استراتژی ترامپ و انتخاب ایران میان دو گزینه تقابل یا تعامل!
دولت دوم دونالد ترامپ ازاول بهمن رسما وارد کاخ سفید خواهد شد و فعالیتش را آغاز خواهد کرد، بنابراین حدود دو ماه دیگر تا روی کار آمدن رسمی دولت جدید ایالاتمتحده زمان باقی است، لذا اگر انتظار تغییرات ویژهای را داریم باید این بازه زمانی باقی مانده را نیز لحاظ کنیم. فارغ از ضعفهایی که برای سیستم انتخاباتی در ایالات متحده آمریکا برمی شمارند حسن بزرگی که این سیستم دارد قدرت کنگره امریکا برای کنترل اقدامات رییسجمهور است. در واقع مجمع مجلس نمایندگان و سنا مه به کنگره معروف است می تواند با تصویب حداقل دو سوم آرا تصمیمات رییسجمهور را وتو کند.
اکنون و به دنبال بازگشت ترامپ به کاخ سفید، اکثریت هر دو مجلس در اختیار جمهوریخواهان قرار گرفته است . عمدتا نمایندگان و سناتورهای پیروز در انتخابات از جناح نزدیک به ترامپ در حزب جمهوریخواه هستند. حاکمیت هم زمان جمهوریخواهان در کاخ سفید، سنا و نیز مجلس نمایندگان مساله مهمی است، چرا که به ترامپ این قدرت را اعطا خواهد کرد طی چهار سال آینده بتواند تغییرات قابلتوجهی را بدون اینکه با موانع احتمالی کنگره مواجه شود، ایجاد کند.
البته باید در نظر داشت ترامپ سال 2016 به دلیل فقدان تجربه سیاسی و اجرایی در دولت نخست درگیر اشتباهات محاسباتی متعددی شد. اما آن چهار سال دوره ریاستجمهوری برای او دوره آموزشی بسیار خوبی بود واو را به این نتیجه رساند که جهان سیاست با جهان اقتصاد و بازرگانی بسیار متفاوت است. لذا انتظار میرود ترامپ 2024 با ترامپ 2016 تفاوتهایی اساسی داشته باشد، اما مسائلی که ترامپ در کمپین انتخابات مطرح میکرد عملا نشان داد رئوس موضوعاتی که دنبال میکند، پیرامون همان مسائلی است که در دوره ریاستجمهوری در 2017 به اجرا درآورد. ازجمله خروج از پیمانهای مهم جهانی و امنیتی و مواضعی که درقبال ناتو اتخاذ کرد و سایر اقدامات مشابه...
ترامپ و نظم خاورمیانهای نوظهور
در باب سیاست خاورمیانهای ترامپ نیز باید سیاست کلان ایالاتمتحده را در این رابطه درنظر بگیریم. برای پیشبینی دکترین خاورمیانهای ترامپ روش منطقی آن است که منتظر ترکیب تیم احتمالی کابینه او باشیم. طبیعتا روی کار آمدن چهرههایی معقول نشاندهنده تغییر ترامپ در 2024 است و همچنین نشان میدهد دولت جدید ایالاتمتحده آمادگی دارد تا با دنیا وارد تعامل شود، اما در شرایطی که عکس این گزاره محقق شود یعنی اگر افرادی مانند پمپئو به عنوان وزیر امور خارجه مجدد بر سر کار بیاید ناگفته پیداست که قرار بر ادامه همان سیاستهای قبلی است. در این زمینه ترکیب تیم احتمالی ترامپ میتواند سیگنالهایی را در جهت پیشبینی رویکرد او ارسال کند. در مورد اسراییل، ترامپ مطمئنا از متحد استراتژیک آمریکا در خاورمیانه بهشدت حمایت خواهد کرد. همچنانکه در دولت نخست، ترامپ به شکلی بیسابقه سفارت امریکا را از تلآویو به شرق بیتالمقدس منتقل کرد و از سوی دیگر حاکمیت اسراییل بر بخش اشغالی جولان را به رسمیت شناخت. و از سیاست شهرک سازی در مناطق اشغالی به صورت همه جانبه حمایت کرد. با در نظر گرفتن این گزارهها در کنار یکدیگر می توان درک کرد چرا نتانیاهو از انتخاب ترامپ به شدت خشنود شده است . اما به نظر می رسد اینبار که ترامپ می داند حداکثر چهار سال دیگر میهمان کاخ سفید است سیاست متوازن تری را در خاورمیانه در پیش بگیرد شاید کشورهای عربی را به سازش با اسرائیل ترغیب کند.
درحال حاضر شرایط کنونی خاورمیانه پیچیدهتر از هر زمان دیگری شده است. به نظر میرسد که به سمت یک نظم جدیدی در خاورمیانه در حال حرکت هستیم. پیشبینی نوع بازیگری ترامپ در میانه این نظم جدید مولفه مهمی است، چراکه این موضوع اهمیت دارد که آیا ترامپ میتواند این نظم جدیدی که بایدن آغاز کرده به سرانجام مورد نظر کاخ سفید برساند یا خیر
بازیگری ترامپ و رویارویی احتمالی تهران و تلآویو
درخصوص رویارویی تهران و تلآویو ذکر این نکته اهمیت دارد که صرفا نتانیاهو و ترامپ در این زمینه تصمیمگیرنده نیستند. درست است که لحاظ کردن تصمیمات و اقدامات امریکا و اسراییل اهمیت دارد اما آنها فقط یکسوی این ماجرا قرار دارند. یکسوی دیگر این رویارویی احتمالی ایران و گروه های مقاومت هستند که چه تصمیمی خواهند گرفت، چراکه رویکرد جمهوری اسلامی ایران در ایجاد فرصت های جدید و پیشبینی تحولات آینده بسیار تاثیرگذار است.
موضوع دیگر این است که به احتمال زیاد درگیریها و حملات اسراییل به غزه تا آزادسازی کل گروگانهای این رژیم ادامه خواهد داشت. به احتمال بسیار بالا در بازه زمانی دو ماهه ورود رسمی ترامپ به کاخ سفید تغییری در رویکرد تهاجمی تلآویو رخ نخواهد داد مگر اینکه در این زمینه معجزهای رخ دهد. تمامی قرائن و شواهد گویای این است که این تهاجمات تا حداقل دو ماهه دیگر ادامه خواهد داشت.
ازسوی دیگر اسراییل نیز در لبنان به دنبال عقب نشینی نیروهای حزب الله تا پشت رودخانه لیتانی است. این موضوع رویداد کوچکی نیست که بشود آن را نادیده گرفت. البته بعید میدانم تحقق پیدا کند، ضمن اینکه اسرائیل می خواهد ارتش لبنان در این مرز مستقر شود. این درحالی است که حزبالله ستون فقرات ارتش لبنان است؛ به این معنا که نیروهای حزبالله در ارتش هم حضور دارند. نمیتوان به سادگی جنبشی که در جنبههای مختلف حضور دارد را از صحنه معادلات حذف یا اینکه آنها را به عقبنشینی وادار کرد. البته ممکن است به صورت موقت این کار انجام شود، اما در خصوص آتشبس باید گفت پایان درگیریها برابر است با پایان کار دولت نتانیاهو. زیرا کمیته رسیدگی به تخلفات نتانیاهو و همکارانش در داخل اسرائیل منتظر پایان جنگ برای شروع کار خود هستند.
طرح ایران؛ تقابل یا تعامل؟
تحلیل ارزیابی سیاست ایران در ارتباط با دولت دوم ترامپ منوط به تعریف کابینه رییسجمهوری جدید است. این قضاوت را باید حداقل دو ماه ماه دیگر داشته باشیم. آن زمان است که باید پلنهای مختلفی تعامل یا تقابل با ترامپ بررسی کرد. اینکه آیا ترامپ مسیر رویارویی نظامی با ایران را طی خواهد کرد یا خیر؟ من تصور نمیکنم که او وارد این بازی خطرناک شود، چراکه میداند که اگر وارد درگیری مستقیم نظامی با ایران شود، عملا درگیر جنگ منطقهای خواهد شد. ترامپ اهل معامله و به دنبال تجارت است. بازرگان و دلالی است که به دنبال حسابگری است تا ببیند با روسها و چینیها چگونه کار کند و همینطور با ایران چگونه میتواند وارد معامله شود. به اعتقاد من او اصل را بر درگیری نخواهد گذاشت؛ ضمن اینکه در مقابل رویکرد تهران اهمیت دارد. اگر در سیاست داخلی ایران عدهای به دنبال رویارویی نظامی باشند، صرفا تفکرات تحریک کننده را اشاعه میدهند. در این میان مساله این است که تاکید بر جنگ و استراتژی آخرالزمانی یک موضوع است و انجام تمام تمهیدات لازم برای ایجاد آمادگی به منظور مقابله با تعدی دشمنان تفکر دیگری است که البته به نظر میرسد آقای پزشکیان نیز تابع تفکر دوم باشند. تفکر سومی نیز وجود دارد که بر رایزنی مستقیم با واشنگتن تاکید دارد. اما با توجه به فضای کنونی حاکم بر کشور به نظر می رسد شرایط برای گفتوگو وجود ندارد. در آنسوی میدان یعنی ایالاتمتحده نیز هنوز نمیدانیم کابینه رییس جدید کاخ سفید متشکل از چه افرادی با چه رویکردی قرار است شروع به کار کنند. چهار عضو مهم و کلیدی دولت در امریکا وزیر امور خارجه، وزیر دفاع و مشاور امنیت ملی و رئیس آژانس امنیت ملی آمریکا هستند. رییس سازمان سیا در این لیست مهم نیز قرار می گیرد. هر زمان مقامات امنیتی و سیاسی دولت جدید معین شوند دقیقتر میتوان رویکرد دولت ترامپ را طی ماههای آینده پیشبینی کرد. اما واقعیت این است که ایران به دنبال تقابل نیست بلکه به دنبال تعامل است، ولی باید فضای این تعامل با گذشت زمان به وجود بیاید. پیشتر آقای عراقچی، وزیر امور خارجه ایران پیش از این نیز گفته بود که باید تنشها میان تهران و واشنگتن را مدیریت کرد. مدیریت تنش به این معناست که حالا که ترامپ پیروز کارزار شده چگونه میتوان با او وارد تعامل شد؛ اما اگر ترامپ به دنبال تقابل همهجانبه باشد، باید در برابر او ایستاد؛ این گزاره به معنای پیگیری سیاست تعامل و تقابل به صورت همزمان از سوی دو طرف است.
ترامپ توان به چالش کشیدن معادلات جدید بینالملل را دارد؟
مساله مهم دیگر برای رییس جدید کاخ سفید مساله جنگ اوکراین و روسیه است. این موضوع در معادلات بینالمللی و نیز در سطح کلان تاثیرگذار است. وعده ترامپ مبنی بر پایان سریع جنگ در اوکراین ، رویایی به نظر می رسد. قطعا چنین جنگی را نمیشود یکروزه یا حتی یک ماهه به پایان رساند، چراکه جنگ روسیه و اوکراین و همینطور معادلات خاورمیانه و نظم خاورمیانه جدید ذیل همان نظم جدید بینالملل قرار میگیرد که جهان امروز شاهد دوران گذار آن است. شرایط جهان امروز به گونه ای نیست که هر آنچه را که واشنگتن اراده کرد، اتفاق بیفتد. لذا باید همزمان سایر مولفههای تاثیرگذار در نظم جدید در جهان و از جمله در خاورمیانه را درنظر بگیریم. گروههای مقاومت از یکسو و امریکا و متحدین این کشور نیز ذیل این مولفهها قرار میگیرند که باید تحلیل سیاست خاورمیانهای ترامپ در نظر گرفته شوند. در سطح بینالملل نیز شاهد تقابل امریکا و اروپا نیز با روسیه و چین و متحدانش هستیم. مباحث ذکر شده بحثهای کلانی است که باید هر یک به تفکیک از یکدیگر بررسی شوند.