تاکید بر ضرورت برگزاری مذاکرات صریح هسته ای
تاكيد بر اينكه حقوق مسلم ايران در حوزه هسته اي از سوي غرب ناديده گرفته مي شود و اين مسئله توسط سخنگوي دستگاه ديپلماسي هم به صراحت عنوان شد همان پاشنه آشيل مذاكرات است. غرب و در رأس آنها آمريكا بر اين مسئله تاكيد دارند كه ايران، غني سازي را در 20 درصد متوقف كند، فردو تعطيل شود و آن مقدار اورانيوم غني شده اضافي هم به خارج از كشور منتقل شود. اين مطالبات غرب در چند دور مذاكره با ايران بوده كه به طور يكطرفه مطرح شده بي آنكه مابه ازايي براي اقدام اعتماد ساز ايران از جمله لغو بخش قابل توجهي از تحريمها را به دنبال خود داشته باشد. تحريمهايي كه در چارچوب شوراي امنيت و همچنين جداگانه عليه ايران تصويب شده است.
اين گرهاي است كه مانع از تداوم تاثيرگذار مذاكرات شده است. در حاليكه دو طرف ايران و غرب قبل از ورود به مذاكرات، بايد اصل خواستههاي خود از همديگر را به صراحت اعلام كنند. غرب بايد اصل غنيسازي اورانيوم توسط ايران را رسما مورد پذيرش قرار دهد و پس از آن مجموعه اقدامات لازم از سوي ايران صورت گيرد تا اتهاماتي كه غير مستند عليه آن وارد ميشود، برطرف شود. بحث برسر ميزان و سطح غنيسازي از بحثهاي فرعي و قابل مذاكره است كه در گرو قبول حق اوليه تهران در غنيسازي اورانيوم است. اصل غنيسازي اورانيوم،حقي مصرح در توافقنامه انپيتي است كه براي همه كشورهاي عضو به رسميت شناخته شده است. اما غرب به دو دليل اين مسئله را نميپذيرد؛ يك، آنكه مسئله هستهاي به موضوعي براي بهانهتراشيهاي غرب عليه تهران تبديل شده كه در صورت حل آن، مباحث ديگري مانند ناديده گرفته شدن حقوق بشر در ايران، حمايت از تروريسم و مخالفت با روند صلح در خاورميانه مطرح ميشود كه اين مسئله هم به دليل مشكلي است كه آنها با استقلال جمهوري اسلامي ايران دارند. دوم؛ مشكلات و اختلاف نظرهايي است كه در خود جبهه غربي درباره چالشهاي هستهاي با ايران وجود دارد. اختلاف درون گروهي در آمريكا و همچنين خود كشورهاي گروه 1+5 مطرح است و همچنين فشارهاي رژيم صهيونيستي هم وجود دارد كه باعث شده غربي ها نتوانند به راهكار مشخصي درباره ايران دست يابند. بر اين اساس مهم است كه ايران بداند اين فضاي تعليق در مذاكرات به نفعش نيست و بايد با ابتكار و دستور كار جديدي وارد گفتوگوهاي جديد با غرب شود در غير اين صورت، اساسا نبايد وارد گفتوگو شود. از اين رو ورود دوباره ايران به مذاكرات با تاكتيكهاي جديد از جمله اعلام غني سازي اورانيوم به عنوان خط قرمز ايران ميتواند از فضاي كنوني تنش هاي هسته اي گرهگشايي كند.
اين گرهاي است كه مانع از تداوم تاثيرگذار مذاكرات شده است. در حاليكه دو طرف ايران و غرب قبل از ورود به مذاكرات، بايد اصل خواستههاي خود از همديگر را به صراحت اعلام كنند. غرب بايد اصل غنيسازي اورانيوم توسط ايران را رسما مورد پذيرش قرار دهد و پس از آن مجموعه اقدامات لازم از سوي ايران صورت گيرد تا اتهاماتي كه غير مستند عليه آن وارد ميشود، برطرف شود. بحث برسر ميزان و سطح غنيسازي از بحثهاي فرعي و قابل مذاكره است كه در گرو قبول حق اوليه تهران در غنيسازي اورانيوم است. اصل غنيسازي اورانيوم،حقي مصرح در توافقنامه انپيتي است كه براي همه كشورهاي عضو به رسميت شناخته شده است. اما غرب به دو دليل اين مسئله را نميپذيرد؛ يك، آنكه مسئله هستهاي به موضوعي براي بهانهتراشيهاي غرب عليه تهران تبديل شده كه در صورت حل آن، مباحث ديگري مانند ناديده گرفته شدن حقوق بشر در ايران، حمايت از تروريسم و مخالفت با روند صلح در خاورميانه مطرح ميشود كه اين مسئله هم به دليل مشكلي است كه آنها با استقلال جمهوري اسلامي ايران دارند. دوم؛ مشكلات و اختلاف نظرهايي است كه در خود جبهه غربي درباره چالشهاي هستهاي با ايران وجود دارد. اختلاف درون گروهي در آمريكا و همچنين خود كشورهاي گروه 1+5 مطرح است و همچنين فشارهاي رژيم صهيونيستي هم وجود دارد كه باعث شده غربي ها نتوانند به راهكار مشخصي درباره ايران دست يابند. بر اين اساس مهم است كه ايران بداند اين فضاي تعليق در مذاكرات به نفعش نيست و بايد با ابتكار و دستور كار جديدي وارد گفتوگوهاي جديد با غرب شود در غير اين صورت، اساسا نبايد وارد گفتوگو شود. از اين رو ورود دوباره ايران به مذاكرات با تاكتيكهاي جديد از جمله اعلام غني سازي اورانيوم به عنوان خط قرمز ايران ميتواند از فضاي كنوني تنش هاي هسته اي گرهگشايي كند.
+ نوشته شده در چهارشنبه دهم آبان ۱۳۹۱ ساعت 0:28 توسط حسن بهشتی پور
|