فوت كوزهگری ظریف برای دیپلماتها
نگاه به امنیتسازی سیاستی كه امریكا و اسراییل در طول دهههای قبل در پیش گرفتهاند و مرتبا ایران را به عنوان تهدیدكننده صلح و امنیت مطرح میكنند و كسانی كه در داخل به این موضوع امنیتیسازی كمك میكنند، بحث بسیار مهمی است كه باید در سمینارها، همایشها، گفتوگوهای آزاد دانشگاهی و مقالههای مفصل پژوهشی به آن پرداخت.
نكته دومی كه به نظرم خیلی در صحبتهای ظریف برجسته بود و خیلی خوب است كه به آن توجه شود، مساله «ادراك شناختی» است كه ایشان در صحبتهایش اشاره میكرد. یكی از مشكلات ما در ایران اختلاف برداشتهایی است كه از مسائل و مفاهیمی مانند تاریخ، امنیت، عدالت، قدرت، استقلال و وابستگی وجود دارد. به نظر من خیلی مهم است كه این مساله را باز بكنیم، ایشان خودش مقاله نوشت كه چرا آنقدر ما اختلاف داریم. چرا در بحث امنیت ملی و در بحث مربوط به استقلال و وابستگی، آنقدر اختلاف برداشت و ادراك مفاهیم وجود دارد؟ ریشه بحثی كه ایشان مطرح میكند كه ما در «ادراك شناختی» دچار مشكل هستیم، بسیار مهم است. همین اختلافاتی كه در پی انتشار پست اینستاگرامی ایشان در خصوص مباحث واقعگرایی و آرمانگرایی پیش آمد، نشاندهنده عمق شكاف در ادراك جامعه ماست. خیلی هستند كه این دو مفهوم را متناقض تلقی میكنند و میگویند كه فرد یا باید آرمانگرا باشد یا واقعگرا و نمیشود كه فردی همزمان هم واقعگرا باشد و هم آرمانگرا. در كشورمان بحثهای زیادی در این زمینه انجام شده است كه یك فرد میتواند آرمانگرایی خودش را مبتنی بر واقعیتهای جامعه بنا كند؛ یعنی آرمانهای بلند را دنبال كند و خودش را محدود به وضعیت فعلی نكند و این آرمانگرایی را به واقعیت تبدیل و از امكانات موجود استفاده كند، نه اینكه چیزهایی كه از دایره امكان خارج است و جز دردسر برای خودش و كشور به وجود نمیآورد، به كار ببندد.
ظریف در بخشی از اظهاراتش با احتیاط سعی كرد در مورد مبانی مذاكرات دیپلماتیك صحبت كند. به نظر من این حرفها بسیار مهم بود و كسانی كه حقوق و روابط بینالملل خوانده باشند، خوب میفهمیدند كه ظریف چه میگوید. این اظهارات در بحث مربوط به روابط بینالملل و فن مذاكرات كلاس درس بود. اینكه ظریف میگوید مذاكرهكننده باید سعی كند كه گوش كند، یك مساله مهم در كشور ماست، حتی در روابط شخصی و خانوادگی هم گوش كردن یك هنر است. ما باید تمرین كنیم كه بیشتر حرف طرف مقابلمان را گوش كنیم و این مساله در مذاكرات بینالمللی اهمیت صدچندان دارد. یكی از درسهای ظریفی كه ظریف در مورد مذاكرات مطرح كرد، این بود كه این اصل در مذاكرات وجود دارد كه شما باید در مذاكرات خوب گوش كنی چه چیزی میگوید و بر اساس آنچه میگوید نقاط ضعف او است و جاهایی كه منافع شما را تامین میكند، شناسایی كنی و با طراحی استراتژی به بحث بگذاری و نهایتا به توافق برسید. ظریف به درستی تاكید دارد كه مذاكره جای نصیحت كردن نیست، مذاكرهكننده مقابل نیامده است كه سخنرانی شما را گوش كند و تحت تاثیر قرار بگیرد یا با شما همدلی كند، طرف شما آنقدر دیپلمات حرفهای است كه به سادگی تحت تاثیر قرار نمیگیرد و حتی اگر حرفهای شما آنقدر تاثیرگذار باشد كه شخص او را متحول كند و عامل همدلی او با شما شود، باز هم دیپلمات تصمیمگیری نیست و با دستور كاری پای میز مذاكره آمده است. این اظهارات عصاره تجربه دیپلماتیك ظریف بود و فوت كوزهگری را یاد مذاكرهكنندگان داد.