تحلیل نقاط قوت و ضعف برجام به همراه فرصتها و تهدیدها در دهمین سال انعقاد این توافق تاریخی
مقدمه : چرا برجام «معادلهای ناتمام» است؟
به مناسبت دهمین سال به دست آمدن توافق برجام نگاهی دارم به نقاط قوت و ضعف برجام و فرصت ها و تهدیدهایی که این توافق تاریخی برای ایران داشت.
آنچه امروز از آن با عنوان «برجام» یاد میکنیم، تنها یک توافق فنی هستهای میان ایران و قدرتهای جهانی نیست. بلکه صحنهای بزرگتر برای آزمودن توانایی دیپلماسی چندجانبه در مواجهه با یکی از پیچیدهترین پروندههای امنیتی دو دهه اخیر بود.
اگر می خواهیم برجام درست تحلیل شود باید نگاهی راهبردی، حقوقی و ژئوپلیتیکی؛ داشته باشیم و به دور از جناح بندی های و جریان سازی های داخلی با تحلیل صحیح فرصتهایی که از دست رفت و تهدیدهایی که از دل این شکست بیرون آمد به برجام نگاه کنیم .
برجام برای همه طرف ها یک «فرصت» بود، نه صرفاً یک توافق.
در واقع باید گفت برجام؛ آزمونی برای دیپلماسی چندجانبه بود این توافق حاصل بیش از ۱۲ سال مذاکره، 19 قطعنامه شورای حکام آژانس و 8 قطعنامه شورای امنیت، و صدها ساعت گفتوگوهای فشرده دیپلماتیک بود.
برای نخستینبار، شش قدرت جهانی با منافع متضاد – از آمریکا و بریتانیا گرفته تا روسیه و چین – به اجماع رسیدند و سندی را امضا کردند که از نظر بسیاری، شاهکار دیپلماسی قرن بیستویکم نام گرفت.
اما همین برجام، تنها سه سال بعد، با یک امضای سیاسی از سوی رئیسجمهور جدید ایالات متحده کنار گذاشته شد؛ گویی همه آن تلاشها، همه آن اسناد، و همه آن تعهدات، بر بستری از شن بنا شده بود.
درس مهم این تجربه این بود:
اگر دیپلماسی چندجانبه پشتوانه حقوقی و ضمانت اجرایی نداشته باشد، حتی بلندپروازانهترین توافقها نیز در برابر تغییرات داخلی کشورها شکنندهاند.
از منظر راهبردی، برجام هنوز هم الگویی برای مهار بحران، کاهش تنش و بازدارندگی نرم است. ایران محدودیتهای بیسابقهای را پذیرفت و در مقابل، بخشی از تحریمها برداشته شد. از منظر حقوقی، برجام نه یک معاهده بینالمللی، بلکه یک «توافق سیاسی» بود؛ بدون الزام حقوقی برای امضاکنندگان، و بدون مکانیسم داوری مستقل. این ضعف ساختاری، کل توافق را در معرض رفتار یکجانبهگرایانه آمریکا قرار داد.
از منظر ژئوپلیتیکی، برجام تلاشی بود برای بازگرداندن ایران به مدار تعامل با جهان. اما مخالفت آشکار اسرائیل، تردید کشورهای نظیر عربستان و مصر ونگرانیهای ترکیه، این مسیر را دشوار کرد. قدرتهای منطقهای، برجام را نه بهعنوان فرصتی برای ثبات، بلکه تهدیدی برای توازن قدرت میدیدند. پیامدهای فراتر از پرونده هستهای
برجام تنها درباره سانتریفیوژها و ذخایر اورانیوم نبود. در واقع، آنچه در این توافق آزموده شد، اعتماد متقابل، اراده سیاسی، و صداقت دیپلماتیک میان قدرتها بود.
شکست برجام، ضربهای به دیپلماسی چندجانبه وارد کرد. بیاعتمادی ایران به غرب، از حد برنامه هستهای فراتر رفت و به بدبینی نسبت به گفتوگو، سازش و توافق انجامید.
از سوی دیگر، خروج یکجانبه آمریکا، پیام آشکاری برای جهان داشت: توافقات بینالمللی حتی اگر با مهر شورای امنیت نیز تأیید شده باشند، تا زمانی که پشتوانه حقوقی و سیاسی قوی نداشته باشند، دوام نخواهند آورد.
برجام بهگونهای ناخواسته، مشروعیت دیپلماسی کلاسیک را تضعیف کرد و این میراثی است که آثار آن فراتر از ایران خواهد رفت.
بازخوانی برجام با روش SWTO
اگر با عینک تحلیل SWTO به برجام نگاه کنیم، ابعاد روشنتری از این توافق نمایان میشود:
🔹 نقاط قوت (S):
اجماع بیسابقه قدرتهای جهانی
ساختار مرحلهای و نظارتی شفاف
کاهش قابلتوجه تنش منطقهای در زمان اجرا از جمله در مبارزه ایران علیه داعش در سوریه و عراق
الگوی مکانیزم نظارت فنی دقیق آژانس بر اشاعه سلاح هسته ای .
🔸 نقاط ضعف (W):
نبود ضمانت اجرای کافی به دلیل فقدان منافع همه بازیگران
وابستگی به تغییرات سیاسی داخلی در آمریکا
مقاومت ساختاری در کنگره آمریکا و مخالفان برجام در ایران
برجام نشان داد دیپلماسی چندجانبه در عین ظرفیت بالا، در برابر سیاستهای داخلی قدرتها آسیبپذیر است. نبود مکانیزم الزامآور برای حفظ توافق در برابر تغییرات سیاسی (مثلاً خروج آمریکا در دوران ترامپ).
از لحاظ حقوقی: تعهدات دو طرف بسیار پیچیده و تفسیر پذیر تعریف شده بود تا توافق حاصل شود . نبود ضمانت اجرایی برای این موضوع که اگر هر طرفی به هر دلیلی به تعهداتش عمل نکرد طرف مقابل چه اقدام هایی انجام دهد که بازدارنده برای هر گونه تخلف طرف مقابل باشد .
از لحاظ ژئوپلیتیکی نیز بازتعریف موقعیت ایران در نظام بینالملل و تثبیت آن به عنوان یک قدرت منطقه ای ، نگرانی کشورهای منطقه (اسرائیل، عربستان)،و حتی روسیه و چین را هم در پی داشت.
🔺 تهدیدها (T):
تحرکات اسرائیل و عربستان برای تخریب توافق
لابیهای داخل کنگره آمریکا در مخالفت با برجام
افزایش بدبینی داخلی در هر دو سوی توافق
🟢 فرصتها:
برجام بهعنوان مدل موفقی از اجماع جهانی (با مشارکت سه قاره و دو قدرت بزرگ جهانی).
نقش سازمان ملل، اتحادیه اروپا، آژانس بینالمللی انرژی اتمی. تقویت موقعیت آژانس بهعنوان نهاد ناظر بر فعالیتهای صلح آمیزهسته ای و مقابله با اشاعه سلاح هستهای
دستاوردهای دیپلماسی چندجانبه: محدودسازی برنامه هستهای ایران در برابر رفع تحریمها.
امکان الگوسازی برای دیگر بحرانهای امنیتی
بازگشت ایران به بازار جهانی انرژی
منافع برجام برای ایران :
1. لغو بخشی از تحریمها ، 2. آزاد سازی بخشی از دارایی های مسدود شده ایران ، 3. افزایش اعتبار بینالمللی، 4. افزایش امنیت ملی برای کشور، 5. فراهم شدن زمینه برای جذب سرمایهگذاری خارجی،
6. بهبود فضای کسبوکار و افزایش مشارکتهای اقتصادی با اروپا و آسیا، 7. توسعه همکاریهای منطقهای، 8. افزایش نقش و تاثیرگذاری بیشتر ایران در حل بحرانهای منطقهای از جمله مبارزه با داعش در سوریه و عراق ، 9. گسترش بخش تحقیق و توسعه برنامه صلحآمیز هسته ای ایران ، 10. کاهش هزینههای نظامی و امنیتی،
ب: منافع برجام برای آمریکا:
1. جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای از طریق دیپلماتیک، با اعمال کنترل بیشتر و گسترده تر بر فعالیت های هسته ای ایران 2. توافق با ایران میتواند به کاهش تنشها در منطقه خاورمیانه و جلوگیری از درگیریهای احتمالی با اسرائیل و سایر متحدان آمریکا در منطقه کمک کند.
3. دسترسی به بازارهای ایران، 4. کاهش هزینههای نظامی آمریکا در منطقه خاورمیانه ، 5.همکاری بیشتردر مسائل امنیتی منطقهای ، 6. کاهش نفوذ چین در بازار ایران ،7.کمک به کاهش قیمت نفت و انرژی جهانی و یا حداقل ایجاد ثبات در بازار جهانی انرژی،8. کاهش انتقادات داخلی و بینالمللی ازدولت ترامپ، 9. و کاهش انتقادات از سیاستهای خصمانه قبلی که منجر به تشدید بحران با ایران شده بود، 10. ایجاد امکان بیشتر و راحت تر برای ایجاد نظم جدید امنیتی در خاورمیانه
تاثیرات شکست برجام :
تأثیرات برجام فراتر از ایران و برنامه هستهای ، بر ساختار دیپلماسی جهانی و الگوهای مواجهه با بحرانهای امنیتی قابل بررسی و مطالعه است.
1. بیاعتمادی عمیق ایران به غرب بعد از خروج آمریکا از برجام.
2. تقویت گفتمان تندروها در منطقه، تسری ناامیدی به سایر مذاکرات دیپلماتیک
3. تضعیف اعتبار توافقات چندجانبه، افزایش نقش یکجانبهگرایی، تضعیف نقش آژانس.
جمعبندی و پیشنهاد نهایی
اگر بنا باشد در آینده هر نوع توافقی بین ایران و آمریکا و اروپا شکل بگیرد بر شاکله برجام استوار خواهد بود بنابراین برجام مردنی نیست از شکلی به شکل دیگر در می آید.
برای موفقیت هر توافق آینده بین ایران و آمریکا و اروپا ، نیاز به ضمانتهای ساختاری براساس تداوم بخشی به منافع دو طرف، رعایت حقوق متقابل و دیپلماسی پایدار ضرورت دارد. در واقع آینده هرگونه توافق مشابه نیازمند جلب مشارکت واقعی منطقهای و بیطرفی نهادهای نظارتی است.
برجام صرفاً یک سند سیاسی نبود، بلکه روایتی از یک تلاش بزرگ انسانی برای حلوفصل یک بحران بزرگ بود.
شکست یا موفقیت برجام، بر دیپلماسی آینده جهان سایه افکنده است. اگر قرار است از دل این تجربه تلخ، راهی برای توافقهای پایدارتر بیابیم، باید از خطاهای گذشته بیاموزیم:
از فقدان ضمانت اجرا، از اولویتدادن به سیاست داخلی بر مصالح جهانی، و از بیتوجهی به نگرانیهای مشروع طرف مقابل.
برجام ممکن است ناتمام مانده باشد؛ اما درسهای آن، همچنان برای جهانی که در بحران بهسر میبرد، تمامنشدنی است.