سوءتفاهم بین ایران و آژانس قابل رفع است
وی دومین دلیل نادرست بودن ادعای آژانس درباره ابهامات پرونده هستهای ایران را نبود هیچگونه فعالیت در مکانهای مشکوک اعلام شده، عنوان کرد و یادآور شد: به استناد گزارش کشورهایی که علیه ایران اطلاعات در اختیار آژانس قرار دادند بیش از ۱۸ سال از زمان آخرین فعالیت هستهای مورد ادعا می گذرد یعنی در مکانهای مورد ادعای آژانس هیچ فعالیتی طی 18 سال گذشته انجام نشده است. به همین علت ایران می گوید که آثار اورانیوم یافت شده در سال ۲۰۱۹ منشأ خارجی داشته که برای بدنامی ایران به این محیط انتقال داده شده است.
بهشتیپور با اشاره به رد منطق و دلایل ایران از سوی آژانس ادامه داد: به نظر میرسد که سوءتفاهم بین ایران و آژانس قابل رفع است زیرا همانگونه که در گذشته آژانس نمیپذیرفت که منشأ آلودگی هستهای در ایران یک سانتریفیوژ نمونه خارجی بود که وارد کشور شده بود و حدود پنج تا شش سال طول کشید تا این سازمان دلایل ایران را پذیرفت؛ اکنون نیز این ابهامات قابل رفع خواهد بود.
وی رفع اختلافات ششگانه ایران با آژانس در سال ۱۳۸۶ را نمونه دیگری از حل اختلافات ایران با این نهاد بینالمللی معرفی کرد و گفت: در دورهای که لاریجانی دبیر شورای امنیت ملی کشور بود یک مدالیته شش بندی با البرداعی امضا کردند و سوالات ششگانه آژانس را ظرف چند ماه پاسخ دادند تا جایی که آژانس در اسفند همان سال اعلام کرد که پاسخهای خود را دریافت کرده و قانع شده است.
مذاکره جایگزین درگیری با آژانس
این کارشناس مسائل بینالملل خاطرنشان کرد: در مدل کنونی نیز به جای اینکه ما آژانس را متهم به موضوعات مختلف و خود را درگیر این موضوعات کنیم بهتر است در مذاکرات دو جانبه با آژانس این سو تفاهم را رفع کنیم به ویژه آنکه در گزارش آژانس آمده که آلودگی هستهای مورد ادعا زیر پنج درصد است و این میزان غنیسازی زیر پنج درصد، در ذزات بسیار ناچیز ، موضوع مهمی به شمار نمیآید. وی با اشاره به قابل توجه نبودن حجم و درصد غنیسازی ذرات اورانیوم کشف شده در دو مکان مورد انتقاد آژانس تصریح کرد: هنگامی که همه موارد مورد ادعای آژانس را کنار هم بگذاریم میتوانیم به این جمعبندی برسیم که ایران باید با آژانس وارد مذاکره شود و با گفتوگوی دو جانبه این مسائل را رفع کند تا کشورهایی مانند آلمان، فرانسه، انگلیس و آمریکا امکان سوءاستفاده از این مسئله برای ایجاد فشار بر ایران را پیدا نکنند.
بهشتیپور درباره قطعنامه شورای حکام آژانس علیه ایران گفت: در این باره دو رویکرد در داخل کشور وجود دارد، یک دسته از کارشناسان بر این باورند که پس از صدور این قطعنامه باید ایران همکاریهای خود را با آژانس کاهش دهد در حالیکه ما این رویکرد را در سالهای گذشته آزمودیم و دلیلی وجود ندارد که این سیاست را بارها تکرار کنیم.
وی با اشاره به تجربه انتخاب این رویکرد در سال ۱۳۸۴ تصریح کرد: در آن زمان برخی اصرار داشتند که با افزایش توان و فعالیتهای هستهای خود، میتوانیم طرف مقابل را سر جای خود بنشانیم و صدور قطعنامهها هیچ تأثیری بر کشور ما نخواهد داشت، اما درباره مسئله کنونی آژانس با ایران، به اندازه کافی دلایل روشن وجود دارد و لازم نیست که دوباره خود را درگیر یک سیاست جدید کنیم.
مستندسازی ادعاهای واهی بر ضد ایران
این کارشناس مسائل بینالملل راهکار دوم را همکاری با آژانس معرفی کرد و گفت: معتقدم همچنان باید مسیر همکاری با آژانس را ادامه دهیم زیرا آژانس بینالمللی انرژی هستهای یک نهاد بینالمللی است و حتی اگر تحت تأثیر آمریکا، اسرائیل و انگلیس باشد، تکرار این مطالب در دنیا ما را به جایی نمیرساند.
وی با تاکید بر اینکه مسیر همکاری با آژانس بهتر به نتیجه میرسد، افزود: همکاری با آژانس باعث میشود بهانه از دست دشمنان گرفته شود زیرا آنها در حال نقشه کشیدن برای ما هستند و برگه به برگه قطعنامههایی که بر ضد کشور ما صادر میشود مستندسازی ادعاهای واهی آنها علیه ایران است که با توجه به این موضوع لازم است که برای جلوگیری از این مستندسازی اقدام کنیم.
بهشتیپور صدور قطعنامهها را بهانهای برای ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت اعلام کرد و گفت: با توجه به این موارد باید هوشمندانه با این موضوع برخورد کنیم و سیاست ما ادامه همکاری با آژانس باشد زیرا از این رویکرد زیان نخواهیم دید.