حسن بهشتی‌پور، تحلیلگر حوزه بین‌الملل در تحلیل موضع‌گیری چین نسبت به حمله اسرائیل به ایران، به خبرنگار هم‌میهن گفت: «برای تحلیل موضع‌گیری چین درباره حمله اسرائیل به ایران، باید به این توجه کنیم که آن‌ها در قبال اقدام مشابه ایران در عملیات‌های وعده صادق، از چه ادبیات دیپلماتیکی استفاده کردند. موضع چینی‌ها در قبال حمله ایران به اسرائیل نیز مشابه همین بود. ابراز نگرانی کردند و خواستار نقش‌آفرینی جامعه بین‌المللی در پایان دادن به این وضعیت شدند. برداشتم به عنوان یک تحلیلگر این است که چینی‌ها به دلیل رابطه بسیار نزدیک و گسترده‌ای که با اسرائیل به خصوص در حوزه نظامی دارند و همچنین روابط نزدیک با ایران، نمی‌خواهند له یا علیه هر کدام از این دو کشور موضع بگیرند. قصد دارند توجه را به این جلب کنند که با افزایش تنش در خاورمیانه، منافع آنان نیز به خطر می‌افتد چراکه عمده انرژی مصرفی در چین از غرب آسیا تامین می‌شود. به همین جهت آنها تلاش می‌کنند یک دیپلماسی متوازن را در قبال ایران و اسرائیل دنبال و اعلام کنند که مخالف توسعه جنگ در منطقه هستند.»

«مورد روسیه کمی متفاوت است. روسیه روابط نزدیکی در قبال اسرائیل دارد و روابط شخصی میان نتانیاهو و پوتین نیز از سال‌ها قبل در جریان بوده است. این رابطه در جریان حمایت اسرائیل از اوکراین در جریان حمله روسیه، تیره هم نشد بلکه به سردی گرائید. روابط روسیه و اسرائیل با همه این شرایط از شکرآب شدن فراتر نرفت.»

«برخی تعجب کردند که چرا روسیه گفت عملیات ۷ اکتبر تروریستی بوده است. خب این عملیات از منظر آن‌ها تروریستی بوده. موضع‌گیری غیرعادی نیست. آن‌ها اصلاً مفهومی تحت عنوان مقاومت را قبول ندارند و از این زاویه به مسائل نگاه نمی‌کنند. اینکه ایران و روسیه در مسئله جنگ سوریه با هم هم‌نظر بودند و منافع مشترک داشتند، دلیل نمی‌شود که در یمن هم یک نظر داشته باشند. روسیه به قطعنامه‌های فصل هفتم شورای امنیت درباره یمن، رای مثبت یا نهایتاً ممتنع داده است. این اختلاف‌نظرها طبیعی است. اسرائیل و آمریکا هم اختلاف‌نظر دارند به‌رغم اینکه اسرائیل تنها متحد استراتژیک آمریکا در خاورمیانه است.»

این کارشناس حوزه سیاست خارجی در توضیح اشتباه بودن استفاده از عنوان اتحاد استراتژیک، خاطرنشان کرد: «در ایران برای توصیف ارتباط تهران – مسکو و تهران – پکن از عنوان متحد استراتژیک استفاده می‌شود. اما توجه نمی‌کنیم که متحد استراتژیک تعریف بسیار مهمی دارد. دو یا چند کشوری را می‌توانیم متحد استراتژیک بگوییم که مناسباتشان از نظر نظامی، امنیتی، سیاسی و اقتصادی در عالی‌ترین سطح ممکن هستند. آیا روابط تجاری چهار یا پنج میلیارد دلاری ایران و روسیه، در حد ظرفیت بین دو کشور است؟ وقتی اسناد پایه و بالادستی روسیه در حوزه‌های دکترین امنیت ملی، سیاست خارجی و دفاع که طی این سال‌ها چاپ شده را بخوانیم، یک بار از ایران به عنوان شریک استراتژیک هم یاد نشده است. با این مسائل باید واقع‌بینانه برخورد کنیم. به عنوان یک پژوهشگر به صراحت می‌گویم که روابط روسیه و اسرائیل در همین شرایط فعلی که پیش از این گفتم، از روابط تهران و مسکو نزدیکتر است.»

«روسیه بعد از اینکه تحت تحریم قرار گرفت، مقداری روابطش با اسرائیل با مشکل روبه‌رو شد و کاهش پیدا کرد. اما بنیان‌های روابط مسکو و تل آویو خیلی قوی‌تر از روابط تهران و مسکو است. البته بعد ا تحریم‌های غرب علیه روسیه ، مسکو تا حدودی به ایران نزدیک‌تر شد. پوتین در سال‌های پس از فروپاشی چهار بار به ایران سفر کرده است اما هیچ‌کدام در چارچوب دیدار رسمی دو جانبه نبود. همه این سفرها کاری و در حاشیه اجلاس‌های متفاوت اتفاق افتاد. بنابراین در ارزیابی روابط ایران و روسیه باید به شاخص‌ها توجه کرد و در چارچوب همین شاخص ها انتظار داشته باشیم. »

«البته قرار است یک پیمان ۲۰ ساله بین ایران و روسیه امضا شود که اگر این کار به سرانجام برسد، گام مهمی در جهت نزدیک شدن دو کشور خواهد بود. نمی‌توانیم واقعیت‌ها را نادیده بگیریم و بعد از روسیه انتظار داشته باشیم به نفع ما موضع‌گیری کند. کار روس‌ها را توجیه نمی‌کنم، انتظارها باید بر اساس واقعیت‌ها باشد نه تخیلات. روسیه طبیعتاً در چارچوب منافع خود موضع‌گیری می‌کند.»