تاثیر سواد رسانه‌ای در جنگ نرم از نگاه حسن بهشتی‌پور

یک کارشناس رسانه با تاکید بر تاثیر سواد رسانه‌ای در جریان جنگ نرم، درباره نقش رسانه‌ها در مقابله با این تهدیدات نرم‌افزاری گفت: با وجود آنکه بی‌طرف بودن در رسانه‌ها معنا ندارد اما «انصاف» مهم‌ترین ویژگی است که باید آن را دارا باشند و در تاثیرگذاری بر مخاطب و اعتمادسازی نقش مهمی را ایفا کنند.

حسن بهشتی‌پور در گفت‌وگویی با ایسنا درباره هشدار اخیر مقام معظم رهبری مبنی بر «تهدیدات نرم‌افرازی» و لزوم ارائه راهکارهای عملی برای تقویت دفاع نرم‌افزاری در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، با اشاره به وسعت فضای رسانه و شبکه‌های اجتماعی و ماهیت‌شناسی این پدیده‌ها، گفت: موضوع رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی به مثابه یک چاقوست که می‌توان هم استفاده درست از آن کرد و هم نادرست؛ چاقو وسیله‌ای است که ذاتا نمی‌تواند خوب یا بد باشد، بلکه آن کسی که از این وسیله‌ استفاده می‌کند، باید دید که چه نوع استفاده‌ای و با چه هدفی انجام می‌دهد.

واقعیت این است که کاربرد رسانه و شبکه‌های اجتماعی خیلی وسیع شده است، در حالی که در گذشته محدودتر بود. از آن طرف هم اصولا مدیریت کردن چنین پدیده سیالی که خود را دائما به‌روز می‌کند و هر بار دچار جهش بزرگی می‌شود، دشوار است. حالا هوش مصنوعی آمده، چند سال دیگر هم شاهد جهش بزرگتر از هوش مصنوعی هم خواهیم شد.

بحث این است که چطور می‌شود این جهش‌های نرم‌افزاری را مدیریت کرد. در جنگ سخت، دشمن جلوی روی شماست، می‌دانید که باید به کجا شلیک کنید و با چه کسی درگیر می‌شوید ولی در جنگ نرم یا همین جنگ مجازی، تعارضاتی که در شبکه‌های مختلف وجود دارد، مشخص نیست و معلوم نیست که شما با چه کسانی درگیر هستید. واقعا معجونی از آدم‌های مختلف با گرایش‌های مختلف مطالب را بازنشر می‌کنند؛ برخی آگاهانه و برخی ناآگاهانه و با تحت تاثیر قرار گرفتن، واقعا در این عرصه کار کردن دشوار است.

بهشتی پور درباره اینکه چند راهکار علمی برای این جنگ نرم‌افزاری وجود دارد؟ با تاکید بر تاثیر آموزش و گسترش سواد رسانه‌ای در میان مردم، بیان کرد: یک بحث این است که بر روی جنبه ایجابی قضیه کار کنیم؛ همان آموزش سواد رسانه‌ای و ترویج آن در بین مخاطبان است. این سواد رسانه‌ای باید آنقدر گسترش یابد که آحاد جامعه صاحب تحلیل شوند، در این صورت آنها تحت تاثیر القائات دروغ رسانه ها قرار نمی گیرند با لااقل کمتر دچار خطای شناخت می شوند. در واقع اکثریت مردم جامعه به ویژه جوانان باید به حدی آگاهی و سواد رسانه‌ای داشته باشد که در درجه اول فریب تبلیغات سوء رسانه ها را نخورند و از طرفی اسیر جنگ شناختی آنها نشوند.

علاوه بر سواد رسانه ای برای مقابله‌ با جنگ نرم‌افزاری، باید فکر نو با شیوه‌های نوین ارائه بدهیم. باید بتوانیم پلتفرم‌های جدید بسازیم و تولیدات جدید از محتوا، فن و اندیشه‌ها داشته باشیم.

پادزهر ناامید کردن مردم، امیدآفرینی و اعتمادسازی توسط رسانه‌هاست

این کارشناس رسانه با اشاره به نقش رسانه‌ها در زمینه مقابله با این تهدیدات نرم‌افزاری و اعتمادسازی در مخاطب، گفت: رسانه‌ها زمانی می‌توانند به صورت حرفه ای و کارآمد کار کنند که بتوانند مطلب را برای مخاطب باورپذیر کنند. برای باور پذیری به گونه‌ای رفتار کنند که مخاطب بپذیرد رسانه مورد نظر او تلاش می کند موضوعات را از جنبه‌های مختلف بررسی کند و یکسویه مطالب تحلیلی را تحمیل نمی کند. رسانه‌ها زمانی می توانند اعتماد مخاطب را به دست بیاورند که در نزد آنها اعتبار کافی داشته باشند. اعتماد و اعتبار برای یک رسانه سرمایه محسوب می شود رسانه حرفه ای طوری ابعاد مختلف موضوعات را تحلیل می کند که مخاطب از خواندن یا دیدن مطلب اظهار رضایت می کند و این احساس را بدست می آورد که وقتش را به بطالت نگذرانده است؛ این موضوع برای جلب اعتماد او خیلی مهم است. واقعیت این است که این روزها هر فردی که موبایل دارد، یک رسانه محسوب می‌شود و تنها راه، افزایش آگاهی (سواد رسانه‌ای) است تا بتواند در مقابل دروغ و جهل بایستد.

بهشتی‌پور در پاسخ به اینکه رسانه‌ها چه تکنیک‌هایی باید پیاده کنند که در باورپذیری موضوعات بر روی مخاطب تاثیرگذار باشند و اعتماد و اعتبار بیشتری کسب کنند؟ اظهار کرد: متاسفانه رسانه‌های ما اغلب جنبه حزبی یا گروهی و جناحی دارند، هرچند آن را اعلام نمی‌کنند؛ جهت‌گیری مشخص عله این یا آن جریان دارند دارند و از آنجا که عمدتا در تشخیص منافع ملی هم اختلاف نظر دارند هیچگاه سعی نمی کنند روی یک اصول حرفه ای در رسانه به توافق برسند .

با وجود آنکه بی‌طرف بودن در رسانه‌ها معنا ندارد، زیرا در عمل همه رسانه ها در جهان جهت گیری خاص خود را دارند اما می توانند با رعایت انصاف خود را به مخاطب بی طرف نشان دهند.

رعایت انصاف در چینش خبرها و پردازش اطلاعات و در نهایت ارائه تحلیل های به موقع و صحیح مهم‌ترین ویژگی هایی هستند که می توانیم با رعایت آنها میزان تاثیرگذاری و اعتمادسازی را در نزد مخاطبان افزایش دهیم. رسانه‌ها در بیان حقیقت از همه زوایا به موضوع بپردازند و به عنوان مثال در بیان دلایل بالا رفتن ارز نصف حقیقت را بیان نکند و یا نصف دیگر واقعیت را کتمان نکند. ‌رعایت انصاف این است هم جنبه مثبت و هم جنبه منفی را بگویند؛ تحریف صورت نگیرد.