چرا مشکلات ایران با آژانس در 21 سال اخیر همچنان ادامه دارد
بهشتیپور درباره اظهارات گروسی مبنی بر باقی ماندن پوسته از برجام و ناامیدی از روند دیپلماتیک که پیش از سفر به ایران مطرح شده بود، به فرارو گفت: «مدیر کل آژانس بینالمللی انرژی هستهای موظف است که در چارچوب اساسنامه صحبت کند. ولی گروسی عادت دارد که تحلیلهای خودش نسبت به تحولات مختلف را خیلی راحت بیان کند. وقتی رسانههای ایران به صحبتهایش واکنش نشان میدهند، گلهمند میشود که چرا به او میگویند سیاسیکاری میکند. مدیرکل آژانس موظف است در چارچوب مسائل حقوقی و فنی مربوط به مسائل هستهای کشورهای عضو، اظهارنظر کند. اظهاراتش هم بر اساس فکتهایی است که کارشناسان یا بازرسان ناظر آژانس از کشورها در اختیارش میگذارند. ولی آقای گروسی بی محابا در کنفرانسهای مطبوعاتی یا حاشیه نشستهای بین المللی صحبت میکند. از جمله این اظهار نظری که در حاشیه اجلاس باکو راجع به برجام داشت، برداشت شخصی اوست.»
«گروسی انتظار دارد ایران تعهدات برجامی را اجرا کند بدون اینکه طرفهای مقابل یعنی آلمان، انگلیس، فرانسه، روسیه، چین و آمریکا تعهدات خودشان را اجرایی کنند. این که گروسی بگوید پوستهای بیشتر نمانده از برجام یا جای دیگری گفته بود امیدی به روند دیلپماتیک نداریم، نه تنها با جایگاه حقوقی مدیرکل آژانس همخوانی ندارد بلکه دقیقاً حرفهایی خوشایند اسرائیل است. میخواهند نشان بدهند که ایران متعهد به NPT نیست در حالی که ایران در چارچوب پیمان عدم اشاعه سلاح هستهای تعهدات خود را به صورت دقیق انجام میدهد. نمونه این مساله هم گزارشهای خود آقای گروسی است که هر سه ماه یکبار ارائه میکند.»
«گروسی در این گزارشها، جزئیات مقادیر اورانیوم غنی شده ایران با درصدهای مختلف را تا میزان آن به «گرم» و تعداد سانتریفیوژهای فعال را به طور دقیق عنوان میکند. اگر آژانس نظارت و کنترلی در ایران ندارند، چطور این اطلاعات به دست مدیرکل میرسد؟ این نشان میدهد که به صورت مرتب در هر هفته حداقل یک یا دو نفر ازسوی آژانس در ایران هستند و به نقاط مختلف رفتوآمد میکنند. حتی در شرایطی که تهدیدهای اسرائیل مطرح بود و ایران میخواست عملیات انجام بدهد هم کارشناسان بودند. مدیرکل بدون در نظر گرفتن این واقعیتها، مرتب انتظارات بیشتر نسبت به ایران مطرح میکند بدون اینکه از طرف مقابل بخواهد که تعهداتشان را اجرا کنند که بر اساس آن بتوانند درخواستهایشان از ایران را مطرح کنند.»
این تحلیلگر ارشد سیاست خارجی درباره اهمیت برجام گفت: «برجام صرفاً یک چارچوب محدود کننده مسائل هستهای ایران نبود. آنهایی که برجام را در این قالب میبینند، از اول هم با آن مخالفت کردند. در حالی که برجام توافق بسیار مهمی است که ابعاد نظامی، امنیتی، اتمی، حقوقی و اقتصادی دارد. اگر واقعا کسی برجام را خوانده، ابعاد آن را بررسی و شرایطی که این توافق در آن امضا شد را درک و قطعنامههای ششگانه تحت فصل هفتم منشور ملل متحد به خصوص قطعنامه ۱۹۲۹ را با دقت خوانده و بر نکات حقوقیاش واقف باشد، هیچگاه با برجام به عنوان یک توافق هستهای صرف برخورد نمیکند.»
«برجام بر امنیت ملی ایران تاثیر داشت و شش قطعنامهای که ایران را به عنوان تهدیدکننده صلح و امنیت بینالمللی میشناخت را کنار گذاشت. بعضی از این آقایان میگویند اینها با مکانیزم ماشه برمیگردد و کنار گذاشته نشده در حالی که مهر سال بعد برجام ۱۰ ساله میشود و برجام به پایان میرسد تاکنون هم نتوانستند آن قطعنامهها و تحریمهای سازمان ملل را برگشت بدهند. زیرا می دانند اگر مگانیزم ماشه را فعال کنند اوضاع برای هر دو طرف بدتر می شود. برخی میگویند این برجام، چون ما را محدود کرده از نظر هستهای پس ضرر داشته و الان هم که باز پیشرفت کردیم نباید به آن برگردیم، چون ضرر میکنیم. اما آنها توجه ندارند که ایران در چه شرایطی برجام را پذیرفت. شرایطی که امروز نه تنها عوض نشده بلکه بدتر هم شده است. امروز برخی میگویند بمب هستهای برای ایران بازدارنده است پس بسازیم؛ در حالی که اگر بمب هستهای بازدارنده بود، ایران به اسرائیلی که ۲۰۰ کلاهک هستهای دارد دوبار حمله نمیکرد و در تدارک حمله سوم نبود.»
«بازدارندگی امری است که در سطح بین المللی تعریف میشود. مثلا آمریکا از ترس بمبهای اتمی شوروی و شوروی از ترس بمبهای اتمی آمریکا (در دوران جنگ سرد) موازنه قدرت را بین دو کشور تعریف کردند که منتج به انعقاد پیمانهای سالت ۱ و ۲ و استارت یک شد و استارت جدید هم بعد از فروپاشی امضا کردند. آن بازدارندگی با مولفههای مختلف قدرت ایجاد شد که تعداد انبوه جنگافزارهای هستهای بخشی از آن بود؛ بنابراین یک مقدار باید به این مسائل دقت کرد.»
« با توجه به تمام شرایط، باید ابتدا مسائلمان را با آژانس حل کنیم. بعضی دوستانی که در سازمان انرژی اتمی و وزارت خارجه کشورمان هستند، معتقدند که این مسئله سیاسی است و از طریق دیپلماسی نمیشود آن را حل کرد. معتقدند اگر سوالهای باقی مانده آژانس را هم جواب بدهیم، باز سوالات جدیدی مطرح میشود و این سیکل ادامه پیدا میکند. در حالی که بسیاری از تحلیلگران معتقدند این طور نیست. اگر مسائل جدید مطرح شد، به خاطر اسنادی است که به دست آژانس رساندند. ایران هم جواب داد و مسائل را حلوفصل کرد. مسائل باقی مانده هم اگر چه سال ۲۰۱۹ مطرح شد، اما مربوط به قبل از ۲۰۰۳ یعنی بیش از ۲۱ سال پیش است. بهترین راه این است که ابتدا ما با آژانس گفتگو کنیم و به راهحل مشترک برسیم. این تحلیل که میگوید حتما راهحل این مساله را با آمریکاییها، آلمان، فرانسه و انگلیس پیدا کنیم به نظر حداقل در شرایط کنونی عنلی نیست. البته شاید، چون مسئله PMD (ابعاد احتمالی نظامی) در چارچوب برجام حل و عملاً کار سیاسی انجام شد این پرونده برای همیشه بسته شود، با توجه به آن سابقه میگویند این مورد هم باید از این مسیر حل شود.
« باید توجه داشت دو پرسش باقی مانده به نظر خیلی سادهتر است و می توان با آژانس موضوع را حل کرد. چون مساله باقیمانده با آژانس به اندازه مسائل پیشین پیچیده نیست و به هر حال از طریق گفتگو و مذاکره قابل حل و فصل است. معتقدم آمدن آقای گروسی فرصت مغتنمی است که میشود مسیر توافق اسفند ۱۴۰۱ را ادامه داد و به نتیجه رساند. این حداقل این بهانه را دست آلمان، انگلیس و فرانسه میگیرد که باز در قطعنامه جدید در شورای حکام مسائل را مطرح نکنند. اگرچه ظاهرش این است که قطعنامههای شورای حکام هیچ کاری انجام نمیدهد ولی به هر حال پرونده سازی علیه ایران است. هر برگ آن زمینه چیتی برای اقدام ها بعدی است ؛ اینها کاغذ پاره نیست . در چنین شرایطی که ترامپ هم آمده، بهتر است با آژانس مشکلاتمان را حل کنیم.