در حاشیه نشست امنیتی بحرین
اینکه چرا صلح وثبات پایداردرخاورمیانه برقرارنمی شود دلایل متعددی دارد که مهم ترین آنها به رقابت های قدرتهای سطه جو دردوره های مختلف باز می گردد. اما دردوره کنونی آمریکا و متحدانش ازطریق دامن زدن به ایران هراسی تلاش دارند به دوهدف عمده دست یابند .
1- فروش سلاح های هرچه بیشتربه کشورهای منطقه خاورمیانه
همچنانکه براساس اعلام نهاد رسمی «مرکز کنترل وعدم گسترش تسلیحات»، ازسال 2003 به بعد، کشورهای خاورمیانه درمجموع 495 میلیارد دلار تسلیحات خریداری کردهاند که بخش اعظم آن سهم کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس است. این جدای ازقراردادهای یکصد میلیارد دلاری است که اخیرا این کشورها با آمریکا توافق کرده اند. فقط یک مورد آن فروش شصت میلیارد دلارتجهیزات نظامی آمریکا به عربستان سعودی بوده است که بزرگترین قرارداد فروش سلاح در طول تاریخ دو قرن گذشته بوده است.
روشن است که این سلاح ها برای شرکتهای بزرگ غربی کار ایجاد می کند ، اما برای کشورهای خریدار سلاح درواقع نابودی سرمایه های کلانی است که می توانست در جهت سرمایه گذاری در امور زیر بنایی اقتصاد این کشورها از جمله ساخت راهها ، سد ها ، تولید برق ، گسترش ارتباطات تلفنی و اینترنتی ، ایجاد و گسترش دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی انجام شود. اما سرمایه گذاری برای سلاح و تجهیزات نظامی به دلیل آنکه یا درانبارها می پوسند و یا درجنگها نابود می شوند، وارد گردش اقتصادی نمی شود . تجربه ومطالعات پنج دهه گذشته نشان می دهد این سلاح ها نه تنها امنیت منطقه را تضمین نمی کند بلکه خود به دلیل ایجاد مسابقه تسلیحاتی،موجب ناامنی بیشترهم خواهد شد. زیرا گسترش نظامی گری درمنطقه خاورمیانه که صحنه منازعات قدرتهای جهانی ومنطقه ای است، بی اعتمادی بیشتری دربین کشورهای خاورمیانه در پی خواهد داشت.
2- بهانه برای تداوم حضور آمریکا درمنطقه
بدون شک ایجاد اختلاف های قومی، نژادی ومذهبی ونیزدامن زدن به اختلاف های موجود بین رهبران کشورهای منطقه، بهانه مناسبی را به دست کشورهای فرصت طلب ازجمله آمریکامی دهد تا با این سیاست بتوانند حضورنامشروع خود رادرمنطقه توجیه کنند. براین اساس اگرزمانی مقابله با گسترش کمونیست بهانه ای برای توجیه سیاستهای میلیتاریستی درمنطقه بود امروزبهانه مبارزه علیه تروریسم سوژه مناسبی برای آمریکا شده است تا با اتکاء به آن ، حضور آمریکا درعراق وافغانستان وخلیج فارس توجیه به ظاهر منطقی پیدا کند .
اکنون باید دید آیا نشست بحرین می تواند ایده سنتی درباره امنیت درخاورمیانه را که مبتنی بر همکاری بین کشورهای منطقه بدون دخالت های سلطه جو است، برای اکثرشرکت کنندگان به عنوان یک واقعیت غیرقابل انکارمطرح کند. ازآن مهم تراینکه راههای رسیدن به شکل گرفتن چنین همکاری بین کشورهایی که به شدت به یکدیگر بی اعتماد هستند از سوی کارشناسان ارزیابی شود. این واقعیت تلخ را اسناد منتشر شده ازسوی ویکی لیکس بار دیگر به رخ کشید که در سالهای طو لانی مقام های آمریکایی در دیدار ها و مذاکراتشان دائما می کوشند بر تعارض ها و رقابتها ی موجود بیفزایند . اما رین رهبران کشورهای منطقه هستند که باید هوشمندانه فریب بازی های ویکی لیکسی را نخورند .
نشست بحرین ازاین جهت هم فرصت است بخاطر اینکه شخصیتهای سیاسی و امنیتی به همراه کارشناسان یکباردیگر گردهم می آیند تا به راهکارهای مناسب برای تامین امنیت توسط کشورهای منطقه دست یابند . این اجلاس می تواند تهدید هم باشد زیرا همه کسانی هم که در سالهای اخیر دنبال طمعه های صید شده برای فروش سلاح های خود بودند؛ باز هم به کنفرانس منامه آمده اند تا به جو بدبینی و بی اعتمادی و در نهایت تهدید و نا امنی دامن بزنند.
پیام اصلی نشست منامه اگرایجاد امنیت پایدار و صلح و عدالت در منطقه باشد ، بدون شک دنبال راهکار های واقعی برای ایجاد امنیت و ثبات و نیز کسب اعتماد متقابل بر اساس منافع مشترک و درک صحیح از عدالت بین المللی خواهد بود . اما اگر این نشست باز هم به محلی برای گپ زدن عناصر جنگ طلب و نفاق افکن تبدیل شود ، نمی توان انتظار داشت که راهکاری مناسب برای حل و فصل مشکلات ریشه ای نا امنی در منطقه راهبردی خاورمیانه ارائه کند.
مقاله کیهان هم در این مورد خواندنی است
123 ميليارد دلار درآمد پروژه ايران هراسي براي آمريكا
با فروش تسليحات به اعراب حاصل شد
براساس ارزيابي موسسات غربي، دولت آمريكا توانسته است با استفاده از سياست ايران هراسي، يك بازار پرسود سلاح در منطقه خاورميانه براي خود ايجاد كند.
برخي اطلاعات تازه منتشر شده نشان مي دهد آمريكا توانسته در فاصله سال هاي 2005-2009 تامين بيش از 54 درصد سخت افزار نظامي خاورميانه را به خود اختصاص بدهد. تحقيقات موسسه بين المللي تحقيقات صلح استكهلم نشان مي دهد شركت هاي تسليحاتي آمريكا 60 درصد قراردادهاي 7 كشور حوزه خليج فارس شامل امارات، عربستان سعودي، كويت، عمان، قطر و بحرين را بدست آورده اند. بزرگترين مشتري آمريكا در اين مدت امارات متحده عربي بوده است. اما بزرگترين معامله اي كه در آينده انجام خواهد شد به عربستان مربوط مي شود. آمريكا قصد دارد طي 10 سال آينده به عربستان سعودي، 67 ميليارد دلار تسليحات بفروشد. اين بزرگترين معامله تسليحاتي تاريخ آمريكا و بخشي از خريدهاي تسليحاتي پيش بيني شده 123ميليارد دلاري كشورهاي حوزه خليج فارس است كه آمريكايي ها مايلند بگويند هدف آن ايران است.
نوع سلاح هاي فروخته شده
در ادامه اين گزارش آمده است: بنابر اطلاعاتي كه موسسه صلح استكهلم منتشر كرده، سلاح هايي كه تا امروز شركت هاي آمريكايي به اعراب فروخته اند عبارت است از سامانه هاي ضدهوايي ام1، ام 104 ساخت شركت ريتون، بمب هاي ضدپناهگاه هاي زيرزميني جي بي يو 20 و 8 ساخت شركت لاكهيد مارتين كه به امارات عربي متحده فروخته شده، بالگردهاي جنگي آپاچي اي اچ 64 بوئينگ كه به عربستان سعودي فروخته شده، هواپيماهاي جنگنده اف 16 ساخت شركت لاكهيد مارتين، بوئينگ اي جي ام 84 هارپون و موشك هاي اي جي 114 ساخت شركت لاكهيدكه به مصر فروخته شده است.
ويژگي هاي راهبردي معامله هاي تسليحاتي جديد آمريكا در منطقه
بر مبناي اين اطلاعات، دور جديد فروش تسليحات آمريكايي به كشورهاي خاورميانه داراي چند ويژگي اساسي است.
نخست اينكه اين تسليحات سيستم هاي پيشرفته اي را كه به علت مخالفت اسرائيل تا به حال به اعراب فروخته نشده بود در برمي گيرد.
ويژگي دوم اين است كه فروش هاي تسليحاتي آمريكا به اين كشورها به معناي تقويت حس همبستگي نيروهاي آمريكايي با كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج فارس و در نهايت ايجاد شباهت از نظر امكانات با نيروهاي آمريكايي است و اين يعني اين كشورها به دليل ماهيت و نوع تسليحاتي كه در اختيار دارند همواره بايد به عنوان بخشي از استراتژي دفاعي و نظامي آمريكا در منطقه باقي بمانند و عمل كنند.
ويژگي سوم اين است كه آمريكايي ها در مسير يكپارچه سازي نظامي منطقه، حتي شركاي سنتي خود مانند فرانسه را هم تحمل نمي كنند. مطابق گزارشي كه خبرگزاري يونايتدپرس در تاريخ 8 دي 1389از دوبي ارسال كرده، دن دارلينگ، تحليلگر دفاعي خاورميانه در موسسه آمريكايي پيش بيني بين المللي مي گويد: «به طور سنتي فرانسه تامين كننده تسليحات براي امارات عربي متحده بود و همه چيز از هواپيماهاي جنگنده و بالگرد گرفته تا تانك به اين كشور مي فروخت.» اين معامله ها به جايگاه روسيه در بازار سلاح منطقه هم آسيب جدي خواهد زد. اگر چه روس ها توانسته اند معامله هايي جديد براي خود دست و پا كنند ولي حجم و ارزش اين معاملات به هيچ وجه با كاري كه آمريكا در منطقه مي كند قابل مقايسه نيست. از جمله روسيه هنوز اميدوار است قرارداد فروش تسليحاتي 2 ميليارد تا 2 ميليارد و 400 ميليون دلاري به عربستان سعودي را با اين كشور منعقد كند اما هنوز نتوانسته اين قرارداد را نهايي كند. دولت عربستان سعودي، پيشنهاد خريد 150 دستگاه تانك تي 90، 250 نفربر زرهي بي ام پي 3 و موشك هاي زمين به هواي كوتاه و دوربرد را ظاهراً به قصد تشويق روسيه به نفروختن موشك هاي ضدهوايي پيشرفته اس 300 به ايران، به روسيه داده است. 4 كشوري كه پس از آمريكا بيشترين فروش تسليحاتي را به كشورهاي منطقه داشته اند به ترتيب عبارتند از فرانسه، روسيه، انگليس و چين.
ويژگي چهارم اين معامله ها كه موسسه اطلاعاتي استراتفور هم آن را تاييد كرده اين است كه هدف همه آنها ايجاد نوعي موازنه ميان ايران و اعراب است.
ويژگي پنجم اين معامله ها اين است كه همچنان به اصل حفظ برتري نظامي اسرائيل در منطقه وفادار است. اسرائيل كه در سال 2010، 2ميليارد و 780 ميليون دلار كمك نظامي از آمريكا دريافت كرده است، دومين هزينه هاي دفاعي در منطقه را دارد.