یخزدگی مناسبات دوجانبه در نشست آلاسکا
نشست دوجانبه ولادیمیر پوتین و دونالد ترامپ در پایگاه نظامی «المندورف-ریچاردسون» در آلاسکا، اگرچه از سوی دو طرف «سازنده» و «مثبت» توصیف شد، اما در عمل بدون هیچ توافق مشخصی پایان یافت. این دیدار بیش از آنکه گامی بهسوی حل بحران اوکراین باشد، نمایانگر فاصله عمیق میان خواستههای دو طرف بود.
خواستههای متضاد، نتیجهای مبهم
پوتین در نشست خبری پس از دیدار، بر لزوم شناسایی ریشههای جنگ اوکراین تأکید کرد و فضای مذاکرات را مثبت و محترمانه خواند. ترامپ نیز از «پیشرفت بزرگ» سخن گفت، اما اذعان کرد که هنوز توافقی حاصل نشده و چند نکته باقی مانده است. با این حال، رسانههای آمریکایی گزارش دادند نشست بدون توافق درباره اوکراین پایان یافت.
واقعیت این است که خواستههای پوتین و ترامپ کاملاً متفاوت است. پوتین انتظار دارد بخشی از تحریمهای آمریکا علیه روسیه به دلیل جنگ اوکراین لغو شود، اما در شرایط فعلی چنین زمینهای وجود ندارد. این اختلافات عمیق نشان میدهد حلوفصل مسائل میان واشنگتن و مسکو با یک دیدار امکانپذیر نیست و همه چیز به دور بعدی مذاکرات که به درخواست پوتین در مسکو برگزار خواهد شد، موکول شده است.
رؤیای نوبل و واقعیت دیپلماسی
ترامپ که در آخرین دوره ریاستجمهوری خود قرار دارد و حدود سه سال تا پایان آن باقی مانده است، به شدت مشتاق دریافت جایزه صلح نوبل است و تلاش دارد خود را بهعنوان رئیسجمهوری متفاوت معرفی کند. اما نشست آلاسکا برای او درسی بود تا دریابد حل مسائل پیچیده بینالمللی، بهویژه بحران اوکراین، با شعارهای سادهانگارانه انتخاباتی ممکن نیست.
اگرچه ترامپ در برخی موارد مانند میانجیگری در آتشبس میان تایلند و کامبوج یا میان پاکستان و هند موفقیتهایی داشته است، اما در پروندههای مهم بینالمللی نتوانسته نقشی مؤثر در ایجاد صلح و ثبات ایفا کند. جز حمایت بیقید و شرط از اسرائیل در اقدامات تجاوزکارانه علیه مردم غزه، دستاورد قابلتوجهی در عرصه دیپلماسی ندارد.
مانورهای نمایشی و پیامهای متناقض
پرواز جنگندهها و بمبافکنهای آمریکایی هنگام استقبال از پوتین بیش از آنکه نشانهای از قدرتنمایی باشد، بیشتر جنبه تبلیغاتی داشت. طراحان این نمایش تصور میکردند با چنین اقداماتی میتوانند بر طرف مقابل تأثیر بگذارند، اما روسیه نیز از توان نظامی مشابهی برخوردار است و چنین اقداماتی تأثیر خاصی بر پوتین ندارد.
روسیه اگرچه از نظر اقتصادی از غرب عقبتر است، اما از لحاظ نظامی دومین قدرت جهان به شمار میرود. بنابراین اینگونه مانورها نهتنها به امتیازگیری نمیانجامد، بلکه بیشتر ضعف نگاه تیم ترامپ را آشکار میسازد. در مذاکرات، آنچه اهمیت دارد نه نمایشهای تبلیغاتی، بلکه محتوای واقعی گفتوگوهاست.
تمایل روسیه به مذاکره درباره سلاحهای هستهای
روسیه همواره بر اهمیت کنترل تسلیحات هستهای تأکید کرده است. احتمالاً پوتین در این نشست کوشید ترامپ را متقاعد کند که به تمدید پیمان «استارت جدید» (New START) یا توافقهای مشابه پایبند بماند. این پیمان که در سال ۲۰۲۱ منقضی شد، یکی از مهمترین معاهدات محدودکننده زرادخانههای هستهای دو کشور است.
مسکو از این طریق میخواهد از آغاز یک مسابقه پرهزینه تسلیحاتی جلوگیری کند، اما آمریکا تاکنون تمایلی به تمدید بدون قید و شرط این پیمان نشان نداده است. به نظر میرسد روسیه از نشست آلاسکا برای اعمال فشار غیرمستقیم بر واشنگتن در این زمینه استفاده کرده باشد.
کاهش اختلافها و همکاری احتمالی در برابر اروپا
هردو رهبر تمایل دارند اتحادیه اروپا را تضعیف کنند؛ ترامپ بارها از ناتو انتقاد کرده و پوتین نیز خواهان شکاف درغرب است. ممکن است در این دیدار، زمینههایی برای همکاری غیررسمی در کاهش نفوذ اروپا در مسائل جهانی ـ از انرژی و امنیت گرفته تا تحریمها ـ مورد بررسی قرار گرفته باشد.
با این حال، اختلافات عمیق در پروندههایی مانند اوکراین، ایران و سوریه مانع از همکاری گسترده میشود. پوتین شاید بازی تازهای را با ترامپ آغاز کرده باشد، اما بعید است دولت ترامپ کار با روسیه را به همکاری با اروپا ـ متحد دیرینه آمریکا ـ ترجیح دهد. افزون بر این، ادامه جنگ اوکراین مانع احیای روابط روسیه با اروپا شده است و ترامپ نیز تمایلی به نرمش در این زمینه نشان نداد.
تلاش ترامپ برای استفاده از روسیه علیه چین
ترامپ در دوره اخیر، چین را رقیب اصلی آمریکا معرفی کرده است. ممکن است او تلاش کرده باشد با پیشنهاد همکاری اقتصادی یا امنیتی، پوتین را به سمت کاهش روابط با پکن سوق دهد. اما روسیه به دلیل وابستگی اقتصادی به چین ـ بهویژه پس از تحریمهای غرب ـ و همکاریهای استراتژیک در قالب سازمانهایی مانند «سازمان همکاری شانگهای» تمایلی به فاصله گرفتن از پکن ندارد.
پوتین احتمالاً از این موضوع بهعنوان ابزاری برای چانهزنی استفاده کرده، اما بعید است که به طور جدی از چین فاصله بگیرد.
نتیجهگیری
نشست آلاسکا بیش از آنکه عملیاتی باشد، جنبه نمایشی داشت. با وجود ادعاهای دو طرف درباره «مذاکرات سازنده»، اختلافات اساسی در حوزه امنیت، تحریمها و نقشآفرینی منطقهای همچنان حلنشده باقی ماند.
ترامپ نتوانست به اهداف خود، از جمله جلب حمایت روسیه علیه چین یا کسب امتیاز برای جایزه صلح نوبل دست یابد. پوتین نیز موفق نشد تحریمها را کاهش دهد. دور بعدی مذاکرات در مسکو شاید فضای تازهای ایجاد کند، اما تا زمانی که دو کشور به دنبال تغییر موازنه قدرت به نفع خود باشند، پیشرفت ملموسی به دست نخواهد آمد.