زمینه سازیهای عراقچی چه کمکی به دور چهارم مذاکرات کرد؟
ایران باید از ورود به بازیهای رسانهای و ذهنیت سازیهای خارج از میز مذاکره خودداری کند. به عنوان نمونه، موضعگیریهای اخیر ویتکاف، مسئول هیئت مذاکرهکننده آمریکا در مورد توقف غنیسازی اورانیوم در ایران، بیشتر یک تلاش برای اعمال فشار و کسب امتیازات پای میز مذاکرات است. در حالی که ایران غنیسازی را به عنوان یک موضوع حیاتی برای استقلال ملی خود میداند، زیرا چرخه سوخت هستهای بدون غنیسازی برای ایران بیفایده خواهد بود. بر این اساس ایران نمیتواند از این موضوع که به نمادی برای توسعه علمی و فناوری سطح بالا در ایران به یک خواسته ملی تبدیل شده است، چشمپوشی کند.
ایران در این دور از مذاکرات توجه به گفتوگو با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس از جمله عربستان و قطر پیش از آغاز مذاکرات را در دستور کار قرار داده تا بتواند پیش از سفر ترامپ به این دو کشور، تبیین دقیقی از مواضع خود برای آنها داشته باشد و در واقع هشدارهای لازم را برای هر گونه ماجراجویی اسرائیل در منطقه و راهکارهای مقابله با آن را ارائه کند. به نظر میرسد طرف آمریکایی، اگر واقعاً به دنبال توافق برای اطمینان از عدم دستیابی ایران به سلاح هستهای است، باید به راه حلهای موجود در برجام متکی باشد. در آن زمان، آژانس بینالمللی انرژی اتمی با ایران به توافقی دست یافت که بازرسیهای گسترده فراتر از تعهدات پادمانی را در ایران انجام دهد، به طوری که این سطح دسترسی در طول تاریخ آژانس بیسابقه بود .
در نهایت، موفقیت این مذاکرات به میزان استقلال دولت ترامپ از فشارهای اسرائیل و لابیهای قدرتمند در کنگره آمریکا بستگی دارد. اکنون همه چیز تحت تأثیر این واقعیت است که دولت ترامپ تا چه میزان میتواند خود را از سیاستهای تحمیل شده از سوی اسرائیل و لابی قویاش در کنگره آمریکا رها کند. به نظر میرسد موضعگیریهای متناقض و بعضاً غیرعادی ترامپ و همکارانش بیانگر اختلاف داخلی است که منشأ اصلی آن، سیاستهای اسرائیل است که به دنبال ایجاد مانع بر سر توافق و در نهایت تحمیل جنگ جدیدی به منطقه است زیرا نتانیاهو بقای دولت خود را در ایجاد بحران میبیند.
بر اساس گزارشهای رسانههای غربی، مذاکرات در مسقط همچنان با چالشهای قابل توجهی روبهرو است. در واقع ایران و آمریکا در این دور از مذاکرات، به جای تمرکز بر یک توافق جامع، به دنبال راهحلهای مرحلهای و اعتمادسازی تدریجی خواهند بود؛ چراکه این رویکرد میتواند به کاهش تنشها کمک کند، اما در عین حال، عدم توافق بر سر سطح غنیسازی اورانیوم و نحوه لغو تحریمها همچنان مانعی جدی محسوب میشوند. یکی از عوامل کلیدی موفقیت این مذاکرات، میزان انعطافپذیری طرفین در ارائه پیشنهادهای عملی و قابل اجرا خواهد بود. اگر آمریکا بتواند تضمینهای لازم برای لغو تحریمها را ارائه دهد و ایران نیز در زمینه تعهدات لازم برای اطمینان طرف مقابل از صلحآمیز بودن فعالیت هستهای خود انعطاف نشان دهد، احتمال دستیابی به یک توافق موقت افزایش مییابد.