حسن بهشتی‌پور، تحلیلگر ارشد مسائل بین الملل و کارشناس مسائل بین الملل در گفت‌وگو با ایرنا و در پاسخ به این سوال که استیو ویت‌کاف، نماینده ویژه رئیس جمهور ایالات متحده در امور داخلی و همان نماینده این کشور با ایران، در حالی که روز سه‌شنبه با انتشار پیامی از برچیده‌سازی غنی‌سازی و میزان توافق گفته‌شده غنی‌سازی است. را مطرح کرده است، این تغییر موضع چیست؟ گفت: این مواضع در عرصه رسانه مطرح می‌شود تا آن جناحی را در داخل آمریکا راضی کنند. در حال حاضر فشار لابی حتی این انتقاد را نسبت به دولت آمریکا مطرح می‌کند که اساساً چرا باید با جمهوری اسلامی ایران پای میز مخالفت کند و ثانیا چرا همان امتیازات برجام بار دیگر تکرار شود. بنابراین این اظهارات آقای ویتکاف را باید یک حرف رسانه ای و مصرف داخلی آمریکا تلقی کنیم. مسئله مهم آن چیزی است که در بحث مطرح می شود و باید برای ما ملاک باشد.

آمریکا می‌داند اصل غنی‌سازی، خط قرمز ایران است

برگزاری دور نخست مجلس نشان دهنده این موضوع است که ایالات متحده آمریکا را در زمینه غنی سازی ایران می پذیرد و اساس می دهد که غنی سازی خط قرمز ایران است. به یاد داشته باشید که کاندولیزا رایس، وزیر امور خارجه دولت بوش پسر گفته بود اگر ایران غنی‌سازی را کند، آمریکا حاضر است در خصوص هر موضوع مدنظر تهران و هر زمان که خواست، پای میز موضوع بنشیند. در سه سال میان تهران و در نهایت اعلام شد تا پذیرش غنی‌سازی محدود ایران در دولت باراک اوباما به دست بیاید و طی نامه رسمی به رهبری اعلام شد. بنابراین آن دریچه باز شد تا مذاکرات منتهی به برجام شکل بگیرد. در این موضوع بازگشت به عقب به هیچ عنوان امکان پذیر نیست.

برگزار کننده دور نخست نماینده نشان دهنده این امر است که ایالات متحده در آن منطقه ای است که در آن غنی سازی ایران است.این تحلیلگر روابط بین‌الل افزود: به همین دلیل من خوشبینانه حدس می‌زنم آقای ویت در واقع تنها برای قانع کردن افکار عمومی در داخل آمریکا و بازی رسانه‌ای که به هر حال انجام می‌شود تا خواسته‌های پزشکی را به حداقل برساند، چنین اظهاراتی را مطرح کرده است. ما باید منتظر باشیم تا شنبه با دستور کار مشخص صورت گیرد. به همین دلیل مسئله غنی سازی صفر به هیچ عنوان موضوعی ندارد.

این کارشناس مسائل مطرح شده نیز در پاسخ به این سوال که شما به این موضوع اشاره می‌کنید که مسئله غنی سازی ایران است و این موضوع را در مذاکرات پیشین عمان و تصمیم برجام مطرح کرده است، با توجه به اینکه چرا به نظر می‌رسد هر دو طرف ایران و آمریکا می‌داند چرا به نظر می‌رسد، با توجه به این موضوع، با توجه به اینکه چه میزان می‌توانیم تصمیم بگیریم . دو طرف تنها در حال گفت‌وگو و «Dialogue» هستند و هنوز در مرحله مذاکره یا «مذاکره» هستند و دستور کار مذاکره بسیار در پاسخ به این سوال تعیین‌کننده است. اگر به خاطر داشته باشید، در سال 92 و در ژنو، ایران و ایالات متحده در نهایت بر روی برنامه جامع مشترک یا همان برجام به توافق رسیدند و مذاکرات آن دو سال و نیم به طول انجامید و در تیرماه سال 94 نهایی شد. در اینجا نیز دو طرف باید در خصوص این دستور کار که بر چه چیزهایی می‌خواهند توافق کنند، به توافق برسند و آن این است که می‌توانیم تحلیل دقیق‌تری ارائه کنیم چرا که یک بستانی خواهد بود و باید ببینیم دو طرف تا چه میزان می‌خواهند از خود نشان دهند تا یک هدف مهم‌تری برسند.

چرخه سوخت هسته‌ای در ایران بومی شده است

بهشتی‌پور در پاسخ به این سوال که در چه موردی، مسئله میزان تعیین ایران در این بحث از این جهت است که امروزه بیشتر می‌یابد که پیشرفت ایران در حوزه هسته‌ای قابل قیاس با پیش‌بینی برجام نیست و همین امر نیز باعث می‌شود نسبت به توافق ایران در سال ۲۰۱۵ متفاوت باشد، تحلیل شما در این خصوص چیست؟ گفت: صنعت هسته‌ای ایران برای اینکه به حیات خود ادامه دهد، به موضوع غنی‌سازی نیاز دارد و این غنی‌سازی بخش لاینفک چرخه سوخت هسته‌ای است و این یک موضوع «High Teck» است به این معنا که سطح فناوری را در ایران بالا می‌برد و مانند علوم شیمی، و فناوری اطلاعات و علوم زیادی در این سال‌ها پیشرفت بسیار یافته است. بنابراین، اگر ایران بخواهد بر روی 3.67، 20 درصد یا 60 درصد غنی‌سازی مانور می‌دهد، اما مسئله اصلی این است که این غنی‌سازی باید با هر درصدی ادامه پیدا کند چرا که بخش لاینفک چرخه سوخت هسته‌ای است. وقتی می‌گوییم چرخه‌های سوخته‌ای یعنی از معدن تا تولید کیک زرد و تولید گاز "هگزا فلوئوراید" و بعد از غنی سازی اورانیوم یعنی 235 را از 238 جدا کردن و در نهایت تولید سوخت یا قرص سوخت‌هایی که فناوری آن در ایران بومی‌شود و تاییدیه بین الملی انرژی اتمی نیز پس از آن گرفته می‌شود. بنابراین، این پیشنهادها ما به چه میزان بخواهند موضوع افزایش نظارت‌ها یا درصد غنی سازی را مورد بررسی قرار دهند، قابل بررسی است اما آن اصل است که اصل‌سازی به هیچ عنوان قابل طرح نیست.

ارائه دهندگان ما به چه میزان بخواهند موضوع افزایش نظارت‌ها یا درصد غنی سازی را به عنوان هدف قرار دهند، قابل بررسی است اما غنی سازی به هیچ عنوان قابل طرح نیست.وی افزود: همچنین باید به این مسئله توجه داشته باشید که در طول سالهای گذشته تحولات عاطفی نیز به تغییراتی تبدیل شود که تنها به صنعت هسته‌ای نبوده است و اگر شما از سال 94 تا 1404 را مرور کنید، ما شاهد حمله روسیه به کشورهای جنگی، تحولات فلسیطین و لبنان و مسائل دیگر و همچنین خوردن مناسبات آمریکا و اروپا و رقابت شدید آمریکا و اروپا هستیم که به آمریکا و آمریکا بازگشته است. بر روند مذاکرات ایران و آمریکا هستند.

ایران به صورت کاملا هوشمندانه در چهار جبهه می‌کند

این تحلیلگر روابط بین الملل در پاسخ به این سوال که در روزهای پس از برگزاری دور نخست مذاکرات ایران و آمریکا، بسیار و مشخصاً عضو برجام به ویژه چین و روسیه اظهانظرهایی وجود دارد، بسیاری از تروئیکای اروپایی بسیار در این مسئله محتاط عمل کرده است، این بنیادا چه تاثیری بر روند مذاکرات تهران و ایالات متحده آمریکا داشته اند، طرف: ایران به پایی گفت: ایران به صورت کاملا هوشمندانه، دوگوش را با سه کشور کاملا هوشمند، و همچنین را با سه کشور کاملا هوشمندانه و همچنین تصمیم گرفته است. میز مذاکراتی انتقادی با طرف اروپایی و اتحادیه اروپا نشسته است. به این معنا که تهران تنها به گفت‌وگو با طرف آمریکایی کفایت نمی‌کند و در کنار آن در سه جبهه و حتی اگر آژانس را نیز اضافه کنیم، در چهار جبهه در حال حاضر است. هدف این مذاکرات موازی نیز این است که ایران از یک سو مواضع خود را با طرف روس و چینی هماهنگ کرده و از سوی دیگر نیز در یک گفت‌وگوی انتقادی با طرف اروپایی در تلاش است تا از حرکت این کشور به سمت فعال سازی موسوم به «مکانیسم ماشه» ممانعت کند. همچنین گفت‌وگو با آمریکا باعث می‌شود تا آن‌ها مانع اسرائیل برای آتش افروزی جدید در منطقه شوند.

در این میان اگر در سفر آقای گروسی به ایران یک مدالیته برای پاسخگویی ایران به دو سوال باقیمانده آژانس نیز به دست بیاید، این جبهه چهارم نیز می‌توان گشایش را ایجاد کرد و به دست اروپا و اسرائیل بسازد.