برجام از بین رفتنی نیست
با توجه به اينكه روسيه نقش واسطهگري براي ايران و آمريكا دارد آيا ممكن است در شرايط فعلي با كارت ايران در مقابل آمريكا بازي كرده باشد و عامل متوقف شدن مذاكرات گردد؟
اولا اين حرف دقيق نيست اگرچه در رسانهها مطرح ميشود. اما روسيه واسطه ما با آمريكا نيست واسطه ما با آمريكا اتحاديه اروپاست يعني آقاي بورل و ديگران كه رابط ايران و آمريكا هستند در اين مذاكرات نقش واسطهگري را ايفا ميكنند. البته ايران در قالب ۱+۴ مذاكره ميكند و اين يعني روسيه، چين، آلمان، فرانسه و انگليس بنابراين اين حرف كه گفته ميشود روسيه از طرف ايران مذاكره ميکند يك سري مطالب اغراق آميز در ميان جريانات سياسي است كه ميخواهند دولت را به نوكري روسيه متهم كنند و بگويند دولت دست روسيه است. همانطور كه قبليها دولت آقاي روحاني را به آمريكايي بودن متهم ميکردند. واقعا اين حرفها هم آن موقع و هم امروز دروغ است.
بنظر ميرسد كه ايران سياست خودش را دنبال ميكند البته اميدوار است كه پشتيباني روسيه و چين را داشته باشد. اما اين فقط يك اميد است آنها با طرف آمريكا و انگليس و فرانسه و آلمان هماهنگتر هستند تا با ايران. بنابراين اينكه فكر كنيم روسيه بخاطر اختلافات با آمريكا طرف ايران را ميگيرد يك اشتباه محاسباتي است.
من بارها گفتهام ما يك تجربه تاريخي در دوره مشروطيت داريم كه عدهاي طرفدار روسيه بودند عدهاي نيز طرفدار انگليس و كار كشور پيش نميرفت چون همه چشم اميد داشتند كه مشكلات از طرف خارجيها حل شود و سپس آمريكا آرام آرام از اواخر حكومت رضاخان وارد سياست ايران شد. يك عدهاي كه اگر اسم آنها را بگويم تعجب ميكنيد در همان موقع ميگفتند با اتكا به آمريكا ميتوان نفوذ روسيه و انگليس را در كشور كم كنيم و طرفدار اين شدند كه ما با آمريكا رابطه برقرار كنيم، يك عدهاي هم همان زمان به فرانسه توجه داشتند. من ميخواهم بگويم مردمي كه اتكایشان به قدرت خارجي باشد اصولا اسير بازيهاي قدرتهاي بزرگ خواهند شد و سرنوشتشان دست قدرتهاي بزرگ خواهد افتاد. مثل اوكراين كه سرنوشتش دست روسيه و آمريكا افتاده است و صحنه منازعات روسيه و آمريكا در اوكراين است. همين وضعيت در افغانستان و عراق و ديگر كشورها هم اتفاق افتاده است. سرنوشت افغانستان به دست قدرتهاي بزرگ افتاد چون اتكا به دولت خود نداشتند. مردمي موفق هستند كه حكومتشان به پشتيباني مردم كشور پيش برود، يعني فقط و فقط مردم يك كشور هستند كه كمك دولت هستند قدرتهاي خارجي هم زمانيكه منفعت داشته باشند با ما همكاري ميكنند و زماني هم كه منفعت نداشته باشند راحت ما را ميفروشند فرقي نميكند آن كشور روسيه يا چين يا آمريكا باشد. ما بايد اصل را به پشتيباني ملت ايران بگذاريم و با دنيا تعامل داشته باشيم اتكا به خودمان نيز به اين معنا نيست كه در كشور را ببنديم. اين روزها كشورهايي توسعه پيدا ميكنند كه بر اساس منافع مليشان با كشورهاي ديگر تعامل ميكنند. ما يك عمر سياست تقابلي را پيش گرفتيم مدتي هم سياست تعاملي را پيش ببريم، البته برخي ممكن است بگويند در برجام سياست تعاملي را پيش گرفتيم اما برجام فقط بخشي از سياست تعاملي بود ما بايد در سياست داخلي و خارجي و همه جانبه تعامل داشته باشيم. در هر صورت من فكر ميكنم اين اصل را نبايد فراموش كنيم كه بايد روي پشتيباني ملت خودمان تكيه كنيم. اينكه فكر كنيم قدرتهاي خارجي در بزنگاههاي تاريخي ميتوانند به ما كمك كنند اينطور نيست از زمان مشروطيت نيز ثابت شده است كه زمانيكه منفعتي داشته باشند از ما مي گذرند. گذشته چراغ راه آينده است
در اين شرايط كه جنگ اوكراين ميتواند بازارهاي انرژي در اروپا را تحت تاثير قرار دهد و بحران انرژي را در غرب ايجاد كند؛ آيا ايران ميتواند از اين فرصت براي امتيازگيري از غرب در مذاكرات استفاده كند؟
اين حرف دو اشكال مبنايي دارد؛واقعيت اين است كه كشورها فرصتهايشان را بايد در صلح و امنيت ديگران جستجو كنند، بيچاره ملتهايي كه فرصتهايشان را در جنگهای ديگران جستجو ميكنند البته از نظر عملگراها هيچ اشكالي ندارد كه شما در جنگها بدنبال فرصتها بگرديد اما از نظر رئاليست واقعي در سياست خارجي ما بايد دنبال استقرار صلح و امنيت باشيم تا فرصتهاي پيدا را جستجو كنيم. اما اين فرصت كنوني موقتي است و نبايد فريب بخوريم كه هر چقدر جنگ اوكراين ادامه داشته باشد خوب است و نفت گران ميشود اين تصور غلط است، ما بايد به استقرار صلح و امنيت در اوكراين عمل كنيم تا نگاهمان بلندنگر باشد.
ما براي اينكه بتوانيم صنايع نفت و گاز را اجراييتر كنيم به ۵ سال زمان نياز داريم و بايد در ايجاد خطوط گاز ايران به اروپا و روی چاههاي نفت سرمايهگذاري شود.
صنايع مربوط به هايتك و استخراج گاز از زير آب، صنايع بسيار پيشرفتهاي ميخواهد كه شركتهاي خيلي بزرگ مثل آرامكو و بريتيش پتروليوم اين صنايع پيشرفته را دارند و زماني با ما كار ميکنند كه در ۵ سال آينده مشكلي نداشته باشند. چون اين سرمايهگذاريها در بلندمدت نتيجه ميدهد بنابراين ميخواهم بگويم اين فرصتي كه الان بحث آن ميشود را، نباید اين فرصتها را در جنگها دنبال كنيم و بدانيم سرمايهگذاري زمان ميبرد.
نكته آخر چه بايد كرد؟
الان بهترين كار اين است كه مذاكرات مستقيم با آمريكا انجام دهيم و گير اصلي ما نيز با آمريكاست من نميدانم چرا برخي از مذاكره مستقيم با آمريكا هراس دارند. برخي نيز ميگويند مذاكره كرديم به نتيجه نرسيديم در حاليكه سالها مذاكره بهتر از يك ساعت جنگ است. تا زماني كه تحريمها ادامه پيدا كند روز به روز از جيب ملت ايران ضرر بيشتري ميدهيم، هر چه سريعتر به این نتيجه برسيم ضرر كمتري ميدهيم. يكي از راههاي سريعتر توافق گفتگوی مستقيم با آمريكاست حتي اگر به نتيجه نرسيم، البته بنظر من كه ميرسيم اما اگر نتيجهاي هم نداد بهتر از مذاكرات غيرمستقيم است كه روند مذاكرات را طولاني ميكند.