آیا آلمان ، انگلیس و فرانسه مکانیزم ماشه را فعال می کنند؟
تحلیل ریشه های اختلاف ایران و آژانس بین المللی انرژی هسته ای
حسن بهشتیپور در پاسخ به سوال «اعتماد» در باب معنای سفر اخیر آقای گروسی به تهران و اینكه این سفر میتواند مسیر جدیدی را پیش روی تهران و آژانس قرار دهد یا خیر، گفت: محور اصلی مناقشات فنی موجود میان تهران و آژانس به عملكرد دولت اول ترامپ و خروج یكجانبهاش از برنامه جامع اقدام مشترك یا برجام باز میگردد. سفر آقای گروسی به تهران نیز در چارچوب همكاریهای میان ایران و این نهاد بینالمللی صورت گرفت. به واقع آژانس بینالمللی انرژی اتمی مشخصا دو ابهام درخصوص دو مكان در ایران را مطرح كرده است. ایران نیز از این دو مكان برای آژانس ابهامزدایی كرده است، اما از نظر آژانس پاسخهای تهران قانعكننده نبوده است. از نگاهی دیگر آژانس درخواستهایی را از ایران داشته كه به هیچ عنوان در چارچوب و ذیل اِنپیتی (NPT) قرار ندارند و این درخواستها ذیل توافق برجام مطرح شده است. به عبارتی دیگر آژانس درخواست های کنترل و بازرسی بیشتر را در ارتباط با برداشت موسعی که از كد 1.3 كه ذیل بندهای انپیتی قرار دارد ، توجیه می کند در حالی که ایران این برداشت حقوقی را ندارد. یكی از گزینههای ادعایی آژانس نظارت بر راهاندازی دوربینهای آنلاین و بازرسیهای ویژه بر تاسیسات هستهای ایران است. ایران نیز تاكید دارد كه بر آنچه در چارچوب انپیتی ذكر شده، پایبند است. ذیل این ادعا نیز مقامات ایرانی معتقدند در شرایطی كه طرف مقابل به تعهدات برجامی عمل نكرده است ما نیز نمیتوانیم به عنوان عضو این توافق همچنان به اجرای تعهدات خود درچارچوب برجام ادامه دهیم. این یك تعهد دو طرفه است كه باید همگی متعهد به اجرا باشند.
گزارش دورهای سه ماهه توسط مدیركل به آژانس نشان می دهد ایران نهایت همکاری را با آژانس دارد زیرا در این گزارش ها جزییات فعالیت صلح آمیز هستهای ایران به اطلاع شورای حکام آژانس می رسد و کشورهای عضو نیز برخلاف اساسنامه آژانس جزئیات این گزارش ها را در خبرگزاری ها منتشر می کنند. به عنوان مثال هر سه ماه یک بار میزان ذخایر اورانیوم غنی شده با ذكر جزییات اعلام میشود. همچنین در گزارشها به تعداد سانتریفیوژها و عملكرد آنها نیز پرداخته میگردد. ارایه این گزارش ها دورهای ماحصل حضور بازرسان آژانس در ایران است. بنابراین ایران چیزی برای پنهان کاری ندارد.
این كارشناس مسائل بینالملل در پاسخ به سوال دیگر «اعتماد» در این رابطه كه مشكل اصلی ایران و آژانس به كدام عامل بازمیگردد، گفت: به نظر میرسد كه آژانس براساس توافقی كه در اسفند ۱۴۰۱ انجام شده انتظار اجرایی شدن گزارههایی را در مورد صدور ویزا برای بازرسانی که ایران به دلیل عملکرد مشکوک آنها به آنها ویزا نمی دهد و دیدن محتوای تصاویری است که از فعالیتهای غنی سازی ایران تهیه می شود، با هم اختلاف نظر دارند. نكته مهم این است كه ایران نیز آمادگی اجرای توافق را دارد اما صرفا به لحاظ فنی با آژانس اختلافنظر دارد. البته كه به اعتقاد من این قبیل مسائل جزیی قابل رفع شدن هستند.
بهشتیپور در پاسخ به سوال دیگر «اعتماد» در باب دستاورد احتمالی سفر گروسی بالاخص آنكه رییس پادمان از تاسیسات نطنز و فردو بازدید كرد نیز گفت: آقای گروسی با دست پر به وین بازگشته است. از آن گذشته در اقدامی بیسابقه ایشان از تاسیسات نطنز و فوردو بازدید كردند و این مساله در شرایط فعلی بسیار اهمیت دارد. هرچند كه با این تفاسیر و اجازه دسترسی كه ایران به ایشان برای بازدید از این دو مكان مهم داده است ایشان همچنان در كنفرانس خبری خود اعلام كردند كه اختلافات همچنان باقی است. این اختلافات نیز به كارگزاری همان دوربینهای آنلاین كه پیش از این نیز اشاره كردم، بازمیگردد، چراكه پیش از این نیز كاركرد این دوربینها اینگونه بوده است كه آژانس طی درخواستی ویدیوهای ضبط شده در ساعات مشخص فعالیتها را بررسی میكرده است. اما اكنون درخواست آژانس دیدن این تصاویر بدون محدودیت است. ایران نیز چنین درخواستی را تا زمانی كه طرف مقابل به تعهدات برجامی خود عمل نكند، نخواهد پذیرفت. فارغ از آن، این درخواست آژانس اساسا خارج از چارچوب اِنپیتی است. براساس انپیتی بازرسان آژانس به صورت حضوری و نیز در صورت درخواست ویدیویی از بخشهایی از تاسیسات و نیز در ساعات خاصی میتوانند درخواست دهند اما قادر به رصد فعالیتها به صورت آنلاین نیستند. از طرفی دیگر اجازه بازدید از تاسیسات نطنز و فردو به مدیركل آژانس توسط ایران به معنای همكاری كامل ایران با این نهاد است پیام آن این است كه تهران در این زمینه چیزی برای پنهان کردن ندارد. البته كه اجازه این بازدید میتواند موجبات جلب اعتماد آژانس را فراهم كند و در مقابل انتظار میرود كه آژانس نیز همكاریهای متقابل خود را با ایران افزایش دهد. و مانع از صدور قطعنامه جدید علیه ایران شود.
این كارشناس مسائل بینالملل در پاسخ به سوال «اعتماد» در این خصوص كه سفر آقای گروسی پیش از نشست شورای حكام و تهدید تروئیكای اروپایی مبنی بر صدور قطعنامه چه نتایجی را به دنبال دارد نیز گفت: خیز كشورهای اروپایی برای تصویب قطعنامه علیه ایران نهایت كارشكنی این كشورها در راستای توافقات ایران و آژانس را نشان میدهد. آقای اسلامی رییس سازمان انرژی اتمی نیز طی پیامی به این كشورها اعلام كردند كه در صورت تصویب چنین قطعنامهای بلافاصله اقدامات جدیدی در زمینه برنامه هستهای ایران آغاز خواهد شد. این اقدامات به این صورت است كه احتمالا ایران یا سطح همكاریهای خود با آژانس را كاهش خواهد داد. یا آنکه تزریق گاز هگزوفلوراید را به سانتریفیوژهای نسل جدید آغاز خواهد کرد.
درمورد ادعای مطرح شده مبنی بر عدم استقلال آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ادعای درستی نیست. آژانس تنها نهاد بینالمللی ناظر بر فعالیتهای هستهای در تمام جهان است. لذا نمیتوان فعالیتهای این نهاد را زیر سوال برد. اما آقای رافائل گروسی مدیركل فعلی این نهاد است كه به واسطه گرایش های سیاسی كه دارد، عملكرد مستقلی از خود نشان نمی دهد. بنابراین به راحتی تحت تاثیر فشارهای سیاسی آلمان و انگلیس فرانسه و امریكا و سایر كشورها قرار میگیرد. سوابق فعالیت این نهاد نشان داده است كه تغییر مدیران نیز عملكردهای متفاوتی را به دنبال داشته است. در دوره ریاست آقای آمانو بعد از برجام و به خصوص پس از خروج آمریکا از برجام ، با وجود تشدید فشارهای امریكا به آمانو ،حتی یک گزارش منفی علیه ایران منتشر نشد. چراكه نهاد پادمانی معتقد بود ایران برجام را به درستی و دقیق اجرا كرده است. واقعیت این است كه مشكل فعلی ایران با آژانس عملکرد شخص آقای رافائل گروسی است، چراكه او به عنوان مدیركل باید بیطرف بماند و اساسنامه آژانس را به درستی رعایت كند. شاهد بودیم او در پاسخ به سوالی در این مورد كه اسراییل تهدید كرده است به تاسیسات هستهای ایران حمله كند به جای اینكه این تهدید تلآویو را محكوم كند، میگوید: من تحلیلگر نیستم و در جایگاه مدیركلی اجازه تحلیل ندارم. البته كه این جمله درست است، چراكه این موضوع ابعادی حقوقی دارد. اما این درحالی است كه آقای گروسی در خصوص رفتارهای ایران موضعگیری دارد و تحلیل شخصی خود را بارها در مورد عملکرد ایران ارائه می دهد. بنابراین مدیرکل آژانس نباید به خود اجازه دهد كه وارد بازیهای سیاسی شود و انتظار می رود صرفا در چارچوب مسائل فنی و حقوقی و نیز آنچه كه به آژانس محول شده است عمل كند. من تصور میكنم در این صورت مشكلی در روابط میان ایران و آژانس ایجاد نخواهد شد.
این كارشناس مسائل بینالملل در پاسخ به این سوال «اعتماد» در باب اینكه صدور قطعنامههای شورای حکام آژانس چه پیامدهای اجتنابناپذیری را میتواند برای ایران به دنبال داشته باشد، گفت: صدور این قطعنامهها به تنهایی فاقد اثربخشی هستند. اما موضوع مهمی كه وجود دارد این است كه نباید به امید اثربخش نبودن آنها منفعل باشیم. به اعتقاد من حتما باید واكنش نشان داد و اقدام كرد. به این دلیل كه صدور این قطعنامهها در واقع طی شدن فرآیندی برای پروندهسازی علیه ایران است. با تصویب هر یک برگ از این قطعنامهها اسناد جدیدی به پروندههای قبلی ایران افزوده میشود. به واقع این اقدامات به منظور زمینهسازی برای فعالسازی فرآیند اسنپ بك یا همان مكانیسم ماشه است. انگلیس و فرانسه دو عضو دائمی شورای امنیت سازمان ملل همچنان از برجام خارج نشدهاند به این دلیل كه امیدوارند تا قبل از 27 مهرماه ۱۴۰۴ كه برجام به صورت خودكار به پایان میرسد، بتوانند پرونده ایران در شورای امنیت را بعد از گذشت 10 سال به شرایط پیشین خود بازگردانند. واقعیت این است كه این کشورها از طریق تصویب این قطعنامهها به دنبال زمینه چینی اقدام های خود علیه ایران هستند تا بتوانند قبل از پایان برجام مكانیسم ماشه را فعالسازی كنند.
البته ایران نیز پیش از این اعلام كرده است كه اگر تحركات غربیها منجر به فعالسازی مكانیسم ماشه شود احتمالا از انپیتی خارج خواهد شد. به این دلیل كه اگر بنا باشد قطعنامههای ششگانه بازگردند ایران ممكن است رسما از انپیتی خارج شود. لذا ما نیز نباید نسبت به صدور این قطعنامههای مكرر بیتفاوت بمانیم. قطعنامه به خودی خود فاقد اثرگذاری است و نمیتواند برنامه هستهای ایران را تحت تاثیر قرار دهد. اما در بلندمدت منجر به قطور شدن پروندههای ایران نزد مجامع بینالمللی خواهد شد، درنهایت نیز نهادهای بینالمللی با استناد به این پروندهها علیه ایران اقدام خواهند كرد. فراموش نكنیم پرونده ایران در سال 1387 در شرایطی به شورای امنیت ارجاع داده شد كه پیش از آن 8 قطعنامه دیگر صادر شده بود و نهمین قطعنامه پرونده ایران را به شورای امنیت ارجاع داد.
بهشتیپور در پاسخ به سوال پایانی «اعتماد» در باب عملكرد آژانس در قبال تنش آفرینیها اسراییل علیه ایران و همچنین تهدیدات مكرر این رژیم مبنی بر حمله به تاسیسات هسته ایران نیز، گفت: تهدید در باب حمله ادعایی به تاسیسات هستهای ایران توسط اسراییل مساله مهمی است كه باید قطعا محكوم شود،. چراكه یک عضو آژانس بینالمللی انرژی اتمی عضو دیگر این نهاد را تهدید كرده است. آژانس باید اقدامات بازدارندهای را در این زمینه انجام دهد. اسراییل نیز عضو آژانس است اما به دلیل امضا نكردن انپیتی خود را متعهد به بازرسی ماموران آژانس نمیداند و اساسا اجازه نظارت بر تاسیسات هستهای دیمونا را هم نیز نمیدهد. به عبارتی دیگر این رژیم صرفا برای استفاده از مزایای آژانس عضو این نهاد شده است اما تعهدات این نهاد را انجام نمیدهد. این درحالی است كه در رابطه با ایران بیشترین بازرسیها در طول تاریخ آژانس از سال 1970 تا کنون انجام شده است. لذا شاهد نظارتهای بیسابقه این نهاد بر برنامه هستهای ایران هستیم. تهدیدهای مكرر مبنی بر هدف قرار دادن تاسیسات هستهای كشوری با این نظارتهای شدید و همچنین تا این حد متعهد، نشاندهنده این موضوع است كه در جهان امروز قدرت و نفوذ چقدر میتواند بر عملكرد نهادهای بینالمللی تاثیرگذار باشد.