ارزیابی و تحلیل طرح صلح چین برای پایان دادن به جنگ روسیه در اوکراین
در جریان سفر رهبر چین به روسیه و دیدار او با ولادیمیر پوتین طرح 12 ماده ای برای پایان دادن به جنگ و شروع مذاکرات بین روسیه و اوکراین با میانجیگری چین بررسی شد. با آنکه روسیه از این طرح استقبال کرد، اما به دلایل مختلف چین نتوانست دیدگاه مثبت اوکراین و متحدان آمریکایی و اروپایی اش را بدست آورد . در مطلب پیش رو مواد 12 گانه طرح چین با دیدگاه انتقادی بررسی شده است.
طرح ۱۲ مادهای چین که از پیش از سفر آقای شی پینگ به مسکو اعلام شده بود کلیاتی را شامل شده که اغلب موارد آن مورد پذیرش همه طرفها قرار دارد؛ زیرا با منافع طرفهای درگیر تعارض ندارد. به نظر می رسد چینی ها هوشمندانه طرحی را ارایه کردند که با تکیه بر موارد قابل قبول برای همه بازیگران تاثیرگذار در جنگ ، زمینه ای مناسب را برای آغاز گفتگوها به منظور برقراری آتش بس و سپس انعقاد قرارداد صلح آماده کنند. در ارزیابی تحلیلی این طرح می توان موارد زیر را مورد توجه قرار داد:
1- در بند اول طرح چین بر حق حاکمیت ملی همه کشورها تاکید شده است اما به موضوع اصلی مورد اختلاف که بحث حفظ تمامیت ارضی همه کشورها بر اساس مرزهای شناخته شده بین المللی است توجه نشده است. درحالی که انتظار می رفت طرف چینی با تکیه بر همین اصل شناخته شده زمینه را برای ترغیب اوکراین به منظور شروع مذاکرات آتش بس آماده می کرد. به نظر می رسد چینی ها می دانستند روسیه در این صورت حاضر به مذاکرات نخواهند بود به همین دلیل از ذکر حفظ تمامیت ارضی همه کشورها در مواد 12 گانه طرح پیشنهادی خودداری کرده اند. البته شاید طرف چینی بر اساس اصل واقع گرایی در عمل، ضمیمه شدن چهار استان شرق اوکراین و کریمه را به خاک روسیه امری محتوم دانسته که دیگر قابل بازگشت نیست. در این صورت دیگر نمی توانند از طرف اوکراینی انتظار داشته باشند چنین طرحی را بپذیرد .
2- در بند دوم طرح چین بر کنار گذاشتن ذهنیت جنگ سرد تاکید شده است . در واقع به نظر می رسد چینی ها با توضیحاتی که ارایه کردند می خواهند نشان دهند که نباید موضوع عضویت اوکراین در ناتو مطرح می شد تا روسیه تحریک نشود. زیرا امنیت روسیه در گروی مقابله با تهدید ناتو در مرزهای غربی کشورش است. اکنون دیگر دوران جنگ سرد نیست که یک طرف خواهان نابودی طرف مقابل باشد. از نگاه چین برخلاف دوران جنگ سرد ، در شرایط امروز زمان برای همکاری همه طرف ها به منظور استقرار امنیت مشترک و جامع، همکاری پایدار و با در نظر گرفتن صلح و ثبات بلند مدت جهان، فرا رسیده است. در طرح چین این همکاری پایدار زمانی شکل می گیرد که به ایجاد یک معماری امنیتی متعادل، موثر و پایدار اروپایی کمک شود. و این امر مستلزم آن است که همه طرف ها ضمن تاکید بر حفظ و پیگیری امنیت خود ، به ضرورت برقراری امنیت در سایر کشورها تاکید کنند.
در واقع نباید تامین امنیت کشورها به قیمت نادیده گرفتن امنیت دیگران باشد. رعایت این اصل اساسی از رویارویی بلوک های قدرت جلوگیری می کند و مبنای مناسبی را برای همکاری در جهت تامین صلح و ثبات در منطقه اورآسیا فراهم می سازد .
3- دربند سوم و چهارم طرح چین، توقف فوری خصومتها و برقراری آتش بس و از سرگیری مذاکرات درخواست شده است . اما از نگاه اوکراین پذیرش مذاکرات آتش بس به معنای تثبیت موقعیت روسیه در چهار استان اشغالی شرق اوکراین (موسوم به منطقه دنباس ) و شبه جزیره کریمه است و این در عمل یعنی آنکه اوکراین باید امیدوار باشد از طریق مذاکره با روسیه ، مناطق اشغالی خود را آزاد کند. به نظر می رسد اوکراینی ها به خوبی دریافته اند که روسیه از طریق مذاکره حاضر به عقب نشینی از مناطق اشغالی بویژه از شبه جزیره استراتژیک کریمه در شمال دریای سیاه نیست. بنابراین طرح چین راه حلی برای خروج از بن بست کنونی ارایه نمی دهد. در واقع ما با نوعی پارادوکس روبرو هستیم . زیرا از یکسو خواسته اوکراین این است که باید روسیه از مناطق اشغال شده خارج شود و پس از آن مذاکرات انجام شود، در حالی که طرف روسی خواهان آغاز مذاکرات با بقای خود در کریمه و چهار استان اشغالی در شرق اوکراین است.
4- در بند پنجم و ششم به ابعاد انسانی جنگ اوکراین توجه شده است . حل بحران انسانی و حفاظت از غیر نظامیان و امنیت شهروندان غیر نظامی از راههای مختلف پیشنهاد شده است همچنین بر تامین حقوق بشردوستانه و رفتار مناسب با اسیران جنگی دو طرف تاکید شده است . اما واقعیت امروز آن است که در یکسال گذشته حداقل شش میلیون نفر از اوکراین خارج شدند و قریب به ۱۰ میلیون نفر در داخل اوکراین مجبور به جابهجایی شدند. بنابراین در هر طرح صلحی باید برای فراهم کردن شرایط مناسب جهت بازگشت آوارگان به منازل خود پیش بینی های لازم انجام شود.
5- در چهار بند هفتم ، هشتم ، نهم و یازدهم به جنبه های مختلف تهدیدهای جنگ کنونی در اوکراین برای امنیت هسته ای، مواد غذایی و انرژی و بازرگانی در جهان توجه شده است. زیرا طی یکسال اخیر از یکسو شاهد در خطر قرار گرفتن امنیت بزرگترین نیروگاه تولید برق هسته ای در اروپا واقع در اوکراین بودیم که نگرانی ها را دوچندان کرد و از سوی دیگر شاهد تهدید روسیه برای به کار گرفتن سلاح هسته ای در شرایطی که امنیت خود را در خطر ببینید، هستیم . چنین وضعیت حساسی باید انگیزه ها را برای پایان دادن به جنگ دو چندان کند. علاوه براین شروع جنگ روسیه در اوکراین در عمل امنیت غذایی جهان و امنیت انرژی را با خطر جدی روبرو ساخت زیرا روسیه و اوکراین دو منبع تامین کننده گندم ، ذرت و سایر دانه های روغنی برای سایر کشورها بودند . همچنین تحریم نفت و گاز روسیه که در بند بعدی به آن می پردازیم امنیت انرژی در جهان را مختل کرد. بنابراین هر طرح صلحی که بتواند بازرگانی مواد غذایی و ثبات بازار انرژی را به ارمغان بیاورد مورد توجه اکثریت مردم جهان خواهد بود. این درحالی است که به نظر می رسد آمریکا نمی خواهد چنین اعتبار بزرگی به رقیب خود یعنی چین داده شود. به همین دلیل آمریکا با استفاده از نقاط ضعف طرح چین با آن مخالفت می کند تا چینی ها نتوانند خود را ناجی جهان و برقرار کننده صلح و امنیت بین المللی نشان دهند.
6- در بند دهم توقف تحریم ها و بند دوازدهم موضوع مهم بازسازی خرابی های جنگ مورد توجه قرار گرفته است. اما بحث اصلی این است که اگر همین امروز تحریم ها علیه روسیه پایان داده شود چگونه می توان روسیه را متقاعد کرد که در قرن 21 نمی توان به صرف آنکه از طرف کشور همسایه احساس تهدید کنید، چهار استان کشور همسایه را اشغال کرده و سپس ضمیمه خاک خود نمائید. در طرح چین پیش بینی لازم برای انجام اقدام های لازم از سوی روسیه برای بعد از پایان دادن به تحریم ها و جبران خسارت ها نشده است.
ضمن آنکه بازسازی خرابی های ناشی از جنگ یک همت بین المللی طلب می کند زیرا ابعاد آن بسیار گسترده است. فکر کردن برای بازسازی خسارات ناشی از جنگ حتی قبل از برقراری آتش س نوعی دور اندیشی برای تضمین کردن صلح پایدار و جلوگیری کردن از تکرار چنین فجایعی برای جوامع انسانی است. تجربه گذشته نشان می دهد برای پایان دادن به جنگ بیشتر و بالا گرفتن ابعاد بحران باید از هرگونه اقدامی که موجب تشدید نا آرامی ها و بدبینی بین دو طرف می شود ، اجتناب کرد.
نتیجه:
به نظر می رسد چین وارد مرحله جدیدی در سیاست خارجی خود هم زمان با آغاز سومین دوره ریاست جمهوری آقای شی جی پینگ شده است. بعد از موفقیت چین در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه اکنون پکن ترجیح می دهد اقبال خود را برای نقش آفرینی در حل بزرگترین بحران سالهای اخیر که ناشی از جنگ در اوکراین است، آزمایش کند. مهم ترین مانع بر سرراه چین امریکا است که نمی خواهد چین بتواند بدون آمریکا ، در حل و فصل بحران های جهانی نقش آفرینی کند.
با این حال این واقعیت را نمی توان نادیده گرفت که چین هنوز دارای امکانات لازم برای حل معضلات بین المللی بدون کمک غرب نیست. بنابراین چین حداقل باید بتواند حمایت کشورهای اروپایی نظیر فرانسه و آلمان را برای حمایت از طرح خود جلب کند . اما این کشورها زمانی راضی خواهند شد که با چین همکاری کنند که منافع آنها در چگونگی پایان دادن به بحران جنگ در اوکراین در نظر گرفته شود. به این منظور به نظر می رسد چین نیاز دارد با مشورت رهبران اروپایی موادی از طرح خود را درباره چگونگی پایان دادن به اشغال استان های شرق اوکراین و تحریم ها علیه روسیه ، اصلاح کند. برای این منظور ارایه ابتکارات جدید صلح از جمله نشست سران کشورهای منطقه درگیر در جنگ ، ضرورت انکار ناپذیر است .
راه حل کوتاه مدت برای پایان دادن به جنگ از یکسو متقاعد کردن اوکراین به این واقعیت است که این کشور می تواند بدون عضویت در ناتو ، امنیت بیشتری داشته باشد. به شرط آنکه بتواند سیاست متوازن را متناسب با اقتضاء موقعیت حساس ژئوپلیتیكی اوکراین در شرق اروپا بین روسیه و غرب در پیش بگیرد . به این معنا که هم با روسیه و هم با اتحادیه اروپایی و آمریکا روابط خوبی داشته باشد. از سوی دیگر راضی کردن روسیه به این واقعیت که دیگر دوران تامین امنیت ملی از طریق اشغال سرزمین کشورهای دیگر به سر آمده و باید به سمت راههای رسیدن به منافع مشترک در سایه تامین امنیت مشترک پیش رفت.