در پی صحبت‌های احمدی‌نژاد در نیویوک که درباره لزوم بهبود رابطه با آمریکا بود، علی‌اکبر ولایتی، مشاور رهبری این موضوع را منوط به نظر رهبری دانستند، ارزیابی شما چیست؟

اولا به‌نظرم اینکه رئیس‌جمهور یک کشور دیدگاه‌های خودش را در موضوعی به شکل صریح و شفاف بیان کند، به‌معنای این نیست که در دستگاه دیپلماسی هماهنگی نیست موضوعی که به لحاظ قانونی مشخص است اینکه اساسا سیاستگذاری و تبیین سیاست‌های کلی نظام، طبق قانون اساسی برعهده رهبری است که شورای‌عالی امنیت ملی معمولا در اینباره به جمع‌بندی می‌رسد. بعد این دیدگاه‌ها را خدمت رهبری می‌فرستند و ایشان نظرشان را اعلام می‌کنند. اگر رهبری موافق باشند، سیاست‌ها اعمال می‌شود و اگر مخالف باشند، آن سیاست به مرحله اجرا نمی‌رسد و اشکالاتش برطرف می‌شود. منظورم این است که سیاست‌های کلی نظام باید از سوی رهبری اعلام شود. این موضوع را حتما رئیس‌جمهور هم می‌داند. البته این به‌معنای آن نیست که رئیس‌جمهور در یک موضوع خاص نظر خودش را نگوید. در هیچ کشوری هم این‌طور نیست که اگر رئیس‌جمهور کشور سخنی را گفت و نخست‌وزیر آن به نکته دیگری اشاره کرد، این به‌معنای تعارض در سیاست خارجی باشد. نکته این است که سیاست خارجی کشور، مجموعه‌ای است از تحولات، باید و نباید‌ها و روش‌هایی که یک کشور اتخاذ می‌کند برای پیشبرد سیاست خارجی خود. مثلا این پرسش که ما درباره سوریه چه باید بکنیم؟ درباره آمریکا چه باید بکنیم؟ یا مثلا در مساله همکاری با روسیه چه باید کرد؟ بنابراین ما دقت کنیم که آیا ولایتی دیدگاه‌های شخص خودش را مطرح می‌کند یا دیدگاه‌های رهبری را؟ البته اینکه ایشان توجه می‌دهد که در چه سطحی باید رابطه برقرار شود و چطور باید مذاکره شود، درست است، چون رهبری در این موارد تصمیم‌گیر هستند. اما این نکته را فراموش نکنید که رئیس‌جمهور هم می‌تواند تحلیل خودش را بیان کند. رئیس‌جمهور نظرش را می‌گوید، اما آنچه اجرا می‌شود، تصمیم‌ شورای‌عالی امنیت ملی و رهبری است که تعیین کننده است.

اما برداشت‌های متفاوتی از این بحث شده است.

ما هر کاری کنیم، آمریکایی‌ها و حامیان آنها حرف خودشان را می‌زنند. آنها در هر شرایطی تحلیل‌های متناسب با منافع خودشان را مطرح می‌‌کنند. احمدی‌نژاد این دیدگاه را سال گذشته و 2سال پیش هم به زبان‌های مختلف مطرح کرده‌ بود.

ولی هیچ‌وقت به این روشنی و صراحت موضوع لزوم رابطه را مطرح نکرده بود.

سیاست و نگاه احمدی‌نژاد قبلا هم همین بوده است. این موضوعی که شما مطرح می‌کنید، تفسیر‌هایی است که آمریکایی‌ها بر مبنای منافعشان مطرح می‌کنند. ما باید در این موضوع دقت کنیم چون آمریکایی‌ها خودشان هم می‌دانند که در سیاست‌ خارجی ایران تنها رهبری تعیین‌کننده است.

درواقع دلیل نامه‌نگاری اوباما با ایشان هم همین ‌بوده ‌است؟

حتی اگر آمریکایی‌ها تا سال 2008 در این موضوع تردیدی داشتند، بعد از آن به این نتیجه رسیدند که درمورد پرونده هسته‌ای ایران، شخص رهبری تصمیم‌گیرنده اصلی است. نه به‌واسطه اینکه احمدی‌نژاد الان رئیس‌جمهور است، بلکه در دوره خاتمی و ‌هاشمی هم همین‌طور بوده و این یک موضوع روشن است. اما اینکه برخی اعتقاد دارند، رئیس‌جمهور کشور حق ندارد دیدگاه خودش را بیان کند، درست نیست. خود مقام معظم رهبری هم در یکی از سخنرانی‌های‌شان اعلام کردند که افراد می‌توانند نظرات کارشناسی خود را داشته باشند و آن را بیان هم بکنند. یعنی می‌خواهم بگویم افراد در مقام بیان، دیدگاه‌های مختلفی دارند اما آن نظری که تصمیم‌ساز می‌شود، چیز دیگری است.

درباره مذاکرات هسته‌ای چطور؟ چون احمدی‌نژاد گفته مذاکرات با 1+5 دیگر حاصلی ندارد و باید مذاکرات به‌طور مستقیم با آمریکا دنبال شود.

درباره بحث مذاکرات هسته‌ای نظری وجود دارد که می‌گوید کل این مذاکرات با گروه 1+5 دکور است. آن محوری که الان بحث اصلی است، آمریکاست که در مذاکرات تعیین‌کننده است. الان در این موضوع اولا صهیونیست‌ها و ثانیا آمریکایی‌ها صحنه‌گردان کل ماجرا هستند. پس ایران به‌جای اینکه خودش را در یک رشته مذاکرات بی‌حاصلی که هیچ نتیجه‌ای ندارد، غرق کند بهتر است مستقیما با خود آمریکایی‌ها وارد مذاکره شود. منتها این مذاکرات در چارچوب مسائل هسته‌ای محقق شود، نه روابط ایران و آمریکا. چون روابط ایران و آمریکا، یک موضوع پکیج کلی‌ است که چندین موضوع را شامل می‌شود. بعضی از جمله احمدی‌نژاد معتقدند که ما در این موضوع باید با خود آمریکا که نقش‌آفرین اصلی ‌است، وارد گفت‌وگو شویم تا بتوانیم بهتر نتیجه بگیریم. چون بقیه عملا هیچ‌کاره‌اند و به غیر از کارشکنی چیزی از عهده آنها برنمی‌آید. بنابراین این یک ایده ‌است که نمی‌خواهم درستی یا غلط بودن آن را تایید کنم. حرف من این است در تاکتیک‌ها و روش‌ها دست وزارت خارجه باز است اما در راهبردهای کلان نه.

بهتر نیست در این موارد فقط یک دیدگاه بیان شود؟

خیر. ببینید یک دیدگاه باید اجرایی شود، اما دلیلی وجود ندارد که چون ما می‌خواهیم وحدت داشته باشیم پس لزوما حرف دیگری مطرح نشود. اگرچه اینکه درباره یک موضوع دیدگاه‌های مختلف مطرح شود، اصلا بد نیست. این تعارض را نشان نمی‌هد بلکه نشان می‌دهد در کشور ما دیدگاه‌ها و سلایق مختلف محترم شمرده می‌شود.