شکفتی های سال 1403 بیشتر محصول ترامپیسم است
سرانجام اگرچه بیتوجهی ترامپ به قوانین و هنجارها پیش از نخستین کمپین ریاستجمهوری او کاملاً مشهود بود، شدت تمایل او به زیر پا گذاشتن اصول بنیادینی که پس از جنگ جهانی دوم شکل گرفتند، مرا شگفتزده کرد. اقداماتی همچون تهدید به تصرف گرینلند، اشغال مجدد کانال پاناما، الحاق کانادا و پاکسازی قومی فلسطینیها از غزه، نمونههای آشکار نقض اصولی هستند که ایالات متحده برای دههها به آنها احترام گذاشته و از مزایای آنها بهرهمند شده است. نکته مهم این است که ترامپ این اصول را نه در واکنش به یک بحران ملی یا شرایط اضطراری، بلکه در چارچوب یک دیدگاه کاملاً متفاوت زیر پا میگذارد. او معتقد است که ایالات متحده در یک نظم جهانی که در آن استبداد و قدرتمحوری حاکم باشد، وضعیت بهتری خواهد داشت. تبدیل ایالات متحده از یک مدافع نظم بینالمللی به یک دولت یاغی و مخرب، چیزی نبود که در تحلیلهای اولیه تصور کرده بودم. از ابتدا مشخص بود که تأثیر ترامپ بر سیاست داخلی آمریکا مضر خواهد بود و او را بهعنوان تهدیدی برای نظم قانون اساسی و خود دموکراسی توصیف کردم. با این حال، میزان رادیکالیسم و تمایل او به خودتخریبی در سیاستهای داخلی و همچنین آمادگی کنگره و بسیاری از رهبران اقتصادی برای تسلیم شدن در برابر آن بسیار فراتر از انتظارات بود. نقش ویرانگر ایلان ماسک نیز که به نوعی به یک «مقام غیرانتخابی دولت» تبدیل شد، در نسخه دوم ترامپ غیرمنتظره بود. با وجود این ، کاملاً روشن بود که دوره دوم ریاستجمهوری ترامپ برای جهان و ایران مشکلی جدی خواهد بود.