نشست سران اکو در استانبول ترکیه
پیشینه بحث
سازمان همکاریهای اقتصادی اکو (Economic Cooperation Organization) که بطور اختصاری "اکو" خوانده می شود ، یک سازمان بینالدولی منطقهای است که درسال1364 (1985 ) توسط سه کشور ایران، پاکستان و ترکیه، به منظور ترویج همکاریهای اقتصادی، فنی و فرهنگی بین کشورهای عضو تأسیس شد.اکو در واقع جانشین 'سازمان همکاری عمران منطقهای' (RCD) است که در طول سال های 1964 تا 1979 میلادی به طورعملی کارایی نداشت در سال 1992 در اجلاس سران در شهر ازمیر ترکیه هفت کشوردیگربه اعضای اکو ملحق شدند و به این ترتیب اکو به یک سازمان بزرگ و مهم منطقهای تبدیل شد.
تحلیل عملکرد اکو
همه شرایط و لوازم برای تقویت همكاریها و حل مشكلات و چالش های موجود که اکو با آن مواجه است در چهار چوب کمیته های هفتگانه فراهم است. اما بدلیل موانع متعدد هنوز این سازمان که به لحاظ وسعت و جمعیت دومین سازمان همکاری منطقهای درجهان به شمار میرود نتوانسته در حد انتظار ظاهر شود.
درشرایط جهانِ بی قطبی، در مقایسه با دوران جهان دو قطبی پس از جنگ جهانی دوم ، نقش همكاریهای منطقه ای مهم تروتعیین كننده ترشده است.اکو با برخورداری ازمساحت تحت پوشش فعالیت آن که برابربا هفت میلیون ودویست ویازده کیلومترمربع است وبیش ازسیصد و پنجاه میلیون نفرجمعیت، می تواند نقش تاثیرگذاری برسه منطقه راهبردی خاورمیانه، آسیای مرکزی ، قفقاز داشته باشد . همچنین این سازمان دو آبراه کلیدی خلیج فارس و دریای خزر را که مرکز تولید و انتقال انرژی جهان است ، به یکدیگر متصل می سازد بر همین اساس اکو این امکان را دارد که گام های بلند و موثری برای گسترش همکاری ها بین کشورهای عضو با سایر کشورها بردارد.امروزه اهمیت همکاری منطقه ای به عنوان یک سازوکارمهم برای شتاب بخشیدن به پیشرفت اجتماعی واقتصادی وثبات سیاسی و امنیتی منطقه ای، درجهت منافع مردم کشورهای عضو بر کسی پوشیده نیست . بر این اساس تقویت اکو به عنوان یک سازمان تاثیرگذار درهم گرایی منطقه ای در راستای منافع ملی کلیه اعضا ارزیابی می شود.
عوامل پیوستگی ونقاط مشترک کشورهای عضو اکو
ده کشورعضو اکو با وجود تفاوت های اساسی که دارند امکانات بالقوه مشترک موجود بین آنها زمینه بسیار مساعدی را برای همدلی و همکاری بوجود آورده است. مهم تریناین موارد را می توان در هفت مشخصه ذیل خلاصه کرد:
1- اشتراکات فرهنگی، تاریخی و اسلامی میان کشورهای عضو
2- بهبود نسبی خطوط جاده ای و راه آهن و کشتی رانی
3- پیوند جغرافیایی اعضا اکو (پیوستگی سرزمینی اعضاء)
4- جمعیت قابل توجه که برخورداری از نیروی انسانی برای تولید را امکان پذیر می سازد
5- وجود راه های مناسب برای حمل و نقل جاده ای و راه آهن
6- برخورداری از منابع سرشار انرژی نفت و گاز
7- تولید انبوه مواد کشاورزی استراتژیک از جمله گندم، برنج و پنبه
مهم ترین زمینه های همکاری کشورهای عضو اکو
با استفاده ازپیوند ها و امکانات موجود دربین اعضای اکو، مهم ترین زمینه های مثبتی که برای همکاری وجود دارد می توان درموارد ذیل مورد توجه قرارداد:
1- کشورهایی نظیرایران، قزاقستان ، ترکمنستان ،جمهوری آذربایجان و تاحدودی ازبکستان تولید کنندگان نفت وگازهستند که می توانند تامین کننده نیاز کشورهایی چون ترکیه ، پاکستان ، تاجیکستان ، قرقیزستان و افغانستان باشند. متقابلا این کشورها تولید کننده کالا های کشاورزی و دامپروری هستند که مورد نیاز اعضای اکو که تولید کننده انرژی هستند ، می باشد .
2- انتقال انرژی وکالا بین کشورهای عضوبا سایرکشورها، این امکان را فراهم کرده که کشورهای عضو بتوانند با استفاده ازجایگاه ژئوپلتیکی اکو بین آسیا و اروپا و نیزژئواکونومیکی به جهت صادرات نفت و گازازخزروخلیج فارس به بازارهای مصرف انرژی اروپا ، زمینه بسیار مناسبی را برای همکاری های اقتصادی فراهم سازند.
3- سازوكارمناسب برای معاملات پایاپای بین كشورهای عضو تا حدودی بوجود امده اما با آنچه که باید باشد فاصله زیادی دارد. در این زمینه توافقنامه های متعددی امضاء شده اما هنوز اندکی ازآنها شانس اجراء پیدا کرده اند. این کشورها می توانند با اولویت قراردادن به معاملات پایاپا بین اعضاء به رشد اقتصادی یکدیگر کمک کنند.
4- فراهم سازی مبادله آسان واحد های پول رایج كشورهای عضو به طور دوجانبه و چند جانبه و رفتن به سوی به جریان انداختن پول واحد در میان کشورهای عضو اکونزدیک به دو دهه است که تصویب شده است اما به دلیل بورکراسی حاکم براکثر اعضاء و فساد و رشوه خواری مبادلات با سختی انجام می شود. به همین منظوربانك تجارت و توسعه اکو بوجود آمده و تاکنون پیشرفت خوبی هم داشته اما هنوز در همه کشورها شعبه ندارد و این خود روند مبادلات را کند می کند.
5- حجم تجارت میان كشورهای عضو كه درشرایط حاضر درحد هفت درصد کل مبادلات این کشورها است. یعنی کشورهای عضو به دلایل گوناگون تمایل کمتری برای مبادله بین خود را دارند برای مقابله با این مشکل تا کنون برنامه حذف موانع تعرفه ای وكاهش تعرفه ها ودر نهایت حذف عوارض گمرکی بیش از پانزده سال است که دردستور کارقرار دارد. اما تنها اندکی از این برنامه ها اجرا شده است. بویژه آنکه این برنامه ها درهرده کشورهم زمان اجرا نمی شود.اجراء بخشی ازبرنامه ها درعمل اختلاف های موجود را بیشترکرده است. تسهیل شرایط مبادله ازقبیل صدورآسان روادید، استاندارد سازی فعالیتهای گمرکی و ایجاد هماهنگی های مربوطه درزمینه قوانین ودستور العمل های مربوط به مبادله کالا و توریسم بیش از هرزمان دیگری ضرورت یافته است.
موانع موجود بر سر راه همکاری ها
با وجود نقاط مشترکی که بین اعضای اکو وجود دارد در هیجده سالی که از زمان گسترش اعضا به ده کشور می گذرد این کشورها با موانع مختلفی برای گسترش همکاری ها روبرو هستند که مهم ترین آنها به شرح ذیل است :
1- ادامه جنگ و بحران دربعضی ازکشورهای عضو ازجمله افغانستان وبحران قره باغ در جمهوری آذربایجان
2- تفاوت های اساسی بین نظام های سیاسی موجود درده کشورعضو موجب شده است که بین اعضا همکاری و تفاهم در کلیه زمینه ها شکل نگیرد با این حال در باره همکاری های اقتصادی که موضوع اصلی همکاری است تقریبا تفاهم کامل وجود دارد.
3- فشارهای فرا منطقه ای برای شکل نگرفتن تفاهم های موجود این فشار ها در مواردی توسط روسیه وارد می شود و در مواردی هم از سوی آمریکا اعمال می گردد.
4- فقدان زیرساخت های پیشرفته وتوسعه یافته در اقتصاد اکثر کشورهای عضوو ناکافی بودن منابع ارزی برای سرمایه گذاری بر روی پروژه های مصوب
2- کمبود نیروهای ماهروآموزش دیده برای پیش بردن پروژه های اقتصادی مشترک
3- تکنولوژی نا پیشرفته وعمدتا وابسته درکشورهای عضو وکم جذب شدن سرمایه گذاری خارجی
4- توسعه نابرابر و ناهمگون بودن سیستم های اقتصادی اعضا اکو بطوریکه درعمل کشورهایی نظیر ایران ، ترکیه ، پاکستان ، قزاقستان ، آذربایجان همچنان در سطح بالاتری از لحاظ اقتصادی در مقایسه با ازبکستان، تاجیکستان ، قرقیزستان و افغانستان قرار دارند.
5- دسته بندی های داخل اکو و در نتیجه ایجاد رقابت های کاذب در میان برخی از اعضا
6- تلاش بعضی از اعضا برای بهره برداری های سیاسی که با سرشت اقتصادی و اجتماعی اکو در تعارض قرارمی گیرد
7- تک محصولی بودن اقتصاد اکثرکشورهای عضو ودرحال توسعه بودن اقتصاداین کشورها که بیشتر تمایل دارند با کشورهای توسعه یافته همکاری داشته باشند.
8- مشکلات ناشی از استانداردهای ضعیف، افراط در استفاده از منابع، به کارگیری روش های غیرمنطقی ،مدیریت خطرپذیر، کمبود سرمایه گذاری در امورزیر بنایی اقتصادی، عدم شفافیت، ناکارآمدی موسسات مالی وابسته به اکو و کمبود تجارت بین اعضای اکو
جمع بندی و نتیجه بحث :
اجلاس سران کشورهای اکو دراستانبول هم مانند ده نشست گذشته ، احتمالا با دستاورد خاصی همراه نخواهد بود. در این میان تنها ممکن است بر فهرست عناوینی که در بیانیه پایانی به عنوان کارهای انجام شده و یا درحال انجام ذکرمی شود، افزوده گردد. با این حال اینگونه نشست ها فرصت مناسبی است تا رهبران ده کشور بتوانند درعالی ترین سطح زمینه های همکاری ها و راههای برطرف کردن موانع موجود را بررسی کنند.
البته واقعیت آن است که درسالهای اخیرکشورهایی نظیرازبکستان،قرقیزستان وقزاقستان که به ناکارآمدی اقتصادی اکواعتراض دارند،دراین قبیل نشست ها کمترظاهرمی شوند. این کشورها تلاش می کنند منافع خود را در سایر سازمان های منطقه ای جستجو کنند. اما مجموعه سه کشور ایران وترکیه و پاکستان به عنوان "موتورمحرک اصلی اکو" همچنان امیدوارانه تلاش می کنند این سازمان منطقه ای تاثیر گذاری بیشتری داشته باشد. به باور کارشناسان برای آنکه اکو بتواند نقش آفرینی بیشتری در سطح منطقه داشته باشد چهاراقدام مهم را باید در اولویت کاری خود قراردهد.
اول ایجاد همگرایی بیشترازطریق رسیدن به منافع مشترک درانجام پروژه های کلان اقتصادی
دوم برطرف کردن بحران هایی چون افغانستان وقره باغ درجمهوری آذربایجان
سوم ایجاد همکاری های جدید با سازمان های منطقه ای چون آسه آن و شورای همکاری خلیج فارس
چهارم اجرای دقیق توافق های انجام شده که در بعضی موارد پانزده سال از زمان انعقاد آنها می گذرد