واژهها و ناامیدی در مذاكرات
اما دو طرف اگر واقعا به دنبال توافق هستند باید از بخشی از خواستههای خود كوتاه بیایند. ظواهر حاكی از آن است كه ایران این انعطاف را نشان داده و برخی از مطالبات خود را كاهش داده و حالا نوبت امریكاست كه انعطاف لازم را نشان دهد. اگر امریكا به دنبال توافق است، در وهله نخست باید مخالفتهای داخلی در امریكا را مهار كند و بعد ارادهاش را برای توافق در عمل نشان دهد. در حال حاضر مقامات كنگره مدام مصاحبه میكنند كه در صورت پیروزی در انتخابات هر توافقی را كنار خواهند گذاشت و توافق احتمالی دولت بایدن را بیارزش تلقی میكنند. البته حتی در صورت پیروزی جمهوریخواهان در انتخابات نوامبر كنگره، نه در آبانماه بلكه در بهمنماه امكان اثرگذاری برای جمهوریخواهان ایجاد خواهد شد. بنابراین ایران و امریكا هنوز 4 ماهی تا موعد بهمنماه فرصت دارند. امریكا از یك طرف باید مخالفتهای داخلی را مهار كند و از سوی دیگر زیادهخواهیهایی كه دارد را كنار بگذارد.
در این میان برخی فرضیات مطرح میشود كه مذاكرات تا آبانماه به تاخیر بیفتد. این گمانهزنیها نیز بیشتر از طرف مخالفان برجام در ایران مطرح میشود. این دست از مخالفان برجام با اشاره به امكان پیروزی جمهوریخواهان در انتخابات كنگره پیشبینی میكنند كه بعد از این موعد، بایدن امتیاز بیشتری میدهد. اما معتقدم این گمانهزنی غیرواقعبینانه است. فارغ از اینكه دولت امریكا توسط دموكراتها در كنگره حمایت شود تا مورد نقد جمهوریخواهان قرار داشته باشد، حافظ منافع حداكثری امریكا خواهد بود. تجربه هم نشان داده كه امریكاییها بهرغم همه اختلافات، بر روی منافع ملی كشورشان توافق دارند. ما هم باید به این بلوغ برسیم، فارغ از جهتگیریهای سیاسی در راستای مطالبات مردم و منافع ملی كشور حركت كنیم. اینكه در آبان توافق صورت گیرد یا آبانماه باید این توافق در راستای منافع ملی ما باشد. البته معتقدم جلوی ضرر را هرچه زودتر بگیریم، منفعت است. البته نباید دچار عجله شویم. امریكا هم در راستای منافع ملی خود عمل خواهد كرد. مبتنی بر این گزارهها معتقدم همانطور كه برخی خوشبینیها طی هفته گذشته، مبتنی بر واقعیات مذاكرات نبود در حال حاضر نیز دلیلی برای ناامیدی وجود ندارد. مذاكرات ادامه دارد تا زمانی كه منافع ملی دو كشور محقق شود.