فرصتها و چالشهای تروئیکای اروپا با ایران در پرتو تحولات جدید منطقهای و هستهای
۱. نکات مهم روابط ایران و تروئیکای اروپا
روابط میان ایران و سه کشور اروپایی عضو تروئیکا (آلمان، فرانسه و بریتانیا) همواره تحت تأثیر تحولات منطقهای و بینالمللی، فراز و فرودهای متعددی را تجربه کرده است. در چند محور مهم، نقش و جایگاه ایران در منطقه میتواند نقطهی تأثیرگذاری بر سیاستهای اروپاییها باشد:
الف) سوریه:
با گذشت زمان و تغییر شرایط میدانی در سوریه، نقش ایران در این کشور نسبت به گذشته کاهش یافته است. از سوی دیگر، تمایل اروپا به ایفای نقش در بازسازی سوریه یا ایجاد سازوکار سیاسی جدید، تاکنون با مشارکت مؤثری از سوی ایران همراه نبوده است. این وضعیت سبب شده ظرفیت همکاری ایران و اروپا در پرونده سوریه محدود بماند.
ب) عراق:
اروپا میتواند در هماهنگی با ایران، در جهت تقویت ثبات سیاسی در عراق گام بردارد. نقشآفرینی ایران در تشکیل دولت وحدت ملی و مقابله با تهدیدهای امنیتی مانند بقایای داعش، میتواند برای اروپا نیز سودمند باشد؛ بهویژه در زمینه جلوگیری از موجهای جدید مهاجرت یا گسترش ناامنی منطقهای.
پ) یمن:
ایران بهواسطه ارتباط با جنبش انصارالله (حوثیها) میتواند در مسیر تثبیت آتشبس و کاهش تنش در یمن نقش ایفا کند. اتحادیه اروپا، با بهرهگیری از این نفوذ، میتواند تلاشهای دیپلماتیک خود را در مسیر صلح یمن مؤثرتر کند و همزمان زمینهای برای همکاری بشردوستانه با ایران فراهم آورد.
ت) لبنان:
روند تحولات امنیتی اخیر، بهویژه در پی ترور برخی فرماندهان ارشد حزبالله، موقعیت ایران در لبنان را با چالشهایی مواجه کرده است. با این حال، ایران همچنان یکی از بازیگران تأثیرگذار در معادلات لبنان بهشمار میرود. شکلگیری یک گفتوگوی سهجانبه میان ایران، اتحادیه اروپا و دولت لبنان، میتواند در جلوگیری از فروپاشی اقتصادی و ایجاد مسیرهای همکاری در این کشور بحرانزده مؤثر واقع شود.
۲. اتهامات همکاری نظامی ایران با روسیه و امکان بیطرفی
یکی از مهمترین موضوعات مورد اختلاف میان ایران و اتحادیه اروپا در سالهای اخیر، ادعای همکاری نظامی ایران با روسیه در جنگ اوکراین است. کشورهای اروپایی، بهویژه سه کشور عضو تروئیکا، ایران را به ارسال پهپاد و تجهیزات نظامی برای روسیه متهم میکنند؛ موضوعی که تنشهای دیپلماتیک را بهشدت افزایش داده و اعتماد متقابل را تضعیف کرده است.
با وجود این، چنانچه فضایی برای گفتوگو و تفاهم فراهم شود، تهران ممکن است تمایل نشان دهد تا موضع بیطرفانهتری در قبال جنگ اوکراین اتخاذ کند؛ بهویژه اگر این اقدام بتواند به کاهش فشارهای بینالمللی و تسهیل همکاریهای اقتصادی و بشردوستانه با اروپا بینجامد.
در این زمینه، پیشنهاد تشکیل یک کانال محرمانهی گفتوگوی امنیتی میان ایران و تروئیکای اروپایی قابل توجه است. این کانال میتواند با هدف شفافسازی درباره ماهیت و اهداف فعالیتهای نظامی ایران در رابطه با روسیه شکل بگیرد. چنین سازوکاری نهتنها به کاهش سوءتفاهمها کمک میکند، بلکه زمینهساز مدیریت بحران، اعتمادسازی نسبی، و احیای مسیرهای گفتوگو در سایر حوزههای چالشبرانگیز نیز خواهد بود.
۳. فرصت نهایی برجام تا اکتبر ۲۰۲۵
با نزدیک شدن به پایان دوره دهساله توافق برجام در اکتبر ۲۰۲۵، فضای تعامل میان ایران و تروئیکای اروپا وارد مرحلهای حساس شده است. در این دوره زمانی محدود، هنوز امکان بهرهبرداری از فرصتهای دیپلماتیک برای کاهش تنشها و احیای برخی مفاد توافق وجود دارد، مشروط بر آنکه طرفین از اقدامات تقابلی پرهیز کنند.
در این میان، اگر تروئیکای اروپا از فعالسازی مکانیسم ماشه خودداری کند، میتوان انتظار داشت فضای سیاسی برای بازسازی اعتماد و کاهش فشارهای متقابل، مساعدتر شود. اجتناب از اقدامهای یکجانبه تنشزا، زمینه را برای اقدامات اعتمادساز و گامهای تدریجی فراهم میکند.
در همین راستا، چند پیشنهاد عملی برای تغییر فضای منفی موجود قابل طرح است:
تعلیق محدود برخی تحریمهای غیرمستقیم اروپا میتواند به تسهیل مبادلات بشردوستانه، از جمله دارو و غذا، کمک کند و در عین حال پیام روشنی در جهت تمایل اروپا به تعامل مسئولانه ارسال نماید.
امضای یک توافق موقت و محدود در خصوص تبادل زندانیان میان ایران و کشورهای اروپایی (و احتمالاً آمریکا)، میتواند نقطه آغازی برای بازسازی اعتماد و آزمون اراده سیاسی دو طرف باشد.
با این حال، احیای فضای مثبت بهراحتی ممکن نیست و با مجموعهای از چالشهای کلیدی روبهروست. مهمترین آنها عبارتاند از:
واکنش منفی ایالات متحده آمریکا: بسیاری از اقدامات اتحادیه اروپا در قبال ایران، تحت تأثیر هماهنگی راهبردی با واشنگتن قرار دارد. بدون همراهی نسبی آمریکا، هرگونه معافیت یا تخفیف تحریمی از سوی اروپا با ریسک حقوقی و سیاسی مواجه خواهد شد.
درخواست اجرای کامل تعهدات برجامی از سوی ایران بدون اقدام متقابل اروپا: یکی از موانع اصلی در مسیر احیای توافق، انتظار طرف اروپایی برای بازگشت یکجانبه ایران به تعهدات هستهای است، بدون ارائه تضمینهای ملموس. در این زمینه، تروئیکای اروپا میتواند با حمایت از افزایش همکاری ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی و پاسخگویی شفاف به سؤالات باقیمانده، زمینه تفاهم تدریجی را فراهم کند.
در همین چارچوب، پیشنهاد تشکیل «کارگروه ویژه تروئیکای اروپا» برای بررسی راهکارهای رفع اختلافات موجود، اقدامی سازنده خواهد بود. این کارگروه میتواند با تمرکز بر مسائل فنی، اقتصادی و حقوقی، امکانسنجی واقعبینانهای از مسیر احیای توافق فراهم سازد.
در نهایت، استفاده از دیپلماسی گامبهگام و توافقهای محدود اما ملموس میتواند به کاهش تنشها کمک کند، حتی اگر مسیر رسیدن به توافقی جامع در کوتاهمدت فراهم نباشد. در چنین رویکردی، اتحادیه اروپا میتواند از ابزارهای اقتصادی، سیاسی و نمادین برای سوقدادن ایران به سمت همکاری تدریجی استفاده کند، بهشرط آنکه از پنجره زمانی باقیمانده تا پایان برجام، بهرهبرداری هوشمندانه و مسئولانه صورت
۴. تأثیر جنگ روسیه و اوکراین بر موقعیت استراتژیک ایران در منطقه
جنگ روسیه علیه اوکراین یکی از تحولات ژئوپلیتیکی مهم دهه اخیر است که پیامدهای گستردهای برای بازیگران منطقهای، از جمله ایران، در پی داشته است. این جنگ، هم فرصتهایی برای گسترش نفوذ و همکاری اقتصادی ایران فراهم کرده و هم چالشهایی در حوزه تحریمها، سیاست خارجی و امنیت منطقهای ایجاد نموده است. آثار این رویداد را میتوان در پنج محور اصلی بررسی کرد:
1–4. نزدیکی راهبردی تهران و مسکو
در پی انزوای فزاینده روسیه از غرب، تهران و مسکو بیش از گذشته بهدنبال گسترش همکاریهای نظامی، اقتصادی و راهبردی برآمدهاند. ایران با ارسال پهپادهای نظامی به روسیه و نیز مذاکره در خصوص انتقال فناوریهای نظامی پیشرفته مانند جنگندههای سوخو-۳۵، وارد مرحلهای از همپوشانی نظامی با کرملین شده است. افزون بر آن، هماهنگی در حوزه انرژی، از جمله مشارکت در پروژههای گازی و استفاده از ارزهای ملی به جای دلار، نشانههایی از تعمیق این همکاری است.
2–4. جابهجایی موازنه قدرت در خاورمیانه
تمرکز آمریکا و اروپا بر جنگ اوکراین و مقابله با روسیه، موجب کاهش نسبی توجه غرب به تحولات خاورمیانه شده است. این تغییر اولویت، فضای مانور بیشتری برای ایران در منطقه ایجاد کرده است. در کوتاهمدت، فشارهای مستقیم آمریکا بر تهران کاهش یافته و رقابت با چین نیز توجه واشنگتن را از منطقه دور کرده است.
3–4. بهرهبرداری نسبی از فرصتهای اقتصادی
افزایش بهای جهانی انرژی در پی جنگ اوکراین، فرصتهایی برای ایران در فروش نفت و گاز از مسیرهای غیررسمی فراهم کرده است. همچنین، همکاریهای تجاری با روسیه در حوزههایی مانند واردات غلات، کشاورزی و توسعه کریدور شمال–جنوب میتواند نقش مؤثری در تقویت اقتصاد ایران ایفا کند. با این حال، تداوم تحریمهای غرب، مانع از بهرهبرداری کامل ایران از این فرصتهاست.
۴–۴. افزایش فشارهای امنیتی و خطر تشدید تحریمها
با گسترش همکاری نظامی ایران با روسیه، خطر اعمال تحریمهای جدید و شدیدتر از سوی غرب، بهویژه اتحادیه اروپا و آمریکا، بهطور فزایندهای مطرح است. همچنین، نگرانی کشورهای منطقه مانند عربستان سعودی و اسرائیل از نزدیکی تهران و مسکو، ممکن است موجب افزایش تنشهای منطقهای و تشدید رقابتهای ژئوپلیتیکی گردد.
5–4. تأثیر متقابل بر پرونده هستهای
جنگ اوکراین نقش روسیه در مذاکرات هستهای ایران را پیچیدهتر کرده است. در مقاطعی، مسکو بهدلیل تعارض منافع با آمریکا، نهتنها نقش تسهیلگر نداشته، بلکه به مانعی در مسیر توافق نیز تبدیل شده است. با این حال، اگر غرب بهدنبال جایگزینی انرژی روسیه باشد، ممکن است انگیزه بیشتری برای توافق با ایران در حوزه انرژی ایجاد شود؛ مشروط بر آنکه موانع سیاسی و امنیتی کنار گذاشته شوند.
در مجموع، نوع مواجهه ایران با تحولات ناشی از جنگ اوکراین، تعیینکننده موقعیت آینده آن در ساختار قدرت منطقهای و حتی جهانی خواهد بود. انتخاب میان همسویی کامل با روسیه یا اتخاذ سیاستی متوازن و چندوجهی، یکی از تصمیمات راهبردی دشوار پیشروی جمهوری اسلامی است.
۵. پیامدهای همکاری احتمالی میان ایران و تروئیکای اروپا
در شرایط کنونی، همکاری میان ایران و تروئیکای اروپایی میتواند آثار مثبت قابل توجهی در سه حوزه کلیدی—امنیت منطقهای، انرژی، و امور بشردوستانه—بههمراه داشته باشد. با وجود چالشهای سیاسی و سطح پایین اعتماد متقابل، منافع مشترک دو طرف آنقدر جدی و ملموس است که زمینه برای تعاملهای مرحلهای و هدفمند فراهم باشد.
1–5. تأثیر بر امنیت منطقهای
یکی از زمینههای بالقوه همکاری میان ایران و اتحادیه اروپا، ایفای نقش مشترک در حل و فصل بحرانهای منطقهای است. ایران، بهدلیل موقعیت ژئوپلیتیکی و نفوذ گستردهاش در کشورهای مختلف خاورمیانه، میتواند در تحقق اهداف امنیتی اروپا نقش مؤثری ایفا کند. برخی از محورهای این همکاری عبارتاند از:
ثبات در کشورهای بحرانزده منطقه: اروپا به دلایل انسانی و امنیتی، بهشدت نگران بیثباتی در عراق، سوریه، یمن و لبنان است. موج مهاجرت، تهدیدهای تروریستی و ناامنی انرژی از جمله پیامدهای بیثباتی در این کشورهاست. ایران میتواند با استفاده از ظرفیتهای خود، در کاهش تنشها و بازسازی سیاسی این کشورها نقشآفرین باشد.
همکاری در مبارزه با تروریسم: تبادل اطلاعات امنیتی، همکاری در مهار گروههایی چون داعش و القاعده، و اقدامات مشترک برای کاهش تهدیدات فرامرزی از جمله حوزههایی است که هم برای ایران و هم برای اروپا اهمیت حیاتی دارد.
تنشزدایی در پرونده هستهای: اگر اروپا بتواند نقش مؤثری در میانجیگری میان ایران و ایالات متحده ایفا کند، احتمال بازگشت به مسیر توافق افزایش مییابد و از تشدید بحران جلوگیری خواهد شد.
البته تحقق این اهداف با دو مانع عمده مواجه است:
اختلافات بر سر برنامه موشکی ایران و نقش آن در حمایت از گروههای منطقهای مانند حزبالله لبنان یا انصارالله یمن.
نگرانی جدی برخی کشورها، از جمله فرانسه و آلمان، نسبت به تهدید امنیت اسرائیل و بیثباتی در خلیج فارس.
2–5. همکاری در حوزه انرژی و امنیت اقتصادی اروپا
جنگ اوکراین و قطع بخشی از صادرات گاز روسیه به اروپا، کشورهای اروپایی را بهدنبال یافتن منابع جدید انرژی سوق داده است. در این میان، ایران با در اختیار داشتن دومین ذخایر گاز جهان، میتواند بهعنوان یک گزینه استراتژیک برای تنوعبخشی به سبد انرژی اروپا مطرح شود. مسیرهای همکاری بالقوه عبارتاند از:
صادرات گاز طبیعی به اروپا در صورت رفع تحریمها؛
سرمایهگذاری اروپا در زیرساختهای انتقال انرژی، نظیر توسعه خط لوله گاز ایران–اروپا از مسیر ترکیه یا عراق؛
همکاری در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر، بهویژه انرژی خورشیدی و بادی، که ایران پتانسیل بالایی در آن دارد و اروپا نیز دارای دانش فنی و منابع مالی لازم است.
با این حال، دو مانع اصلی بر سر راه این همکاری وجود دارد:
تحریمهای ایالات متحده و تبعات حقوقی آن برای شرکتهای اروپایی؛
رقابت ایران با صادرکنندگانی مانند قطر که روابط مستحکمی با اروپا دارند و در بازار گاز دست بالا را دارند.
3–5. همکاریهای بشردوستانه و کاهش بحرانهای انسانی
موضوع سوم، ظرفیتهای مشترک ایران و اروپا برای مقابله با بحرانهای انسانی است. برخی از مهمترین زمینههای این همکاری عبارتاند از:
کمک به افغانستان: پس از بازگشت طالبان به قدرت، وضعیت انسانی در افغانستان وخیمتر شده و موج مهاجرت افغانها به ایران و اروپا شدت گرفته است. ایران بهعنوان میزبان میلیونها پناهجوی افغان، نیازمند حمایت مالی و انسانی بینالمللی است. اروپا میتواند از ایران برای کاهش فشار مهاجرت به غرب حمایت کند.
مبارزه با قاچاق انسان و مواد مخدر: ایران در مسیر ترانزیت مواد مخدر از افغانستان به اروپا قرار دارد. تقویت همکاریهای پلیسی و اطلاعاتی، میتواند این تهدید مشترک را کاهش دهد.
همکاری در حوزه سلامت و دارو: تجربه موفق همکاری ایران و اروپا در دوران کرونا، زمینهساز تقویت همکاری در حوزههای بهداشت، تولید دارو و تجهیزات پزشکی است.
با این حال، برای تحقق این اهداف نیز موانعی مانند تحریمهای بانکی، که انتقال کمکهای بشردوستانه را دشوار کردهاند، و اختلافات سیاسی بنیادین که اعتماد متقابل را تضعیف کرده، باید مورد توجه قرار گیرد. در نهایت، مدل همکاری مرحلهای پیشنهاد میشود:
کوتاهمدت: تمرکز بر همکاریهای بشردوستانه و تبادلات محدود انرژی؛
میانمدت تا بلندمدت: در صورت کاهش تنشها و احیای توافق هستهای، میتوان بهسوی همکاریهای امنیتی و راهبردی گستردهتر حرکت کرد.
در غیاب اعتماد سیاسی و بدون حل مناقشات اصلی، همکاری ایران و اروپا شکننده خواهد بود. اما اگر اروپا بتواند میانجیگری مؤثری میان تهران و واشنگتن ایفا کند، این مسیر به نفع ثبات منطقه و امنیت جهانی خواهد بود.
۶. ابتکارات پیشنهادی برای کاهش تنش در روابط ایران و تروئیکای اروپا
در شرایط کنونی، که روابط ایران و کشورهای اروپایی در وضعیتی شکننده و بیاعتماد قرار دارد، ارائه ابتکارات ملموس و مرحلهای برای کاهش تنش، بیش از هر زمان دیگر ضروری است. اروپا، در غیاب ابتکار عمل آمریکا یا در سایه اولویتهای دیگر واشنگتن، میتواند نقش فعالتری در تنظیم روابط با تهران ایفا کند. در این راستا، سه مسیر مشخص برای کاهش تنش و بازسازی ارتباطات پیشنهاد میشود:
1–6. احیای توافق هستهای در چارچوبی جدید و گستردهتر
با نزدیک شدن به پایان رسمی برجام، ضرورت تدوین چارچوبی جدید برای احیای توافق بیش از پیش احساس میشود. اتحادیه اروپا میتواند:
میانجیگری فعالانهای میان ایران و ایالات متحده انجام دهد، بهگونهای که توافقی مرحلهای و عملگرایانه حاصل شود؛
پیشنهاد گسترش توافق به سایر حوزهها، همچون برنامه موشکی و نقش منطقهای ایران را مطرح کند، مشروط بر آنکه این گسترش با ارائه مشوقهای متوازن، از جمله رفع تحریمها، همراه باشد؛
طرح ارائه تضمینهای امنیتی برای همه کشورهای منطقه خلیج فارس، با مشارکت اروپا و همراهی آمریکا، میتواند پایهگذار سازوکار بلندمدت ثبات و امنیت در منطقه باشد؛ از جمله برای تضمین جریان آزاد انرژی از خلیج فارس.
2–6. میانجیگری مشترک در بحرانهای منطقهای
ایران و اروپا میتوانند در مدیریت برخی از بحرانهای مزمن منطقه، ظرفیتهای مکمل یکدیگر را به کار گیرند:
در پرونده یمن، اروپا میتواند با بهرهگیری از نفوذ ایران بر انصارالله، زمینهساز تثبیت آتشبس دائم شود. همزمان، افزایش کمکهای بشردوستانه اروپا به یمن، میتواند فضای مثبتی برای همکاریهای آتی فراهم آورد.
در عراق و سوریه، همکاری برای مقابله با تروریسم، بازسازی زیرساختها و حمایت از دولتهای قانونی، فرصتی برای آزمون اراده مشترک دو طرف در حفظ ثبات منطقه است.
در خلیج فارس، پیشنهاد تشکیل «گفتوگوی امنیتی منطقهای» با مشارکت ایران، عربستان سعودی و کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس، میتواند به کاهش تنش و جلوگیری از درگیریهای آینده کمک کند. اتحادیه اروپا میتواند در این روند نقش تسهیلگر بیطرف را ایفا نماید.
البته، تحقق چنین همکاریهایی بدون در نظر گرفتن مخالفت اسرائیل با نقشآفرینی منطقهای ایران، و نیز نگرانی برخی کشورهای عربی از توازن قوا به نفع تهران، امکانپذیر نخواهد بود. این موانع باید با دیپلماسی چندلایه و سازوکارهای اعتمادسازی مدیریت شوند.
3–6. تقویت دیپلماسی غیررسمی و گفتوگوهای مردممحور (Track II Diplomacy)
در دورهای که دیپلماسی رسمی دچار انسداد شده، بهرهگیری از ظرفیتهای دیپلماسی غیررسمی میتواند به تلطیف فضا کمک کند:
برگزاری گفتوگوهای دانشگاهی، اقتصادی و فرهنگی میان نخبگان ایرانی و اروپایی در قالب کنفرانسها، نشستها یا برنامههای تبادل، میتواند به کاهش سوءتفاهمها یاری رساند؛
ایجاد گروههای کاری مشترک در حوزههایی مانند محیطزیست، مبارزه با قاچاق مواد مخدر، انرژیهای پاک و سلامت عمومی، بستری برای شکلگیری اعتماد عملی فراهم میآورد.
اتحادیه اروپا، بهدلیل پیشینه تعامل طولانیمدت با ایران و تفاوت نسبی نگاهش با ایالات متحده، همچنان ظرفیت ایفای نقش میانجی را دارد. اگر بتواند این نقش را بهگونهای متوازن و مستقل حفظ کند، احتمال موفقیت در مدیریت تنشها و حرکت بهسوی همکاری بیشتر افزایش خواهد یافت. در غیر این صورت، تنشهای موجود وارد مرحلهای از فرسایش تدریجی روابط خواهد شد.
۷. تهدیدها و فرصتهای تعامل اتحادیه اروپا با ایران در حوزههای غیرهستهای
اگرچه محور اصلی اختلافات میان ایران و کشورهای اروپایی حول برنامه هستهای میچرخد، اما دامنه تعاملات بالقوه میان دو طرف بسیار فراتر از این مسئله است. در حوزههای کلیدی مانند امنیت منطقهای، انرژی، اقتصاد، فناوری و مسائل بشردوستانه، هم فرصتهای جدی برای همکاری وجود دارد و هم تهدیدهایی که در صورت سوءمدیریت میتواند به تشدید بحران بیانجامد.
الف: فرصتها
7-1. ایران بهعنوان یکی از جایگزین های احتمالی روسیه برای تامین گاز اروپا:
با توجه به برخورداری ایران از دومین ذخایر بزرگ گاز طبیعی جهان، در صورت رفع یا تعلیق تحریمها، این کشور میتواند بهعنوان یکی از گزینههای استراتژیک برای تأمین گاز اروپا، بهویژه در بلندمدت، مطرح شود.
7-2. سرمایهگذاری اروپا در زیرساختهای انرژی ایران:
اتحادیه اروپا میتواند در توسعه خطوط انتقال انرژی (مانند خطوط لوله از مسیر ترکیه یا عراق) و همچنین پروژههای LNG و انرژیهای تجدیدپذیر (خورشیدی و بادی) در ایران سرمایهگذاری کند. این همکاری نهتنها منافع اقتصادی برای دو طرف در پی دارد، بلکه میتواند به کاهش آسیبپذیری اروپا در برابر بحرانهای ژئوپلیتیکی کمک کند.
7-3. همکاری در حوزههای غیرتحریمی:
حوزههایی مانند کشاورزی، صنایع دارویی، محیطزیست، فناوریهای سبز، گردشگری سلامت و انتقال دانش فنی، کمتر مشمول تحریمهای سختگیرانهاند و میتوانند بهعنوان پیشرانهای اولیه تعامل سازنده عمل کنند.
7-4.ایران بهعنوان حلقه واسط در اتصال شرق و غرب:
موقعیت ژئوپلیتیکی ایران بهعنوان پل ارتباطی آسیای میانه، قفقاز، هند و چین با اروپا، میتواند در توسعه کریدورهای حملونقل و ارتباطی (مانند کریدور شمال–جنوب) نقش محوری ایفا کند.
ب: تهدیدها
7-5. تداوم تحریمهای ثانویه آمریکا:
حتی اگر اتحادیه اروپا تمایل به سرمایهگذاری و تعامل با ایران داشته باشد، شرکتها و بانکهای اروپایی بهدلیل تهدید تحریمهای ثانویه ایالات متحده، محتاط یا حتی ناتوان از ورود به بازار ایران باقی میمانند. بدون هماهنگی با واشنگتن یا ایجاد سازوکارهای حقوقی و مالی مستقل، این مانع پابرجا خواهد ماند.
7-6. بیثباتی اقتصادی و حقوقی در داخل ایران:
ناپایداری در قوانین سرمایهگذاری، مشکلات مرتبط با شفافیت مالی، نبود ضمانتهای حقوقی برای سرمایهگذاران خارجی و نوسانات سیاست ارزی و تجاری، ریسک تعامل اقتصادی با ایران را برای طرفهای اروپایی افزایش میدهد.
7-7. نفوذ فزاینده چین و روسیه در اقتصاد ایران:
در صورت تعلل اروپا، فضای اقتصادی ایران بیشازپیش بهسمت شرق متمایل میشود. قراردادهای بلندمدت ایران با چین و همکاری فزاینده با روسیه در حوزههای نظامی، انرژی و حملونقل، ممکن است سهم اروپا از بازار و نفوذ دیپلماتیک در ایران را بهشدت کاهش دهد.
نتیجه :
در مجموع، تعامل اتحادیه اروپا با ایران در حوزههای مختلف روابط با ایران ، همزمان با فرصتهای راهبردی و چالش های پیچیده روبرو است
1. ضرورت طراحی یک راهبرد متوازن توسط اروپا:
اتحادیه اروپا برای بهرهبرداری از فرصتهای تعامل با ایران باید راهبردی هوشمند، چندلایه و مستقل از رویکرد تقابلی آمریکا تدوین کند. استفاده ترکیبی از ابزارهای تشویقی (incentives) و سازوکارهای نظارتی میتواند تعادل مناسبی میان انگیزه همکاری و کنترل ریسک ایجاد کند.
2. امکان استفاده از دیپلماسی انرژی برای اعتمادسازی:
ورود به همکاریهای محدود انرژی، نظیر پروژههای مشترک اکتشاف یا صادرات برق، میتواند آغازگر احیای اعتماد متقابل باشد و مقدمهای برای تعامل در سایر حوزهها فراهم سازد.
3. نقش اتحادیه اروپا در جلوگیری از تقابل منطقهای گستردهتر:
در شرایطی که سایه درگیریهای جدید در لبنان، یمن، سوریه و خلیج فارس سنگینتر شده، نقش اروپا در تعدیل تنش و جلوگیری از شعلهور شدن جبهههای جدید از طریق گفتوگو با ایران بسیار حیاتی است. اگر اروپا بتواند با درک واقعبینانه از ظرفیتها و محدودیتهای دو طرف، نقش فعالتری در مدیریت تنشها ایفا کند و مسیرهای همکاری گامبهگام را فعال سازد، این تعامل میتواند در خدمت ثبات منطقهای، امنیت انرژی و کاهش بحرانهای انسانی قرار گیرد.
در غیر این صورت، تعلل یا پیروی صرف از سیاستهای آمریکا، تنها به تشدید واگرایی، افزایش نفوذ رقبای ژئوپلیتیکی اروپا در ایران، و از بین رفتن فرصتهای استراتژیک خواهد انجامید.