ترامپ در تله نتانياهو نمیافتد
ارزيابي شما از سفر نتانياهو به واشنگتن و حضور در کاخ سفيد به عنوان اولين مهمان دونالد ترامپ در دولت دوم چيست؟ با لحاظ کردن شرايط کنوني خاورميانه اين ديدار ممکن است چه سيگنالهايي را به بازيگران ثالث چون ايران مخابره کند؟
به اعتقاد من بزرگ کردن اين ديدار از نگاه رسانه های همسو با اسرائیل بيشتر جنبه تبليغاتي دارد. دليل آن نيز به سرخوردگیهاي شديد نتانياهو از عدم موفقيت در ملاقات با بايدن بازمیگردد، چراکه بايدن در مقاطع مختلفي نتانياهو را به خاطر سياستهاي او بايکوت کرده بود. اما مناسبات ترامپ با نتانياهو متفاوت از بايدن است. از طرفي ترامپ، با خودشيفتگي خاصي که در درونش دارد، از اين موضوع فرصتسازي خواهد کرد. اما مهمتر اينکه بدون شک، آينده خاورميانه و تحولات پس از آتشبس در غزه مهمترين محور گفتوگوي ترامپ و نتانياهو خواهد بود. واقعيت اين است که نتانياهو با شخصي روبهرو است که وعدههاي زيادي میدهد بدون اينکه توجه کند چقدر میتواند وعدهها را محقق سازد. به عنوان مثال درباره آينده غزه بايد گفت واضح است که مصر و اردن آمادگي پذيرش پناهندگان غزه که پيشنهاد ترامپ است را ندارند، چراکه بيشتر نگران امنيت خود هستند تا دلسوز آوارگان فلسطيني. در حال حاضر نزديک به دو ميليون فلسطيني در اردن زندگي میکنند و اين کشور را با چالشهاي سياسي، اجتماعي و فرهنگي بزرگي مواجه کرده است. همچنين، دولت مصر نگرانیهاي مشابهي در مورد اخوانی های هوادار حماس در غزه دارد. بنابراين، به باور من فشار نتانياهو و ترامپ براي تحقق اين موضوع به احتمال زياد به نتيجه نخواهد رسيد. البته در سیاست هيچ غيرممکني وجود ندارد، اما احتمال اينکه مردم غزه در مصر يا اردن مستقر شوند، بسياربسیار کم است. لذا اين واقعيتها به ترامپ نشان خواهد داد که تحقق وعدهها به سادگي امکانپذير نيست و موانع متعددي وجود دارد. شرايط خاورميانه طي يک سال اخير به شدت دشوارتر شده و اجراي طرحهاي بلندپروازانه ترامپ در خاورميانه با چالشهاي جدیتري مواجه است.
با وجود مخالفتخوانیهاي اعضاي راست افراطي کابينه نتانياهو مبني بر ورود به فاز دوم آتشبس و همزمان تاکيد ترامپ براي ورود به اين مرحله، اساسا طرفين میتوانند به دستورالعمل خاصي در اين زمينه دست يابند؟
به باور من به احتمال بسيار زياد آتشبس وارد فاز دوم خواهد شد، چراکه نياز به اين موضوع براي تمامي طرفها ازجمله اسراييل و امريکا احساس میشود، چراکه اين قبيل اظهارات بيشتر جنبه تبليغاتي دارند و هدف از آنها گرفتن امتیازهای بیشتر از طرف فلسطينیها است. اما مساله مهمتر اين است که بعد از آزاد شدن تمامي گروگانها چه خواهد شد؟ در اين راستا، دو سناريو میتوان درنظر گرفت: سناريوي اول اينکه آزادي گروگانها میتواند موقعيت نتانياهو را تثبيت کند و راستگرايان افراطي نيز از او حمايت کنند. ترامپ نيز به حمايتهاي خود از نتانياهو ادامه دهد و او همچنان در قدرت بماند. يکي از مشکلات نتانياهو براي پذيرش آتشبس اين بود که میدانست اگر جنگ متوقف شود بدون آزادي گروگانها، محاکمه خواهد شد و به نوعي بايد با قدرت خداحافظي کند. بنابراين، در اين سناريو، نتانياهو انتظار دارد که با آزادي گروگانها، حمايت ترامپ را جلب کند و همچنان در قدرت باقي بماند. در سناريوي دوم اما ممکن است مخالفت تندروهاي کابينه باعث شود که مخالفان جدي از کابينه نتانياهو خارج شوند و کابينه از اکثريت بيفتد. برگزاري انتخابات در اين شرايط براي نتانياهو بسيار دشوارتر از دو سال قبل خواهد بود. از سوي ديگر، مخالفان بيروني کابينه نيز در موقعيت قویتري قرار دارند و بحث پيش کشيدن کميسيون تحقيق درباره دلايل وقوع عمليات ۷ اکتبر و آسيبهاي اطلاعاتي سنگين اسراييل، شرايط را براي نتانياهو دشوارتر از دو سال پیش خواهد کرد. در اين سناريو، نتانياهو ممکن است مجبور به کنارهگيري شود. براین اساس حمايتهاي ترامپ از بر سر قدرت ماندن نتانياهو اهميت زيادي برای او دارد و بايد ديد که ترامپ چه رويکردي را در پيش خواهد گرفت. بايد منتظر بمانيم و ببينيم نتيجه مذاکرات چه خواهد بود و بعد از آزادي تمامي گروگانها، چه تحرکاتي در غزه رخ خواهد داد. واقعيت اين است که نتانياهو از لحاظ سياسي در وضعيت مناسبي قرار ندارد و با توسل به زور میخواهد با بحرانسازي بقاي خود را تضمين کند. به اعتقاد من، سناريوي دوم محتملتر به نظر میرسد. اما فراموش نکنيم در شرايط بحراني امريکا حمايتهاي خود را از تلآويو قطع نخواهد کرد. یعنی حمایت آمریکا از متحد استراتژیک خود در منطقه یک امر راهبردی محسوب می شود و تنها بستگی به عملکرد دولت تل آویو ندارد. بنابراين، تصور میکنم بايد همچنان منتظر باشيم که نتانياهو چه کارت بازي جديدي را روي ميز مذاکره با ترامپ خواهد گذاشت.
درمورد مقولههاي ديگر که مورد رايزني طرفين قرار خواهد گرفت ازجمله پروژه عادی سازي و مشخصا ورود رياض به اين توافق، فکر میکنيد اين ملاقات ماحصل ويژهاي داشته باشد؟
واقعيت اين است که موضوع عادی سازي و آتشبس به طور جدي با يکديگر مرتبط هستند، زيرا شرط اصلي عربستانسعودي و ساير کشورهاي عربي براي اين امر، پذيرش پروژه دودولتي ازسوي امريکا و اسراييل است. بدون اين شرط، به نظر میرسد که عربستانسعودي زيربار پروژه عادی سازي نخواهد رفت. بنابراين، اين دو موضوع يعني بحث دو دولتي و توافق ابراهيم بهطور مشخص لازم و ملزوم يکديگر هستند و بنابراين بايد تکليف غزه و آينده فلسطين مشخص شود. لذا ابتدا بايد مساله غزه حل شود و سپس طرح دو دولتي و بعد از آن نيز عادی سازي مطرح گردد.
در رابطه با ايران پيشبيني میکنيد طرفين به دستورالعمل يا سناريوي واحدي در باب تهران و برنامه هستهاي ايران دست يابند، بالاخص آنکه نخستوزيري اسراييل توقف برنامه هستهاي ايران را يکي از اهداف کليدي ادعايیاش عنوان کرده است؟
در رابطه با ايران بايد گفت نتانیاهو به دنبال اين است که امريکا را به درگيري با ايران بکشاند، اما به نظر میرسد که ترامپ در حال حاضر تمايلي به درگيري نظامی با ایران ندارد. فکر می کنم ترامپ به سياست ابهام در مورد ايران روي آورده است تا ارزيابیهاي لازم را انجام دهد و مشخص کند که بايد با ايران چه کار کند. در حال حاضر، تمام نشانهها و شواهد نشان میدهد که ترامپ به دنبال درگيري مستقيم با ايران نيست. بنابراين، به احتمال زياد، او به سمت مذاکره با ايران خواهد رفت تا هر دو طرف با مواضع يکديگر آشنا شوند و بتوانند تصميمگيریهاي لازم را انجام دهند. با اين حال اما اسراييلیها به طور کلي هرگونه توافق ميان ايران و امريکا را تحمل نمیکنند مگر اينکه ابتدا خود با ايران به توافق رسيده باشند. بنابراين، به نظر نمیرسد که در اين مذاکرات ترامپ و نتانياهو به دستور کار مشخصي در مورد ايران برسند، اما قطعا نقش و جايگاه ايران در تحولات آتي خاورميانه مورد بررسي و رايزني طرفين قرار خواهد گرفت.