بهشتی‌پور کارشناس مسائل بین‌الملل در گفتگو با شبستان: با بیان اینکه سیاست آمریکا در خاورمیانه تغییرناپذیر است، گفت: داشتن روابط استراتژیک با اسرائیل برای آمریکا یک سیاست مبنایی است که با رفت و آمد روسای جمهور تغییر نمی‌کند.

«حسن بهشتی‌پور»، در مورد انتخاب دوباره ترامپ به عنوان رییس جمهور آمریکا و سیاست های او در خاورمیانه، اظهار کرد: وقتی واقع بینانه موضوع را تحلیل می کنیم می بینیم صرف حرف زدن رییس جمهور آمریکا و ایده‌آل های او را نمی توان مبنای تحلیل قرار داد زیرا روسای جمهوری آمریکا بالاترین قدرت اجرایی و تصمیم گیرنده امور هستند اما در عمل سیاست های مبنایی آمریکا را که به تدیج بعد از جنگ جهانی دوم شکل گرفته است، اجرا می کنند . استراتژی های بلند مدت ایالات متحده آمریکا در مورد مناطق مختلف جهان به ویژه در منطقه خاورمیانه از مدتها قبل برنامه ریزی و تبیین شده است و با آمد و رفتن رییس جمهورها تغییر مبنایی نمی کند. البته روش ها و تاکتیکها متناسب با تحولات طرف مقابل ، تغییر می کند که شناخت این روش ها برای تحلیل واقع بینانه سیاست آمریکا بسیار مهم است. به طور مثال اسرائیل متحد استراتژیک آمریکا در منطقه است و این امر یک سیاست مبنایی است و تغییر روسای جمهور آمریکا در آن تغییر ایجاد نمی کند. با این حال نوع تعاملی که دولت آمریکا با اسرائیل دارد تحت تاثیر دولتی ست که در تل آویو حاکم است همچنانکه شاهد هستیم تعاملات بایدن با نتانیاهو به شدت تحت تاثیر توسعه طلبی اسرائیل در این یکسال اخیر قرار داشت و موجب سردی روابط شده بود اما به هیچ وجه مانع ازآن نشد که کمکهای آمریکا به اسرائیل متوقف شود.

زیرا همانطور که گفتم داشتن روابط استراتژیک با اسرائیل برای آمریکا یک سیاست مبنایی است بنابراین اگر ترامپ ادعا کند که نمی خواهد برای جنگ اسرائیل هزینه کند این حرف تبلیغاتی است و از آنجا که با سیاست مبنایی این کشور در تعارض است انتظار نمی رود کمک های آمریکا به اسرائیل حتی برای لحظه‌ای متوقف شود. چون در عمل اسرائیل عامل پیشبرد سیاست آمریکا در خاورمیانه است.

آنچه که در سوابق عملکرد دولت ترامپ در قبال اسرائیل سراغ داریم بین سالهای ۲۰۱۷ تا بیستم ژانویه 2021 وی در مقایسه با روسالی جمهوری پیشین آمریکا ، بیشترین خدمت را به اسرائیل کرد و بیت المقدس را به عنوان پایتخت دائمی اسرائیل به رسمیت شناخت در صورتیکه هیچ یک از روسای جمهور قبل این خدمت را نکرده بودند. همچنین مناطق اشغالی جولان را به عنوان بخشی از خاک اسرائیل به رسمیت شناخت که خدمت بزرگ دیگری بود اما در جهت تغییر سیاست مبنایی نبود و تحولی در موضوع فلسطین ایجاد نکرد. همچنانکه از سیاست شهرک سازی در مناطق اشغالی حمایت کرد.

روابط آمریکا با روسیه و چین و قدرتهای بزرگ نیز در سطح مناسبات ژئو استراتژیک و چندجانبه باید تحلیل شود. ترامپ برای اینکه بتواند تغییری در این سیاست ها ایجاد کند باید ساز وکارهای جدیدی را در عرصه مناسبات خود با چین ، روسیه ، هند و سایر کشورهای تاثیر گذار در پیش بگیرد و به این سادگی نمی توان گفت آمدن ترامپ همه مناسبات قدرت در نظام جهان را برهم می زند او فقط می تواند در چهار سال آتی به تدریج تاکتیکهای جدیدی را در پیش بگیرد که مقدمه تغییرات استراتژیک باشد. برای مثال می تواند درمورد تحریم های روسیه تغییر ایجاد و جایگاه خود را در رقابت و تجارت با چین حفظ کند اما در عین حال استراتژی آمریکا در مورد جلوگیری از اتحاد روسیه و اوکراین را همچنان دنبال کند . زیرا یکی از اصول شناخته شده آمریکا که در سال 1997 برژینسکی در کتاب شطرنج بزرگ برآن تصریح کرد جلوگیری از اتحاد اورآسیایی و به ویژه نزدیکی اوکراین به روسیه است.

اهداف سازمان همکاری کشورهای اسلامی محقق نشد

این کارشناس مسائل خارجی در مورد اجلاس سران کشورهای اسلامی افزود: سازمان کنفرانس اسلامی در ۱۹۶۰ در اعتراض به سوزاندن درب مسجد بیت المقدس ایجاد شد و کشورهای مسلمان دور هم جمع شدند و سازمان بنام کنفرانس اسلامی تشکیل دادند که بعدها نام آن به سازمان همکاری کشورهای اسلامی تغییر یافت این سازمان بیشتر جنبه باشگاه دارد که کشورهای مسلمان در آن دور هم جمع می شوند و طرح های آنها روی کاغذ می ماند و اجرا نمی شود، قرار بود این سازمان به کشوهای توسعه نیافته کمک کند که این هدف محقق نشد و در مورد موضوع قدس و فلسطین نیز هیچ اقدام موثری صورت نگرفت.

دشمنی ایران و عربستان به سود آمریکاست

بهشتی پور گفت: اجلاس ریاض فرصتی برای مشورت این کشورها بود و بیانیه پایانی نیز به شکل توصیه نامه بود که کشورها می توانند به آن عمل کنند یا نکند.

وی درباره روابط ایران و عربستان خاطرنشان کرد: این روابط چندوجهی است و هر چقدر ملاقات میان دو کشور بیشتر باشد، بهتر است و در فرهنگ عرب ها ملاقات های مستقیم و چهره به چهره و تکریم و احترام برای آنها بسیار مطلوب است و بسیاری از مسائل در این ملاقت ها حل می شود و نقاط مثبتی خواهد داشت. باید توجه داشت اختلاف ایران و عربستان به سود آمریکا خواهد بود و وجوه مشترک می تواند همکاری های خوبی را میان دو کشور ایجاد کند و منفعت خوبی برای دو کشور در بر دارد و راهکارهای خوبی در آنها برای حل مشکلات منطقه قرار می دهد.