به عنوان کسی که از همان روز اول تجاوز نظامی روسیه به اوکراین به مسئولین در شبکه خبر در برنامه زنده هشدار دادم که ایران نباید از تجاوز یک کشور به کشور همسایه حمایت کند زیرا اگر این رویه را تایید کند ممکن است روزی همین روسها به دلایل ژئوپلیتیک ایران به کشورمان حمله کنند و بار دیگر ماجرای سال ۱۳۲۴ فرقه دموکرات در تبریز و حزب دمکرات در مهاباد تکرار شود بنابراین بهترین موضع در این جنگ بی طرفی مثبت است اما بنده را به روس ستیزی متهم کردند با این حال من در نوشته های متعدد تاکید کردم اوکراین نباید عضویت در ناتو را از ترس تهاجم روسیه در دستور کار قرار میداد اتخاذ سیاست بیطرفی مانند فنلاند و سوئد در دوران جنگ سرد حتما امنیت ملی اوکراین را بیشتر تامین می کرد و بهانه را از دست پوتین می گرفت اما زلنسکی به این درس بزرگ تاریخی توجه نکرد که برای تامین استقلال و تمامیت ارضی کشور نمی توان به قدرتهای بزرگ اتکا کرد چرا که وقتی آنها منافعشان اقتضا کرد راحت موضع خود را تغییر می دهند.

در دو سال پیش در سالگرد جنگ همین مطلب را نوشتم در آن زمان به من گفتند به نفع روس ها نوشتی و اوکراین را که مردانه در برابر متجاوز ایستاده شماتت کردی در هر صورت ما گرفتار بین دو رویکرد روس ستیزی و روس ستایی در تحلیل ها هستیم

و کمتر به واقعیتهای موجود در منازعات بین قدرتها بها می دهیم . روسیه میتوانست به جای تجاوز نظامی به کشور همسایه به بهانه تهدید گسترش ناتو بر راه حلهای دیپلماتیک اصرار میکرد و در نهایت حتی اگر به نتیجه هم نمی رسید بازهم میتوانست فشار خود را از طریق روس تبارهای شرق اوکراین برای تنظیم رفتار زلنسکی افزایش دهد اما وقتی سیاست اعمال زور را به کار گرفت هم در سطح جهانی چهره خور را به شدت تخریب کرد و هم گرفتار مصیبت تحریم در سه سال گذشته شد که میلیونها دلار خسارت به اقتصاد روسیه وارد کرد حالا اگر هزینه های دور زدن تحریم و فرصتهای از دست رفته را حساب کنیم به میلیاردها دلار می رسد. اکنون حتی اگر موقعیت روسیه در شرق اوکراین به عنوان اشغالگر با حمایت آمریکا تثبیت شود بازهم گرفتار معضل هزینه های اشغالگری خواهد شد و ممکن است این چهار استان به افغانستان دوم برای روسیه بدل شوند. به هر حال اینکه روسها به خاطر امتیازی که از آمریکا گرفتند به ایران پشت کنند یا مانند دروه مدودف ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ در دادن تجهیزات دفاعی به ایران تعلل کنند احتمالش کم نیست اما ما نباید به امید حمایت روسیه یا

چین یا هر قدرت دیگر در برابر آمریکا باشیم ایران میتواند با تغییر رویکرد خود تلاش کند از یکسو با ایجاد همبستگی ملی از طریق اصلاحات لازم پشتیبانی مردمی را افزایش دهد و از سوی دیگر با اتخاذ سیاست موازنه سازی در بین قدرتهای جهانی ، قدرت بازیگری خود را افزایش داده و به منافع حداکثری ممکن دست پیدا کند.

درباره همین موضوع حسن بهشتی‌پور در گفت و با خبرنگار روزنامه اعتماد گفت ‌:

این فرضیه که احتمال دارد مسکو تحت تاثیر فشارهای امریکا بخواهد حمایت‌هایش از تهران را کاهش دهد مبنای درست ندارد، چراکه مسکو تاکنون عملا حمایت ملموسی از تهران در برابر واشنگتن انجام نداده است.

به نظر می‌‌رسد که یکی از اهداف اصلی سفر لاوروف به تهران، انتقال نتایج مذاکرات اخیر این مقام روس با مارک روبیو در ریاض و تشریح طرح‌های امریکا درباره آینده اوکراین برای طرف ایرانی است. با این حال، بعید است که روسیه قصد میانجی‌‌گری میان ایران و امریکا را داشته باشد.

شواهد نشان می‌دهد مساله سوریه می‌تواند به ‌عنوان یکی از محورهای مهم رایزنی‌ها باشد، چرا‌که اخیرا مسکو تماس‌های تلفنی با احمد الشرع، رییس موقت دولت سوریه برقرار کرده و لاوروف نیز دیدارهایی در این خصوص داشته است. به نظر می‌رسد مقامات روسیه و ایران قصد دارند درباره آینده سوریه رایزنی کرده و راهکارهای مشترکی را برای تداوم نفوذ و پیشبرد منافع خود در این کشور بررسی کنند.

واشنگتن تمایل ندارد هزینه‌های جنگ اوکراین را از محل مالیات شهروندانش تامین کند. بر همین اساس، واشنگتن رویکرد خود را تغییر داده و طرحی را دنبال می‌کند که براساس آن، قصد دارد مناطق اشغالی اوکراین را به روسیه واگذار کند و عملا تجزیه این کشور را به رسمیت بشناسد.

این فرضیه که احتمال دارد مسکو تحت تاثیر فشارهای امریکا بخواهد حمایت‌هایش از تهران را کاهش دهد مبنای درست ندارد، چراکه مسکو تاکنون عملا حمایت ملموسی از تهران در برابر واشنگتن انجام نداده است.