پاسخ نقد امیر به مقاله مذاکراتی برای بعضی از فصول
به باور من این نظر اساسا اشکال دارد. اگرچه کسی هم به حرف امثال بنده گوش نمی دهد اما برای شما عرض می کنم مردم باید مهم ترین و تنها پشتیبانان سیاست ایران در همه زمینه ها باشند . بر این اساس تا مردم ندانند برای چه چیز با اهمیتی باید این همه مشکلات ناشی از تحریم ها را تحمل کنند ، وضعیت ایران هر روز دشوارتر می شود در حالی که اگر افکار عمومی را به رسمیت بشناسند و مردم را محرم خودشان بدانند موضوع های اساسی را با انها در میان می گذارند و آنها هم وقتی به درستی سیاست های اتخاذ شده ایمان پیدا کنند در حد امکانات خود در برابر باج خواهی های دیگران مقاومت می کنند . اما مشکل آن است که سیاست های جاری برای مردم درست توضیح داده نمی شود و جای نقد آن هم حتی در محافل دانشگاهی فراهم نمی شود. براین اساس اعتماد عمومی در زمینه صحیح بودن مسیر درپیش گرفته شده جلب نمی شود. در نتیجه حتی آدم تحصیل کرده و فهیمی مثل شما که ازمطالبت مشخص است همیشه با دقت اخبار را دنبال می کنی ودغدغه بهروزی و سرافرازی ایران عزیز و مردم شریف را داری از اصلی ترین و مهم ترین موضوعات پایه ای سیاست هسته ای ایران دور نگه داشته شده ای چرا؟ برای اینکه فکر می کنند اگر این موضوع ها به متن مردم برده شود بخاطر جو سازی های خبری ماهواره ها و مطبوعات مخالف، مساله به این مهمی وارد بازی های سیاسی تبلیغاتی می شود که دشمنان ایران می توانند از ان بهره برداری کنند . در حالی که تجربه ده سال اخیر نشان می دهد هر زمان به مردم اطمینان کردیم و مسائل را با انها در میان گذاشتیم هیچگاه ضرر نکردیم باید شیوه کار را اصلاح کنند نه انکه مردم را نامحرم بشمارند
واما اصل سئوال شما تا انجایی که بنده در جریان هستم آن هم براساس اطلاعاتی که محرمانه نیست و در سایت آژانس و منابع رسمی دیگر پی گیری کردم عرض می کنم:
آژانس یکبار در سال 2007 طی قرار دادی که بین لاریجانی دبیر وقت شورای عالی امنیت ملی و البرادعی دبیرکل آژانس بین المللی امضاء شد ، شش سئوال مهم و اساسی را در باره فعالیت های هسته ای ایران مطرح کرد که به تدریج این سئوالات پاسخ داده شد و آژانس رسما اعلام کرد کلیه شبهات مطرح شده در این شش سئوال پاسخ داده شد . بلافاصله آژانس اعلام کرد بعضی از کشورها اطلاعات جدید ی در اختیارش قرار دادند که حکایت از تلاش ایران برای دستیابی به بمب هسته ای داشته است. اسم این موارد را البرادعی " مطالعات ادعایی " گذاشته بود. خب ایران در همان زمان طی 170 صفحه به موارد مطرح شده پاسخ داد اما آژانس همچنان این پاسخ ها را قانع کننده و دقیق نمی دانست ایران هم می گفت برای پاسخ دقیق باید به اسناد مورد ادعا آژانس دسترسی داشته باشد زیرا مسائل مورد ادعا مربوط به سال 2003 است . اما آژانس می گوید کشورهایی که این اسناد را در اختیارش قرار دادند اجازه نمی دهند ایران اسناد را در اختیار داشته باشد زیرا ممکن است منشاء انها لو برود!! خب حالا این موضوع از آبان ماه سال 1390 در گزارش آمانو تبدیل به اتهامات ادعایی درباره تلاش ایران برای ساختن بمب هسته ای شد. حالا ایران با توجه به تجربه گذشته این خواست منطقی را مطرح می کند که این اتهام ها باید در چهارچوب یک برنامه کاری جامع که به مدالیته معروف شده بررسی و پاسخ داده شود . یکبار برای همیشه معنایش این نیست که از ان پس آژانس حق نظارت و بازرسی را از خود سلب کند بلکه آژانس نظارت و بازرسی را در چهار چوب پیمان انی پی تی و پادمان هسته ای ادامه می دهد . منتهی اگر آژانس بپذیرد بعداز آنکه پاسخ هایش را بدست آورد و ایران تخلفی نکرده بود پرونده ایران به حالت عادی مثل سایر کشورها بازگردد دیگرکشورها نمی توانند با ارائه اتهامات جدید این مسیر را تا روز قیامت ادامه دهند . هدف ایران آن نیست که خود را از نظارت و بازرسی آژانس دور نگه دارد که این امر اصلا ممکن نیست چون تمام کشورهای عضو آژانس که ان پی تی را پذیرفتند یک قرار داد پادمان هسته ای را با آژانس امضاء کردند که آئین نامه چگونگی نظارت آژانس را به دقت و با جزئیات مشخص کرده است
مشکل برسر آن است که آژانس حاضر نیست بپذیرد اولا اسناد مورد ادعا را به ایران بدهد تا بتواند به دقت و با جزئیات حقوقی و فنی از خود دفاع کند و ثانیا نمی پذیرد در این مرحله پرونده ایران را به حالت عادی بازگرداند و دیگر بصورت ویژه بررسی نشود . این نپذیرفتن دلیل حقوقی و فنی متقنی ندارد و کاملا معلوم است سیاسی است یعنی تحت فشار و هدایت آمریکا پرونده همچنان باز نگه داشته می شود
بنابراین امیرجان مساله این نیست که ایران می خواهد خود را از نظارت ها رها کند نه ایران می خواهد یکبار برای همیشه پرونده باز شده از سال 2002 را ببندد . معلوم است اگر تخلف جدیدی از ایران سر بزند دوباره شورای حکام آژانس به راحتی پرونده ایران را به جریان می اندازد زیرا بازرسی ها و نظارت های عادی همچنان ادامه خواهد یافت همچنانکه در مورد سایر اعضاء ادامه دارد اینکه شما در ادامه نوشتید :
« بحث پروتکل الحاقی و مسایل مربوط به آن در جای خود قابل توجه است اما مسئله من این جمله "یک بار برای همیشه" است . پرونده شک و بی اعتمادی هسته ای به ایران چگونه می تواند بسته شود ؟ حال ایران نباشد یک کشور دیگر . بر اساس مطالعات گسترده شما آیا نباید راهکارها و مکانیزم هایی در این باره جستجو شود که در عین حال که منافع ایران حفظ شود ، شیوه تدریجی رفع ابهام چندین ساله به ویژه برای عملکرد حکومت اسلامی ایران در نظر گرفته شود ؟ به نظر بنده به عنوان یک ناظر عادی ارائه راهکار مطلق گرایی با جمله "یک بار برای همیشه" معنا و مفهوم ندارد و باوجود زدوبندهای پشت پرده نیز نمی توان اعتماد جهانی را با این شیوه بدست آورد .»
همانطور که از توضیحات بالا روشن می شود آژانس به اندازه کافی بر مراکز هسته ای ایران 24 ساعته نظارت دارد اما انتظار آژانس آن است که ایران مراکز غیر هسته ای خود را از جمله پارچین به آژانس نشان دهد خب این انتظار در خارج پادمان هسته ای است و آژانس با اتکاء به بند 3 ممیز 1 دستور العمل اجرایی آژانس انتظار دارد ایران اجازه دهد بازرسان آژانس به یک سایت نظامی غیر هسته ای بروند خب شما خودت را جای مسئولین ایرانی بگذار آنها دوبار در فاصله شش ماه در سال 2005 از پارچین بازدید کردند و همین آقای هاینونن که الان مرتب علیه ایران مصاحبه می کند در ان زمان رئیس هیات کارشناسی بازدید کننده بود به صراحت اعلام کرد که هیچ فعالیت هسته ای در پارچین مشاهده نشده و در گزارش البرادعی هم بود خوب حالا ایران می گوید خود شما قبول دارید که این مرکز نظامی هسته ای نبوده شما بودید چکار می کردید ؟ ایران برای آنکه بهانه را از دست آنها درآورد می گوید یکبار دیگر هم می توانید بازدید کنید به شرطی که بار آخر باشد . یعنی اگر هسته ای نبود دیگر نمی شود یک سایت نظامی را برای بازدید عمومی همیشه باز گذاشت. اما آژانس با فشار آمریکا همچنان اصرار دارد اگر بازهم لازم شد از پارچین بازدید کنند . شما باید اطلاع داشته باشید در تاریخ آژانس تاکنون هیچ کشوری به آنها اجازه نداده از سایت های نظامی شان بازدید کنند . پنج کشور عضو دائمی شورای امنیت که پنج قدرت اول هسته ای نظامی هستند بر طبق بند اول ان پی تی از بازدید مراکز نظامی شان معاف شدند می ماند هند ، پاکستان و اسرائیل که اصلا ان پی تی را امضاء نکردند اما عضو آژانس هستند . وکره شمالی که از ان پی تی خارج شده و آژانس نمی تواند مراکز نظامی و غیر نظامی هسته ای اش را بازدید کند
حالا ایران که تاکنون همه مراکز هسته ای اش بدون استثناء بر اساس گزارش رسمی دبیرکل زیر نظر است و هیچ انحرافی را هم از ان پی تی گزارش نکردند تنها به دلیل آنکه ممکن است مراکز اظهار نشده و مخفیانه ای داشته باشد دهسال است که تحت فشار قرار دارد چرا چون با آمریکا و متحدانش درگیر است وگرنه اگر ما مانند آرژانتین یا برزیل و یا کره جنوبی در این اواخر بودیم یکماه سرو ته پرونده را بسته بودند . من نمی خواهم همه مشکلات را به گردن آمریکای لعنتی بیندازم اما امیرجان ما هم چوب بی تدبیری خودمان را می خوریم هم چوب سلطه جویی آمریکا و متحدانش را که خوب بهانه ای از ایران گیر آوردند و ولکن نیستند تا ایران یا تسلیم شود یا با اتکاء به پشتیبانی مردم آنها را به تجدید نظر در سیاست ای غلط خود وادار سازد . به هر حال من بازهم تاکید می کنم از نگاه من مسئولین باید به مردم باز گردند و سعی کنند حمایت و پشتیبانی اکثریت مردم را در همه زمینه ها واز جمله سیاست هسته ای ایران بدست آورند . بدون پشتیبانی مردم یا تسلیم است یا سرنگونی