به هر حال باید سعی کنیم واقع بینانه نوعی توازن مثبت را در روابط‌مان با سایر کشورها ایجاد کنیم . آنچه مورد تاکید است اینکه دیگر مفهوم شرق و غرب در دنیای امروز از دست رفته است. لذا ما با کشورها و موقعیت‌های جغرافیای‌شان کاری نداریم بلکه با منافع‌مان کار داریم و باید با هر کشوری که بتواند تامین کننده منافع ملی کشورمان باشد رابطه داشته باشیم. البته باید به این نکته نیز توجه داشت که امروز کشورمان در شرایطی تحریمی قرار دارد و در شرایط تحریم شدید اینکه کشوری حاضر است با ما رابطه برقرار کند و از ما نفت بخرد خود امتیاز بزرگی است. ممکن است نسبت به وضعیت تحریم انتقاد داشته باشیم ولی بالاخره امر واقع این است که در بدترین شرایط تحریمی در طول تاریخ ایران هستیم. چرا که تاکنون هیچ کشوری تا این حد مثل ایران در ابعاد مختلف تحریم نشده است. حتی روسیه که 2 هزار مورد تحریم دارد اما به جهت کیفیت و تاثیر‌گذاری تحریم هنوز به پای تحریم‌های ایران نرسیده چرا که اقتصاد ایران با روسیه بسیار متفاوت است. باید توجه داشته باشیم که در این شرایط تحریمی وقتی با یک کشوری رابطه برقرار می‌کنیم بخشی از توافقات را به دلیل همان ملاحظاتی که در موضوع تحریم وجود دارد نمی‌توانند اعلام کنند. آن بخشی هم اعلام که می‌شود کلی گویی است و از جزئیات خبری نداریم. با این حال آنچه مهم است اینکه باید حواسمان باشد اکنون خریدار عمده نفت ایران چین است وایران هم به فروش نفت نیاز دارد و اقتصاد ایران و چین هم مکمل یکدیگرند. بر عکس ایران و روسیه که هر دو صادر کننده نفت و گاز هستند. این مساله فی حد الذاته یک امر مطلوب است که چین از یک طرف به ایران به‌خاطر نفت و گازش نیاز دارد. ایران نیز به درآمد نفتی حاصل از فروش نفت به چین و همچنین کالاهایی که دیگران به ما نمی‌دهند اما می‌توانیم از چین وارد کنیم. منتها ایران برای اینکه قدرت چانه زنی خود را افزایش دهد بهتر است همه توجهات خود را معطوف چین نکند و با سایر کشورها نیز مناسبات موثر و مطلوب خود را داشته باشد