تنهایی راهبردی ایران در میان دشمنان
گفتوگوهای عادیسازی روابط
«تركیه دیپلماسی دوگانه را در پیش گرفته و در سالهای اخیر سعی كرده است كه وسط هر درگیری، با دوطرف كنار بیاید. مثلا در ماجرای اوكراین- آنكارا تلاش میكند هم با روسیه صمیمی باشد و هم با اوكراین دوستی كند. در موضوع قفقاز جنوبی هم همزمان تلاش میكند كه رابطهاش را با ارمنستان بهبود ببخشد و رابطه خوبش را با جمهوری آذربایجان حفظ كند. این شیوه دیپلماسی ویژگی خاص رهبری رجب طیب اردوغان است كه به شیوههای مختلف آن را دنبال كرده است.»
«اتحادیه اروپا بهشدت تلاش میكند تا میان ارمنستان و آذربایجان صلح برقرار كند. یكی از دلایل تلاش بروكسل این است كه اروپا بهشدت نگران این است كه اگر در قفقاز جنوبی باز هم جنگ شود بازار انرژی بهشدت متلاطم میشود و زمستان سختتری در پیش خواهند داشت؛ اتحادیه اروپا به نوعی دنبال این است كه جنگ نشود و جمهوری آذربایجان بتواند بخش اندكی از گاز یا نفت مورد نیاز اروپا را در شرایط تحریم روسیه تامین كند.» بهشتیپور تاكید میكند: «علاوه بر این لابی ارمنستان مانند امریكا در فرانسه هم خیلی قوی است و علاوه بر این دلایل اتحادیه اروپا در منازعات بینالمللی جایگاهی برای خود تعریف میكند، به خصوص در شرایط جنگ اوكراین، بروكسل علاقهمند است كه رویارویی با روسیه باعث نشود كه با سایر كشورها وارد مواجهه شوند.»
غیبت ایران در اتاق مذاكرات دو همسایه شمالی
در این میان، جای تهران به عنوان همسایه جنوبی هر دو كشور كه منافع امنیتی و ژئوپولیتیك در مسائل جاری دارد، در گفتوگوها خالی است. بهشتیپور در این خصوص میگوید: «ایران رویكرد متفاوتی از كشورهای دیگر مانند تركیه دارد. ایران با امریكا درگیر است و وقتی كشوری با امریكا درگیر باشد یعنی با بخش بزرگی از كشورهای جهان درگیر است و مشكلاتی وجود دارد كه تهران نمیتواند ویژگیهای یك واسطه یا میانجی داشته باشد. ایران مایل است كه در قفقاز جنوبی نقش ایفا كند و نقش میانجیگری داشته باشد، اما واقعیت این است كه طرفهای مقابل یعنی ایروان و باكو به دلیل ملاحظاتی كه در رابطه با امریكا دارند، از تمایل ایران استقبال نمیكنند.» این تحلیلگر مسائل اوراسیا میگوید: «آنچه برای ایران مهم است این است كه مرز بین ایران و ارمنستان، مرز بین ایران و نخجوان، مرز بین ایران و جمهوری آذربایجان و مرز بین ایران با تركیه، مرزهای تاریخی هستند كه به واسطه اهمیت ژئوپولیتیكی كه دارند، لایتغیر هستند و اگر قرار باشد ادعاهای تاریخی بخواهد این مرزها را جابهجا كند خیلی ادعاهای تاریخی دیگر هم میتواند مطرح شود و اساسا كل نظم منطقهای به هم میریزد و شاهد بحران جدیدی خواهیم بود كه فقط به نفع اسراییل و امریكا است. اگر اینگونه نشستها منجر به صلح، امنیت و ثبات منطقه شود، قطعا مورد استقبال ایران قرار میگیرد. اما اگر قرار باشد كه این نشستها باعث تثبیت اشغالگری شود یا باعث تغییر مرزها شود، قطعا با سیاست جمهوری اسلامی ایران در تعارض است و منطقه را دچار مشكل میكند. این موضوع نه تنها در تعارض با منافع ایران است، بلكه در تعارض با منافع روسیه و ارمنستان هم هست؛ اگر نگاه بلندمدت داشتهباشیم به ضرر جمهوری آذربایجان هم هست، چرا كه در صلح و ثبات است كه جمهوری آذربایجان میتواند گاز و نفت صادر كند و اگر منطقه ناامن شود، باكو در صادرات انرژی دچار مشكلات عدیده میشود. رویكرد ایران متفاوت است. ایران با امریكا درگیر است و وقتی با امریكا درگیر هستی با بخش عمدهای از جهان درگیر هستی و وقتی كه در این شرایط قرار داری نمیتوانی نقش میانجیگری داشته باشی.