آب به آسیاب دشمن نریزیم
ساخت سلاح هستهای، مباحث پیرامون آن و جدال حامیان و مخالفانش موضوع جدیدی نیست و بارها تغییر دکترین نظامی ایران به موضوع روز کشور بدل شده است؛ آیا این مباحث، دستاوردی را نیز برای کشور به همراه داشته است؟
نامه نمایندگان مجلس برای تغییر دکترین دفاعی کشور موضوع جدیدی است اما دو نظر در این حوزه وجود دارد؛ یک بحث این است که درصورتیکه موجودیت نظام جمهوری اسلامی ایران به خطر بیفتد، باید به سمت بازنگری در دکترین نظامی حرکت کنیم که الان اینگونه نیست. دومین دیدگاه این است که آیا اساساً، بمب هستهای میتواند برای ایران بازدارنده باشد؛ به این معنا که اگر برای مثال، ما بمب هستهای داشته باشیم، دیگر کشوری به ما حمله نمیکند.
ما الان شاهد هستیم که رژیم صهیونیستی ۲۰۰ کلاهک هستهای دارد، اگر واقعاً این مسئله برایش بازدارندگی ایجاد میکرد، چگونه در دو مرحله طی یک سال گذشته هدف موشکهای جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است؟ آیا کره شمالی اکنون به دلیل آنکه بمب هسته ای دارد دیگر مورد حمله دشمنانش قرار نمیگرد؟ آیا تحریم های این کشور پایان یافته است یا به سمت نابودی تدریجی حرکت می کند. میخواهم بگویم صرف داشتن بمب هستهای برای هیچ کشوری بازدارندگی ایجاد نمیکند.
اجازه بدهید به این سوال که آیا بمب هستهای بازدارندگی ایجاد میکند یا خیر را به سوال بعدی موکول کنیم. سوال مشخص من این است که اگر فرض را بر این بگیریم که مخاطب سخنان در خصوص امکان تغییر دکترین دفاعی، طرف خارجی است تا همین سخنان نیز نوعی بازدارندگی ایجاد کند، آیا دستاودی نیز داشته است؟
این یک اشتباه محاسباتی است و افراد توجه ندارند که اولاً برنامه هستهای ایران تحت نظارت بازرسان آژانس است و بیان اینگونه مسائل دستاوردی جز ایجاد دردسر از نظر رسانهای و تبلیغاتی علیه ایران نخواهد داشت و سوژهای را به دست دشمنان ایران میدهد تا روی آن مانور بدهند. واقعیت این است که فعالیت هستهای ایران زیر نظر بازرسان آژانس است و فعالیت ایران موضوع غیرشفافی نیست.
همچنین این نکته بسیار مهم است که بدانیم توان ساخت بمب هستهای یک موضوع و توان نگهداری امن از آن، یک موضوع دیگر است که یک فناوری پیشرفتهتری میخواهد که شما بتوانید آن بمب را به صورت امن نگه دارید که به خودتان آسیب نزند. از سوی دیگر یک فناوری پیشرفتهتری نیاز است تا بتوانید از آن بمب در مکان و زمان معینی استفاده کنید.
اینها موضوعاتی نیست که ایران اساساً تا امروز دنبال آنها رفته باشد چراکه هیچگاه در دکترین هستهای ایران مطرح نبودند. بنابراین افرادی که اینگونه مسائل را مطرح میکنند توجهی به این امر ندارند که اگر حتی همین حالا اراده برای ساخت بمب داشته باشیم، چگونه آن را بهصورت امن نگه خواهیم داشت و چگونه میتوانیم از آن استفاده کنیم؟ میخواهم بگویم واقعیت این است که ما در مطرح کردن این مسائل هیچ سودی نداریم چراکه اگر مخاطب این سخنان کشورهای غربی هستند که آنها برنامه هستهای ما را رصد میکنند که جزئیات آن شامل تعداد سانتریفیوژها و درصد غنی سازی و میزان ذخایر اورانیوم غنیشده حتی به گرم هر سه ماه یکبار در گزارش مدیرکل آژانس به اعضای شورای حکام آژانس ارائه و هربار نیز برخلاف اساسنامه این آژانس، از سوی رسانهها منتشر میشود. بنابراین نمیدانم مخاطب این سخنان چه کسانی هستند.
در خصوص مسئله بازدارندگی که شما در سوال نخست به آن اشاره کردید؛ اساساً این بحث مطرح است که در ساختار امروز نظام بینالملل دیگر بازدارندگی هستهای جایی ندارد و از مصادیق آن نیز به واقعه ۱۱ سپتامبر و پس از آن واکنش موشکی ایران اشاره میکنند. آیا حتی با توجه به هزینههای حرکت به سمت ساخت بمب، آیا این موضوع میتواند ایران را در مصونیت کامل قرار دهد؟
تا آنجایی که من میدانم، واقعیت این است که ما در شرایطی هستیم که تولید بمب هستهای، جز فشار بیشتر سیاسی ، امنیتی و تبلیغاتی چیزی برای ایران به ارمغان نخواهد آورد به این معنا که به یک باره یک جبهه متحد بینالمللی را علیه خودمان شکل خواهیم داد. کشورهایی که تا کنون تجربه ساخت بمب هستهای داشتند، پیش از آن برایش زمینهسازی کردهاند و تحت حمایت سایر کشورهای متحد بودند اما در شرایطی که ایران در تنهایی استراتژیک قرار دارد و خودش هم تمایل دارد اینگونه باشد، حرکت به سمت ساخت بمب هستهای ولو اینکه ما آن سه مرحله ساخت، نگهداری امن و استفاده در زمان و مکان درست را مدیریت کنیم، این نهتنها برای ما حاشیه امن ایجاد نخواهد کرد بلکه همانطور که ذکر کردم، یک جبهه متحدی را علیه ما شکل خواهد داد و حتی کشورهایی مانند چین و روسیه نیز معتقد به ایران دارای بمب هستهای نیستند. این شعارهای داغ دستیابی به بمب هستهای هیچگاه جز دردسر برای کشور نداشتند و نتیجه آن را بارها نیز تجربه کردهایم. باید با موضوعات واقعبینانه برخورد کنیم.