بهشتی‌پور در پاسخ به این سوال که استفاده از مشترکات فرهنگی چه جایگاهی در ارتقای روابط بین‌الملل داشته است، بیان داشت: «در روابط بین‌الملل چیزی که همیشه حرف اول را می‌زده، منافع بوده است. هر کشوری با تعریف منافع ملی خود و بر اساس آن سیاست خود را در عرصه بین‌المللی به کار می‌بندد. منتها این منافع ملی اگر یک‌طرفه تعریف شود و به منافع مشترک توجه نگردد، همکاری شکل نمی‌گیرد. تعریف منافع مشترک از راه‌های مشخصی نظیر همکاری در پروژه‌‌‌های اقتصادی و تعریف سازمان‌های مشترک شکل می‌گیرد. یکی از راه‌های پایدارهمکاری‌های فرهنگی است. این همکاری فرهنگی این مردم کشورها دید مشترک و منافع مشترک به وجود می‌آورد

وی افزود: «اگر میراث فرهنگی خود را بشناسیم و بدانیم این میراث در کشورهای افغانستان و تاجیکستان نیز عمق دارد، بر سر چاپ تصویر ابن سینا یا رودکی روی اسکناس‌های تاجیکستان بحث نمی‌کنیم. بلکه می‌دانیم ما نماد مشترکی داریم به نام رودکی یا مولانا و ... مهم این است که یک احساس تعلق مشترک میان مردم ایران و افغانستان و تاجیکستان وجود دارد.»

وی با بیان که این در روابط بین‌الملل همکاری‌های بین‌المللی تاثیرگذار نبوده، اضافه کرد: «اما این همکاری‌ها به ایجاد منافع مشترک در میان ملت‌ها کمک می‌کرده است و این منافع مشترک بوده که روابط میان ملت‌ها را شکل می‌داده است.»

این تحلیل‌گر مسائل بین‌المللی درباره این که آیا اکو به عنوان سازمان همکاری منطقه‌ای ظرفیت ایجاد و مدیریت این روابط را دارد یا نه، گفت: «باید در مسائل بین‌المللی واقع‌بین بود و امر واقع را دید. امر واقع این است که ماهیت اکو، بیشتر اقتصادی است تا سیاسی و فرهنگی. چون متاسفانه در سال‌های اخیر این همکاری‌های اقتصادی به صورت گسترده شکل نگرفته و هم‌چنان کشورهای عضو اکو بیش‌ از آن که بین خودشان مبادله داشته باشند، با کشورهای خارجی مبادله و چیزی در حدود تنها 7 یا 8 درصد مبادلاتشان بین خودشان صورت می‌گیرد، اصولاً همکاری بینشان شکل نگرفته است و منافع مشترکی به دست نیامده است.»

وی ادامه داد: «به تبع این مسئله، با وجود تمام تلاش‌هایی که صورت گرفته پیشرفت در مسائل فرهنگی بسیار اندک بوده است. بنابراین هیچ تعارضی ندارد که علاوه بر اکو، در جاهای دیگر هم بر روی مشترکات فرهنگی کار صورت بگیرد و آن را گسترش دهیم.

بهشتی‌پور سپس درباره دغدغه‌های خود درباره جشن نوروز در ایران گفت: «من بیشتر نگران آن هستم که ما ازلحاظ تبلیغاتی کار زیادی می‌کنیم، اجلاس سران برگزار می‌کنیم اما نه موضوع برای افکارعمومی داخلی توضیح داده می شود، نه برای مردم  کشورهای همسایه  در نتیجه  معلوم نیست چه دستاوردی دارد. باید مشخص باشد که این گونه اجلاس‌ها چه دستاوردی دارد و قرار است از اجلاس سران چه چیزی به دست ‌آید. اگر قرار است این نشست صرفا جشن و دورهم‌نشینی باشد، برای ایران دستاوردی نخواهد داشت.» مردم

 

وی با یادآوری این که ده‌ها توافق در قالب اکو انجام شده که سال‌هاست به آن عمل نشده، اظهار داشت: «ما باید به سمت اجرایی شدن توافقات برویم و صرف توافق کردن و تبلیغات مشکلی را حل نمی‌کند. البته من تعارضی نمی‌بینم که هم تبلیغات بکنیم و هم توافقات را اجرا کنیم.»

این کارشناس مسائل بین‌المللی درباره تحولات اخیر منطقه و این که آیا این تحولات نباید باعث شود ما به کشورهای جهان اسلام توجه بیشتری داشته باشیم تا کشورهای فارسی زبان گفت: «ما سال‌های سال است که به این منطقه توجه کردیم و ما را اصلا به بازی نگرفتند. در کشورهای عربی بین مردم و حکومت فاصله وجود دارد. درست است که مردم کشورهای عربی، به آمریکا رویکرد انتقادی دارند، اما حکومت‌های این کشورها به آمریکا نزدیک هستند. ایران در سال‌های اخیر هر چه قدر سعی کرده به این کشورها نزدیک شود، این کشورها نخواستند سیاست‌های خود را به ایران نزدیک کنند و این غفلت ایران بوده است که به جای این که مناسبات خود را با کشورهایی تنظیم کند که به آن‌ها نزدیک‌ترند، بر روی کشورهایی تمرکز کرده است که اساساً تحت تاثیر پدیده ایران‌هراسی قراردارند

وی ادامه داد: «من معتقدم هیچ تعارضی بین این دو حرکت وجود ندارد. ایران می‌تواند رویکرد رو به رشد مناسبات خود را با کشورهای عربی گسترش دهد به ویژه با تحولات اخیر که مشکلات حکومت‌ها را با ایران کاهش می‌دهد و از سوی دیگر به مسئله‌ای بپردازد که باید از سال‌های قبل به آن توجه می‌کردیم، یعنی به کشورهای آسیا مرکزی نزدیک شویم.»