حسن بهشتی‌پور در مصاحبه با خبرنگار روزنامه فرهیختگان می گوید پاسخ ایران به دو سوال اصلی آژانس و بسته شدن این پرونده‌ها که از سال ۲۰۰۳ علیه ایران مطرح است؛ باب بهانه‌جویی علیه برنامه هسته‌ای ایران را می‌بندد. گزارش آژانس به‌خاطر دو سوال درمورد مکان‌هایی است که در آن مواد غنی‌شده پیدا شده و پاسخ ایران را قانع‌کننده ندانسته است. در موضوع مربوط به تحریم هواپیمایی ایران‌ایر هم چون چیز دیگری برای تحریم کردن نداشتند ایده تحریم ایران‌ایر را با بهانه‌گیری با این ادعا که ایران موشک‌هایی در اختیار روسیه قرار داده است؛ مطرح کردند. اگر دو موضوع متفاوت را در کنار هم قرار دهیم این‌گونه القا می‌کنیم که تمامی کفر در مقابل تمام اسلام قرار گرفته است. درحالی که این‌گونه نیست. اصل بحث این است که آنها بهانه‌های مختلف دارند و ما باید بهانه‌های آنها را بگیریم. ایران باید تلاش کند قطعنامه‌ها صادر نشود چون با هر پرونده برگ‌هایی برای فضاسازی علیه برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران ایجاد می‌شود ما نباید بگوییم این پرونده‌ها ارزشی ندارد. این حرف درستی نیست. ما باید تمام تلاش‌مان را بکنیم که مانع از صدور قطعنامه‌ها شویم. تلاش‌مان هم باید در مورد حل دو مساله باقی‌مانده با آژانس باشد. ما باید این موضوع را یک‌بار برای همیشه حل کنیم به‌ویژه آنکه موضوع مطرح شده از سال ۲۰۰۳یعنی۲۱ سال پیش است. البته گزارش‌ها جدید است اما چیزهایی که به آن استناد می‌شود برای۲۱ سال قبل است. دو سوال اصلی آژانس سوال‌هایی درمورد پیدا شدن ذرات اورانیوم در دو مکانی است که قبلا توسط ایران اعلام نشده بود. ایران هم توضیح داده که این مواد چرا آنجا بوده‌اند اما آژانس آن را قابل قبول ندانسته و قانع نشده است. باید ما اینقدر این موضوع را پیگیری کرده و جزئیات آن را بررسی کنیم تا این مساله حل شود. مثل دو مساله دیگری که قبلا وجود داشت و حل شد. زمانی که لاریجانی دبیر شورای عالی امنیت ملی بود هم شش سوال بود که حل شد. اینجور نیست که اینها سوالاتی حل‌نشدنی باشند. ذرات پیداشده در این مکان‌ها در حد پنج درصد هم نیست. اگر آنها ذرات اورانیوم با غنای بالا مثلا ۹۰ درصد پیدا می‌کردند شاید تئوری توطئه‌شان متقن‌تر می‌بود اما الان که ذرات ناچیزی یافت شده که خودشان هم گفته‌اند غنایش زیر پنج درصد است، ول‌کن ماجرا نیستند. اینها می‌گویند چرا در مکان‌های اعلام‌نشده بوده که توضیحش را هم مفصل ایران قبلا داده است. این موضوع را می‌شود حل کرد و بهانه را از طرف مقابل گرفت.»

ایران نه خلاف NPT عمل کرده و نه بازرسی‌ها را مسدود کرده است

در بیانیه خوانده‌شده توسط تروئیکا، غنی‌سازی ۶۰ درصدی ایران و نیز محدودیت در ورود برخی بازرسان آژانس مورد اعتراض قرار گرفته است. حسن بهشتی‌پور کارشناس مسائل بین‌الملل این دو اتهام را در گفت‌وگو با «فرهیختگان» این‌گونه پاسخ می‌دهد: «آنها می‌گویند ایران نمی‌تواند غنی‌سازی۶۰ درصدی انجام دهد، خلاف پیمان NPT است. در این پیمان محدودیتی برای غنی‌سازی وجود ندارد. مادامی‌که فعالیت‌های هسته‌ای یک کشور زیر نظر آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای باشد محدودیتی برای غنی‌سازی وجود ندارد. اینها با استاندارد دوگانه مانع از غنی‌سازی۶۰ درصدی ایران می‌شوند در حالی ‌که اولا فعالیت ایران کاملا زیر نظر آنهاست و ایران نه به واحد کیلوگرم که به واحد گرم میزان غنی‌سازی خود را به آژانس گزارش می‌کند. پس آنها در چهارچوب NPT هیچ بهانه‌ای ندارند اما اگر منظورشان برجام است چون خودشان هم برجام را اجرا نکرده‌اند؛ می‌دانند که حقی برای مطالبه کردن از ایران ندارند. آنها می‌گویند تعدادی از بازرسان آژانس موفق نشده‌اند از ایران ویزا بگیرند درحالی‌که اولا این تعداد به دلیل عملکرد مشکوک‌شان ویزا نگرفته‌اند و به غیر از آنها تعداد زیادی از بازرسان آژانس به‌طور مرتب درحال بازدید از تاسیسات هسته‌ای ایرانند. این موارد بهانه‌سازی برای فضاسازی منفی علیه ایران است والا گزارش‌هایی را که هر سه ماه یک‌بار توسط آژانس ارائه می‌شود، همین بازرسانش می‌دهند که در ایران حضور دارند. آژانس انتظار داشت ایران دوربین‌های قطع‌شده را مجددا فعال کند و نظارت‌ها افزایش یابد. ایران هم توقع داشت طرف مقابل همراهی بیشتری نشان دهند وقتی همکاری نمی‌کنند ایران هم کاری را که وظیفه‌اش نیست، انجام نمی‌دهد. ایران در چهارچوب پادمان که همان ترتیبات اجراییNPT است از ۱۹۷۳ دارد وظایفش را انجام می‌دهد.

اینکه آنها با زیاده‌خواهی بخواهند مطالبات بیشتری را مطرح کنند، خب طبیعی است که ایران هم زیر بار نرود چون به نتایجی که می‌خواسته نرسیده است. البته ایران پس از اسفند ۱۴۰۱ هم کارهایی انجام داد اینها چیزهای بیشتری می‌خواهند. ایران می‌گوید شما آن دو سوال را حذف بکنید ما هم توافقات‌مان را اجرایی می‌کنیم. من معتقدم اگر غربی‌ها خواهان اجرای سریع‌تر توافق با آژانس‌اند خب بیایند بگویند دو سوالی که مربوط به سال ۲۰۰۳ بوده پرونده‌اش را ببندند. اگر برای همیشه این موضوع را ببندند ایران هم‌ انگیزه‌ای پیدا می‌کند تا توافقی را که سال ۱۴۰۱ انجام شد، به نتیجه برساند.» کریمی نیز مطالبه عدم پایبندی ایران به برجام را که در متن بیانیه برای چندمین بار مطرح شده غیرمنطقی دانسته و می‌گوید: «گزارش‌ها و بیانیه‌هایی که از آژانس بیرون می‌آید طبیعی است، می‌گوید ایران به تعهدات برجامی پایبند نیست. ایران خود اعلام کرده که من دیگر به تعهدات برجامی پایبند نیستم ذیل مکانیزیمی که در پاراگراف ۲۶ برای خود تعریف کرده است. بنابراین چیز عجیبی نیست اما به نظر می‌رسد همه این موضوعات به انضمام ادعای ارسال موشک‌های بالستیک و بعد تحریم‌های ایرلاین ایرانی، یک آتش تهیه‌ای است برای امنیتی‌سازی ایران و اتفاقاتی که در این سه سال شروع کردند و از موضع طلبکار کامل، ایران را به بدهکار تبدیل کردند، تیمی که سرکار آمده تلاش می‌کند که از برگرداندن این موضوع که امنیتی‌سازی ایران است، جلوگیری کند و سعی دارد آتش تهیه‌ای را تدارک ببیند.»

ادعای موشک دادن به روسیه ذیل برجام قابل پیگیری نیست

تحریم هواپیمایی ایران‌ایر برای حمل‌ونقل هوایی ایران آسیب ایجاد می‌کند. کریمی در این‌باره معتقد است تحریم هوایی ایران منافع قطر و ترکیه را که نقش واسط در ترانزیت مسافری ایران ایفا می‌کنند، تامین می‌کند: «تحریم ایران‌ایر در تجارت ما ایجاد اشکال و به‌شدت لجستیک ما را دچار چالش می‌کند ولی در عین حال خیلی به نفع ترکیه و قطر است که از حمل‌ونقل بار و مسافر ما سهم خواهند برد و ناوگان‌شان را تقویت خواهند کرد.» علی‌رغم این آسیب اما بهانه‌جویی در مورد تبادل تسلیحاتی با روسیه در چهارچوب برجام قابل پیگیری نبوده و دولت‌های غربی نمی‌توانند تحریم‌های سابق را بازگردانند، به همین دلیل نیز به سراغ روش‌های جدید برای تحریم کردن اندک موارد باقی‌مانده می‌روند. بهشتی‌پور در این‌باره توضیح می‌دهد: «تحریم‌های تسلیحاتی ایران تمام شد. ترامپ می‌خواست قطعنامه‌ای از شورای امنیت بگیرد تا تحریم‌های تسلیحاتی ایران برگردد که ۹ کشور به آن رای ممتنع دادند، دو کشور مخالف دادند و فقط آمریکا و دومنیکن رای موافق دادند. مهر ماه سال جاری هم پایان دوره ۱۰‌ساله کل برجام است؛ یعنی غروب برجام. لذا ادعایی که در مورد دادن موشک به روسیه مطرح می‌شود با استناد به برجام قابل پیگیری نیست‌. آنها به همین دلیل با متجاوز نامیدن روسیه، از بابت کمک ایران به یک کشور متجاوز، علیه ایران تحریم وضع می‌کنند که این هم از جانب ایران صریحا رد شده است. ما هم می‌توانیم در فضای تبلیغاتی‌مان از آنها بپرسیم که آنها چرا به اسرائیل به‌عنوان یک دولت متجاوز که درحال نسل‌کشی‌ است، کمک نظامی می‌کنند. ادعای موشک دادن ایران به روسیه صریحا از جانب وزیر خارجه رد شده اما آنها اصرار دارند بر این امر. چرا موشک دادن را مشکل‌دار معرفی می‌کنند؟ چون روسیه را متجاوز به اوکرین می‌دانند و می‌گویند شما به‌عنوان حامی یک دولت متجاوز باید با تبعاتی مواجه شوید. هم‌زمان خودشان با این توجیه که اوکراین در موضع تدافعی قرار دارد از او حمایت و جنگ را طولانی می‌کنند.»

بهشتی‌پور اعتقاد دارد از هم‌زمانی بیانیه اروپا و تحریم ایران‌ایر پیام خاصی برداشت نمی‌شود اما معتقد است این امر بهانه‌ای برای اعمال فشار به ایران خواهد بود. او در مورد این اتهام که می‌تواند در میز مذاکره احتمالی با ایران ابزاری برای اعمال فشار قرار گیرد، توضیح می‌دهد: «اروپایی‌ها هر سه ماه یک بار یک بیانیه ضدایرانی به آژانس می‌برند. من از الان می‌گویم در سه ماه آینده هم باز یک موضوع دیگری رخ می‌دهد. این یک کار رسانه‌ای است. مشابه همین بیانیه را در خرداد ماه گذشته تروئیکا صادر کرده بود، لذا از این هم‌زمانی ارتباط خاصی برداشت نمی‌شود. این دعوا بهانه ‌است برای اعمال فشار به ایران.»

حرکت به سمت اسنپ‌بک چگونه کُند می‌شود؟

بهشتی‌پور برای مقابله با فعال‌سازی اسنپ‌بک تاکید بر خروج از NPT را پیشنهاد داده و توضیح می‌دهد: «اروپایی‌ها می‌دانند در مهرماه ۱۴۰۴ دوره برجام تمام می‌شود. اگر آنها می‌خواهند قطعنامه‌های شورای امنیت را مجددا فعال کنند، باید بدانند ایران هم رسما از NPT خارج خواهد شد. ایران این را اعلام کرده است. وقتی ما قراردادی را امضا می‌کنیم و آن را اجرا هم می‌کنیم، بعد طرف اصلی یعنی آمریکا از آن خارج می‌شود و احیای قطعنامه‌های ضدایرانی در دستور کار قرار می‌گیرد، این یعنی نمی‌خواهند با ما کار کنند.

در این صورت ایران هم چیزی که گفته را انجام خواهد داد. لذا ریسک استفاده از اسنپ‌بک و بازگرداندن قطعنامه‌ها بیشتر از آن خواهد بود که بخواهند مذاکرات را با ایران ادامه بدهند. خروج ایران از NPT موضوع کمی نیست و ضررش برای غربی‌ها بیشتر از ایران است. بنابراین آنها به این سمت نمی‌روند و اگر بروند هم ایران با وضعیت موجود چیزی را از دست نمی‌دهد اما برای آنها بدتر خواهد شد؛ چراکه همین کنترلی که آژانس دارد و هر سه ماه یکبار هم گزارش می‌دهد، دیگر وجود نخواهد داشت.»

اعمال فشار برای امتیازگیری در مذاکرات با فعال‌سازی اسنپ‌بک تناقضی ندارد

اینکه همزمان با روی کار آمدن تیمی در وزارت خارجه که سابقه مذاکرات با طرف غربی را دارند، آمریکا و دولت‌های اروپایی بخواهند به سمت فعال‌سازی مکانیسم ماشه بروند نوعی تناقض را در رفتار آنها نمایان کرده و این سوال را به وجود می‌آورد که آنها چرا حتی با دولت جدید ایران از در تنش وارد شده‌اند. این تناقض این‌گونه قابل توجیه است که غربی‌ها در اولویت اول می‌خواهند با اعمال فشار در میز مذاکرات احتمالی از ایران امتیاز بگیرند اما آنها ابایی هم از حداکثرسازی تنش ندارند، به‌ویژه که در سال دهم برجام محدودیت‌های اشاعه‌ای ایران به‌طور کامل برداشته می‌شود.