بررسی چالشهای پیش رو در سیاست خارجی ایران در سال 2025
حسن بهشتی پور کارشناس مسائل بینالملل در مصاحبه با خبرگزاری مهر با بیان اینکه موضوع مهمی که باید مورد توجه دستگاه دیپلماسی باشد بحث تحریم ها است این بزرگترین چالش دستگاه دیپلماسی در سال پیش رو، به شمار می رود. البته آینده مقاومت اسلامی در منطقه غرب آسیا نیز برای ایران مهم است. کنشگری دستگاه دیپلماسی پیرامون تحولات منطقه، باید خود را از چنبره فشار ناشی از فضا سازی رسانه ای خارج کند. وزارت خارجه خوب وزارت خارجهای است که در عرصه رسانه نباید معطل کنش باشد تا واکنشی نشان دهد، بلکه باید خود برنامه ریز باشد نه اینکه مقابل عمل انجام شده قرار گیرد. در جهان سیاست گاهی اوقات اتفاقاتی رخ میدهد که بنا به هر دلیلی پیش بینی برای آنها نشده، در این حالت باید به دور از اینکه چه کسی مسئول و یا مقصر است، باید درمورد نقاط قوت و ضعف بازنگری شود.باید به دور از جوسازیهای جناحی، گروهی و سیاسی و با توجه به منافع ملی ارزیابی دقیقی از شرایط انجام شود تا یک طرح دقیق و چارچوب دار برای آینده طرحریزی گردد. باید توجه داشت وزارت خارجه در اجرا تأثیرگذار است اما سیاستگذار نیست چرا که سیاستها توسط شورای عالی امنیت ملی اتخاذ میشود. تمام مصوبات شورای عالی امنیت ملی طبق اصل ۱۷۶ قانون اساسی زمانی لازمالاجرا است که رهبری آن را تأیید کرده باشد. بنابراین انتظارات خود را در سطح مقدورات و امکانات وزارت خارجه قرار دهیم .
علاوه بر تحریم ها چالش دیگر دستگاه دیپلماسی در سال پیش رو، مقاومت اسلامی در منطقه است. اینکه مقاومت چگونه میتواند خود را بازسازی کرده و در وضعیت بهتری قرار گیرد.
چالش سوم ، مکانیزم ماشه است که زمان آن در اکتبر ۲۰۲۵ به پایان میرسد، منظور از مکانیزم ماشه یعنی آغاز ترتیبات اجرایی برای بازگشت شش قطعنامه تحت فصل هفتم شورای امنیت سازمان ملل است. البته فعال شدن مکانیزم ماشه دو تا شش ماه زمان خواهد برد لذا این مهم است که بدانیم در چه فضایی چه اقداماتی را انجام دهیم.
مکانیزم ماشه به بحث تحریمها نیز گره خورده است. بحث چگونگی پایان دادن به تحریمها مساله مهمی است. در این ارتباط دیدگاهی وجود دارد مبنی بر اینکه مشکلات ساختاری و اقتصادی ایران ربطی به تحریمها ندارد. زیرا پیش از انقلاب نیز مشکلاتی مانند بیکاری و تورم وجود داشت در حالی که در آن زمان تحریمی وجود نداشت. البته این ارزیابی دقیق نیست زیرا این واقعیت که مشکلات امروز اقتصادی کشور ریشه در ساختارهای غلط و سیاست های اشتباهی است که در داخل اتخاذ شده است و صرف پایان دادن به تحریمها نمی تواند این مشکلات ساختاری را حل کند زیرا برآوردها نشان می دهد حدود سی درصد از مشکلات امروز ما ناشی از تحریم ها است ولی باید در نظر بگیریم همین سی درصد مانند نفتی است که روی آتش ریخته میشود و آن را شعلهور میکند. بنابراین یکی از مشکلات اساسی ما سال آینده نحوه پایان دادن به تحریمها است که به نظر من هیچ راهی برای پایان دادن آن جز مذاکره وجود ندارد. با این حال مذاکره می تواند همراه با اصلاحات اقتصادی باشد چون اجرای دقیق اصلاحات نظام بانکی ، پولی ، بیمه ، گمرک و کارآمدی تولید می تواند مکمل مذاکرات باشد.
در فضای بین الملل تضمینی وجود ندارد
گاهی اینطور بیان میشود که چون به آمریکا اعتماد نداریم نباید با آنها مذاکره کنیم. ۹۰ درصد مذاکراتی که در دنیا انجام میشود بدون اعتماد صورت میگیرد. مذاکره میشود تا اعتماد به دست آید اما اعتمادی حاصل نمیشود؛ چراکه در محاسبات بینالمللی هیچ تضمینی وجود ندارد. افرادی که میگویند تضمین نگرفته ایم اشتباه میگویند چرا که اصلاً چنین چیزی وجود ندارد و فقط یک توافق دو طرفه میتواند اعتماد را شکل دهد. ما باید به مذاکره کننده خودمان اعتماد داشته باشیم، در دورههای قبل مذاکره کنندگان خودمانم را بی اعتبار میکردیم.
در مورد روابط ایران و عراق همچنان پیمان صلح بین دو کشور امضاء نشده است و همچنان فقط امضای توافق میان ایران و عراق برای آتش بس ادامه دارد هنوز پیمان صلح با عراق امضا نشده و ما فقط در ترک مخاصمه با این کشور هستیم. آیا کسی در ایران گفت چرا صدام حسین توافق را پاره کرد؟ چرا با صدام حسین وارد مذاکره شدید ؟
در مورد داشتن تضمین برای توافق بین کشورها دچار خطای شناختی نشویم ، روابط بینالملل کلانتری یا قوه قضائیه ندارد که تضمینی برای اجرای توافق وجود داشته باشد. ما تنها می توانیم به توافق ها تا زمانی که دو طرف خود را ملزم به اجرای آن می دانند اعتماد کنیم . نباید تصور کنیم که توافق ها ابدی و غیر قابل تغییر هستند. تنها می توان در متن توافق شرایط را برای فسخ قرارداد از قبل پیش بینی کرد. بنابراین رویکرد ما در مذاکره برای پایان دادن به تحریم ها باید به گونهای باشد که با افزایش توان اقتصادی، هستهای، دیپلماسی، بویژه دیپلماسی رسانهای، مستقیم با آمریکا مذاکره کنیم.
عراق نمیتواند بدهی ما را پرداخت کند
درباره توسعه روابط با همسایگان هم باید در نظر بگیریم همسایگان ما در حدی که بتوانند با ما روابط برقرار میکنند اما این روابط محدود است و هر کدام مشکلاتی دارند. مثلاً عراق نمیتواند بدهی ما را پرداخت کند چراکه ایران هنوز مقررات مربوط به FATF را اجرایی نکرده است. در نتیجه ایران در وضعیت قرمز قرار دارد یعنی ارتباطات بانکی ایران به لحاظ بینالمللی دارای مشکل است و تا زمانی که از این وضعیت خارج نشویم کشورهای همسایه از جمله عراق با ما در برقراری روابط بانکی عادی مشکل خواهند داشت. زیرا همسایگان ما مقررات FATF را اجرایی کردند، به همین دلیل نمی توانند با کشوری که از نظر مقررات گروه اقدام مالی بین المللی در وضعیت قرمز قرار دارد رابطه عادی بانگی برقرار کنند. بنابراین نشانی غلط به مخاطبان ندهیم ایران قرار نیست عضو FATF شود چون اصلا شرایط اقتصادی لازم را ندارد ایران صرفاً قرار است مقررات FATF را اجرایی کند که تاکنون بخش مهمی از آن را اجرایی کرده است اما هنوز به دو پیمان پالرمو و CFT نپیوسته است و این مانع بسیار مهمی در عادی سازی روابط ایران با گروه اقدام مالی بین المللی موسوم به FATF است.