تحلیل مذاکرات روز پنج شنبه ایران و آژانس بین المللی انرژی هسته ای
ششمين دور مذاكرات ايران وآژانس انرژي اتمي كه قرار است روز پنج شنبه در تهران برگزارشود.به باور من بعيد به نظر ميرسد این دور از مذاکرات بتواند به نتيجه مشخصي برسد. زیرا آژانس از مسیر اصلی خود خارج شده است . باید گفت آژانس يك نهاد حقوقي بينالمللي معتبراست كه براي حفظ شأنيت و اعتبارخود بهتراست فقط درزمينه تخصصي خود كه مسائل حقوقي و فني است فعاليت كند و وارد بازيهاي سياسي نشود كه متاسفانه دراين چندسال آژانس انرژي اتمي تحتتاثير فشارهاي سياسي آمريكا و رژيم صهيونيستي وارد حوزه سياسي شده است. دومسئله اساسي كه آژانس در مورد آن سياسي برخورد كرده است عبارتند از:
1- ادعاي بعضي از كشورها مبني برتوليد سلاح هستهاي باعث شد كه مذاكرات ايران و آژانس از مسير اصلي خود منحرف شود. ايران درزمينه موارد ادعايي از آژانس درخواست كرد كه كپي اين مدارك را دراختيار ايران قراردهد اما آژانس از اين كار سرباز زد و اعلام كرد كه اين كشورها نميخواهند كه اين مدارك در اختيار ايران قرار بگيرد. سوال اين است: اگر اين مدارك از نظر حقوقي درست و قابل استناد است چرا آژانس آن را در اختيار ايران قرار نميدهد؟
2 - آژانس از ايران خواسته است كه از سايت نظامي پارچين بازديد كند، طبق قوانين ان. پي. تي آژانس بايد از مكانهايي بازديدكند كه در آن فعاليت هستهاي صورت ميگيرد اما در سايت پارچين فعاليت هستهاي انجام نميگيرد. اين خواسته آژانس در حالي است كه آژانس در سال 2005، دوبار از سايت پارچين بازديد كرده است و در گزارش البرادعي هم كه در اين زمينه منتشر شد به اين موضوع اشاره شد كه ايران در سايت پارچين فعاليت هستهاي ندارد. پس خواسته آژانس از ايران كاملا خلاف عرف بينالمللي است. اما بااين حال ايران براي اثبات حسننيت خود پيشنهادي به آژانس ارائه كرده است كه برطبق آن قراردادي بين آژانس و ايران بسته شود كه براساس آن ايران متعهد شود كه به بازرسان اجازه بازديد از پارچين را بدهد و اگر نشانهاي مبني بروجود فعاليت هستهاي در آنجا مشاهده نشد پرونده سايت پارچين كاملا بسته شود. آژانس در زمان آقاي البرادعي با آقاي لاريجاني كه در آن زمان دبير شوراي عالي امنيت ملي بود درمورد مداليته به توافق رسيد و ايران مرحله به مرحله به 6 سوال آژانس دراين زمينه پاسخ داد و مسئله مداليته حل شد. درحال حاضر هم آژانس ميتواند اين تجربه موفق را مورد استفاده خود قراردهد و با ايران به توافق برسد. البته نقش آمانو را در بينتيجه ماندن مذاكرات انرژي هستهاي نميتوان ناديده گرفت زيرا وي به عنوان دبيركل يك سازمان بينالمللي بايد كاملا بيطرفانه عمل كند اما گزارشهاي منتشر شده از وي نشان ميدهد كه وي از وظيفه اصلي خود عدول كرده است و در اين زمينه بيطرف نبوده است، در صورتي كه آمانو بيطرفانه عمل كند ميتوان به نتيجه مذاكرات خوشبين بود. در آخر ميتوان گفت: مسئله هستهاي ايران و آژانس در صورتي كه آژانس بخواهد، قابل حل است اما موضوع اين است كه فشارسياسي آمريكا بر آژانس اين امكان را به آژانس نميدهد كه به عنوان يك سازمان بينالمللي بيطرف وارد مذاكره با ايران شود و مسئله را بررسي كند.