حمله به ظریف تخریب خدمتگزار منافع ملی
نخست اینکه، در تاریخ ایران اغلب کسانی که به دلیل خدمات گسترده خود به کشور در دل مردم جای گرفتند به ناگاه از سوی رقبای خود بدنام شدند و شخصیت آنها در واقع ترور شده است . این حرکت در ایران به " نخبهکشی" معروف است. به نظر می رسد آقای ظریف هم به دلیل خدمت گسترده ای که در 40 سال گذشته به دستگاه دیپلماسی کشور داشته است در عمل موفق شده تراز وزیر امورخارجه ایران را در صحنه بین المللی بالا ببرد. همین موضوع موجب غضب دو جریان در داخل و خارج کشور شده است . جریان خارج کشور که عمدتا طیف متنوعی از همه مخالفان جمهوری اسلامی ایران هستند ظریف را توجیه گر نظام می دانند و از او بخاطر دفاع جانانه ای که ازمنافع ایران دارد ناراحت و عصبانی هستند . شما کافی است اظهارات مقام های اسرائیلی و پمپئو وزیر خارجه ترامپ را علیه ظریف ببینید ، بخوبی می توانید به همه دلایلی که این جریان خارج کشور علیه ظریف تبلیغ و ترویج می کنند، واقف شوید.
اما جریان دیگری در داخل کشور مخالف ظریف هستند که هیچ نسبتی با جریان خارج نشین ندارند آنها به دلیل رقایت های جناحی و گروهی و سایر انگیزه های شخصی با برجسته کردن خطاهای ظریف می کوشند خدمات درخشان او را نادیده گرفته و حتی انکار کنند.
این باعث تاسف عمیق است که شخصیت های برجسته مثل ظریف را که میتوانند در سطح بین المللی از منافع ایران دفاع کنند به دلیل اختلاف های جناحی و گروهی بدنام کنیم . این یک خسران بزرگ است که ظریف و مانند او او را که حتی می توانند در سازمان ملل و سایر نهادهای جهانی مسئولیت های مهمی را برعهده بگیرند و به ارتقاء نام ایران و ایرانیان بیفزایند، با دست خودمان بی اعتبار می کنیم.
محمد جواد ظریف، خدمات ارزندهای برای کشور در کارنامه خود به ثبت تاریخ رسانده و در مقاطع مختلف، تمام سعی خود را به کار گرفته تا برای تامین منافع ملی ایران کار کند. خدماتی که اساسا به هیچ وجه قابل کتمان یا انکار در تاریخ نخواهد بود. بنابراین او یک سرمایه انسانی برای پیشبرد منافع کشور در سطح بین المللی است چرا باید با دست خودمان بخاطر اختلاف های جناحی و گروهی این سرمایه را نابود کنیم ؟ اگر در هر کشور دیگری بود از ظریف و امثال او حمایت می کردند تا بتوانند کرسی های مهم و تاثیرگذار در مجامع بین المللی را بدست آورند.
اما دلیل دوم برای تحلیل این حجم از تخریبها و هجمهها، بر می گردد به اقدام هایی که در صحنه رسانه ای جامعه هر چند وقت یکبار تکرار می شود. بامروری بر جریان سازی های خبری چند دهه گذشته به خوبی می توان این واقعیت را درک کرد که یکی از راه های معمول برای انحراف افکار عمومی جامعه از موضوعات اصلی و اساسی، نظیر تورم، گرانی و معضلات معیشتی ، سرگرم کردن انها به موضوعات فرعی است. به عبارت دیگر در فضا سازی های رسانه ای می کوشند با برجسته کردن مسائل فرعی ، تاب آوری جامعه را در برابر مشکلات افزایش دهند.
به نظر می رسد اینبار قرعه فال را به نام آقای ظریف زدند ، به همین علت سخنان او در یک جمع کارشناسی و آموزشی مستمسکی شده است تا بار دیگر بجای نقد سازنده دیدگاه های او به ترور شخصیتش بپردازند.
این هم یکی دیگر از شیوه های قدیمی است که بجای نقد دیدگاه های یک صاحب نظر ، می کوشند از طریق اتهام زنی به او و مطرح کردن ادعاهای بی اساس ، شخصیتش را تخریب می کنند. اما غافل از آنکه تجربه گذشته نشان داده است اینگونه تخریب ها در نهایت نتیجه عکس می دهد. یعنی در عمل آنها در بین مردم محبوب تر می شوند و یا حداقل نام آنها در تاریخ به نیکی ثبت می گردد.