به هر حال انعطاف پذیری شرط موفقیت مذاکرات دوحه است. از طرفی امیدوارم که این دور مذاکرات آخر باشد ولی قرائن و شواهد این را نشان نمی‌دهد و اختلافات همچنان وجود دارد و بعد از چهار ماه توقف مذاکرات دو طرف می‌خواهند یک ارزیابی مجدد از هم داشته باشند و باید دید که آیا از خود انعطاف نشان می‌دهند؟ قرائن و شواهدی که از آن سخن می‌گویم براساس موضع گیری‌های دو طرف است که نشان می‌دهد بحث نحوه پایان دادن به تحریم‌ها و همچنین تضمین‌های لازم برای توافق و اجرای آن برای دو طرف سازوکار دقیقی ندارد که امیدواریم در این دوره مشخص شود که در اینصورت توافق حاصل خواهد شد. از طرفی منطق عقلانی می‌گوید به دلیل بحران ناشی از جنگ به دلیل انرژی در اوکراین بهتر است ظرفیت کشوری مثل ایران که بالقوه می‌تواند دو تا سه میلیون بشکه نفت به بازار تزریق کند را به کار بگیرند. این درحالی است که به گفته منابع غربی ظرفیت‌های فعلی عربستان سعودی پر شده و توان جبران کسری هفت تا هشت میلیون بشکه نفتی که روسیه از بازار نفت غرب خارج کرده را ندارد. به هر صورت اگر آمریکایی‌ها به این جمع بندی رسیده باشند که برای بازار انرژی و ایجاد توازن در عرضه و تقاضا به تحریم‌های ایران به‌خصوص نفت و پتروشیمی پایان دهند، اقدام خوبی است که کمک می‌کند زودتر به نتیجه برسند ولی هنوز آمریکایی‌ها چنین چیزی را نشان نمی‌دهند. هرچند در تحلیل‌های منابع غربی چنین گفته می‌شود ولی عملا شاهد این نیستیم که واقعا آن را دنبال کنند.