گام سوم اطلاعات و کاربرد ان در تحلیل سیاسی قسمت اول
1-3 تعريف اطلاعات
از آنجا كه در زبان فارسي واژه ((اطلاعات))معاني متعددي دارد براي سهولت كار در اينجا به دو معنا ي آن توجه مي شود. اول اطلاعات به معناي عام كلمه و دوم اطلاعات به معنايي كه در تحليل و تفسیر سياسي كاربرد دارد.
**اطلاعات به معناي عام
((به مجموعه داده هاي علمي در مورد وقايعي گفته مي شود كه پردازش شده باشند . تا براي دريافت كننده آن داده ها معني خاصي را منتقل كند.
**اطلاعات به معناي خاص كاربرد ان در تحليل سياسي:
((اطلاعات به مجموعه مفاهيم و يا داده هايي گفته مي شود كه از پيش ازوقوع يك رويداد توسط تحليل گر سياسي مورد شناسايي ، گرد آوري ، دسته بندي و ارزيابي قرارگرفته اند . تا در متن تفسير يا تحليل در جاي مناسب مورد استفاده قرار گيرند.))
روشن است كه تنهاارائه تعريف اطلاعات ، مشكل تحليل گر سياسي را حل نمي كند .
بلكه اين مفاهيم پايه اي تعريف مي شوندتازمينه براي شناخت اطلاعات و جايگاه آن
در تحليل سياسي فراهم شود . شناخت اطلاعات بيش از كسب اطلاعات اهميت دارد .
يعني بايدتحليل گرسياسي بتواند با معيارهاي شناخت و بدست اوردن اطلاعات آشنا باشد.تازمينه براي تجزيه و تحليل آن اطلاعات فراهم شود. بنابراين در ابتدا با راههاي كلي كسب اطلاعات واخبارآشنا می شويم و سپس به شناخت و راههای ارزیابی اطلاعات مي پردازيم .
2-3 راههاي كسب اطلاعات
به طور كلي منابع كسب اطلاعت را از نگاه چگونگي بدست آوردن اطلاعات مي توان به
سه گروه متمايز از هم تقسيم كرد:
الف: منابع كلي و عمومي
ب: منابع تخصصي
ج: منابع اختصاصي
بنابراين با شناخت دقيق راههاي كسب اطلاعات ،مي توان بصورت سريع تربه اطلاعات موثق تر و دقيق تر دست پيدا كرد و دراين صورت مي توان گفت براي تحليل گر سياسي نيمي از راه طي شده است.
1-2-3 منابع كلي و عمومي كسب اطلاعات
اين گروه از منابع كاراصلي شان اطلاع رساني به عموم مردم در زمينه ي هاي متنوع است. راديو ، تلويزيون ، نشریات اعم از روزنامه،هفته نامه، ماهنامه يا هر رسانه ي ديگري مانند شبكه هاي مختلف ماهواره اي ويا اينترنت يا كتابخانه هاي عمومي كه همه در انتقال آزاد و عمومي بخش مهمي از اطلاعات موجود در جهان نقش ايفا مي كنند. همانطور كه همه مردم به اين منابع دسترسي دارند تحليل گر سياسي نيز مي تواند با مراجعه به اين منابع، اطلاعات مورد نظر خود را بدست آورد . اما فرق مهمي بين عامه مردم و تحليل گر سياسي خبره وجوددارد.
يك تحليل گر سياسي براساس تجربه اي كه طي سالها ي طولاني کسب می کند،
كم كم ياد مي گيرد كه چه اطلاعاتي را از كجا بدست آورد و در كجا بايگاني كند.تادر زمان مناسب بتواند از آن اطلاعات در تحليل هاي خوددر کم ترین زمان ممکن بهره بگيرد.
بنابراين خيلي مهم است كه تحليل گر سياسي مانند افراد عادي با اخبار و رويداد هايي
كه مي خواند يا مي شنود و يا مي بيند برخورد نكند.بلكه دقيقاً سعي كندبخش هاي مهم رويدادها را انتخاب كرده وبراساس نظم منطقي که نمونه اي از آن در بخش دسته بندي اطلاعات ارائه مي گردد آنها را بايگاني كندتادرجاي مناسب از آن استفاده نماید.
2-2-3 منابع تخصصي كسب اطلاعات :
اين دسته ازمنابع شامل مؤسسات پژوهشی، دانشگاهي ، مراكزتحقيقاتي ارگانهاي ملي يا بين المللي و سازمانهاي رسمي يا نهادهاي غير رسمي غير دولتي مي شوند كه درباره يك يا چند موضوع تخصصي فعاليت مي كنند . اين مراكز معمولاً اطلاعات خود را از طريق نشريات تخصصي يا سايتهاي اينترنتي و يا كتاب منتشر مي كنند . از جمله اين مراكز مي توان به مراكز اطلاع رساني سازمان تجارت جهاني بر روی اینترنت،اشاره كرد كه اطلاعات مربوطه به صادرات و واردات جهان و مسائل مربوطه به بازرگاني بين المللي را منتشر مي كند . همچنين مؤسسه تحقيقاتي در موردبحرانهاي بين المللي كه برروي اينترنت مطالب خود را منتشر مي سازد و كارش بررسي تحولات مربوط به بحران هاي منطقه اي و بين المللي است.
به اين قبيل منابع اطلاع رساني افراد عادي جامعه كمتر مراجعه مي كنند اما تحليل گران سياسي بيشتر مراجعه خواهندداشت. بدليل تنوع و كثرت اين مراكز تخصصي اطلاع رساني، امروزه يكي از مهمترين سؤالات تحليل گران اين است كه در چه زماني به كدام مؤسسه تحقيقاتي يا تخصصي بايد مراجعه كنند تا دچار به اصطلاح ((سرگيجه ي اطلاعاتي ))نشوند. براي اجتناب از اين پديده مضر اما فراگير سفارش اكيدمي شود كه در هر زمان متناسب با موضوع تحليل به سايتهاي تخصصي برروي اينترنت و يا مجلات گوناگون و كتابهاي تخصصي مراجعه نمايند .
براي كساني كه كار تحليل سياسي را جديداً آغاز كرده اند، مشورت با اساتيد فن براي شناخت مؤسسات معتبر تر و جدي تر براي پرهيز از اتلاف وقت و انرژي توصيه مي گردد . البته تحليل گر سياسي به مرور زمان مي توانند از ميان انبوه مراكز و مؤسسات ، آنهايي كه بصورت تخصصي تر موضوع موردنظررا دنبال مي كنند، انتخاب نمايند. مهم آن است كه پس از انتخاب منبع كسب اطلاعات،بدانيم كه چگونه از اطلاعات بدست آمده استفاده كنيم . اما قبل از آن لازم است
براين نكته مهم تاكيد شود كه فرايند كسب اطلاعات نمي تواند جدا از مرحله بايگاني ، دسته بندي ، شناخت و ارزيابي و در نهايت تجزيه و تحليل اطلاعات باشد .بنابراين پيوستگي اين مراحل خود بعنوان عامل مهمي در كاربردي كردن يا غير كاربردي كردن اطلاعات بدست آمده نقش اساسي دارد. در بخش هاي بعدي اين بحث با آنها آشنا مي شويم اما در اين جا لازم است به منبع ديگري از كسب اطلاعات توجه كنيم كه جنبه ي ((ويژه ))دارد.
3-2-3 منابع اختصاصي (ويژه) كسب اطلاعات
اين منابع معمولاً با افراد حقيقي يا نهادهاي حقوقي مؤثر در نظام سياسي كشور هاي مختلف در ارتباط هستند . دسترسي به اين قبيل منابع اطلاعاتي براي همه افراد مقدور و ممكن نيست . اينگونه منابع مي توانند اطلاعات كاملاً سري و خيلي محرمانه را بدون آنكه جنبه جا سو سي داشته باشنددراختياربعضي از افراد قراردهند.در مواردي هم بدليل اقتضا مسائل سياسي، اطلاعات محدودي را در مورد يك موضوع خاص در اختيار افراد ويژه قرار مي دهند .
معمولاً اين قبيل اطلاعات از سه راه بدست مي آيند.
اول : اطاعاتی که مسئولان مربوطه بدليل آنكه مي خواهند با انتشار بخشي از ان به ارزيابيي مقدماتي واكنش افكار عمومي بپردازند. بدون آنكه مسئوليت عواقب انتشار آن خبر يا اطلاعات را بر عهده بگيرند .
مثال : ايران و مصر تصميم داشتندمناسبات سياسي خودرا برقرار كنند اما براي آنكه تبعات بعدي انتشار اين خبر سنجيده شود .درهمان زمان از زبان بعضي افرادمطلع خبر ان اعلام گرديد. وقتي واكنش هاي مثبت و منفي در ایران و مصر بررسي شد،متناسب با ان واکنش ها ، تصميم گرفته مي شود كه فعلا مساله مسكوت گذارده شود.
دوم: اطلاعاتي كه بدليل رابطه ويژه اي كه بين تحليل گر سياسي و مسئول وزارتخانه يا نهادي كه با او در ارتباط است ، برقرار شده و بصورت دوستانه منتقل مي گردد.اين قبيل اطلاعات معمولاً تنها بخشي از اطلاعات است و كمتر جزئيات را شامل مي شود .با اين وجود مي تواند به واقع بيني و درك صحيح از تحولات جاري و آتي تحليل گر سياسي كمك كند .
مثال : اطلاعاتي كه بوسيله يكي از شركت كنندگان در مذاكرات دو جانبه بين مسئولين دوكشور در اختيار يك تحليل گر سياسي قرار داده مي شود.نقش کلیدی در تحلیل رویدادهائی خواهد داشت که پس از ان نشست اتفاق افتاده است
سوم: اطلاعاتي كه به از طريق خريد ویا فروش اطلاعات متقابل بدست مي آيد.
به طور معمول بعضي از تحليل گران حرفه اي در جهان غرب با استفاده از سرمايه گذاري
رسانه اي كه آن تحليل گر با او در ارتباط است، مي كوشنداز طریق برقراري تماس با افراد مؤثر در كشور هاي جهان سوم با دادن هدايا ، دعوت به مجالس ناهار يا شام غير رسمي و ارائه پول به صورت مستقيم يا غير مستقيم ، اطلاعات ذي قيمتي را بدست آورند كه در گزارش هاي ويژه ، مطبوعات بدون ذكر مبلغ منتشر مي شوند.اين قبيل گزارش ها معمولاً موجب شهرت نويسنده مي شود.از جمله اين اقدام ها مي توان به مجموعه مقاله هاي هریس در روزنامه واشنگتن پست اشاره كرد كه موجب انتشاراخبار مربوط به شكنجه زندانیان عراقی توسط نظامیان امریکائی در زندان ابو غريب بغداد شد. حتي در مواردي مقام هاي رسمي نيز پس از انتشار اين قبيل اطلاعات مجبور به
كناره گيري مي شوند . اما به هر حال دستيابي به اين قبيل اطلاعات امروزه يكي از
مهم تر ين منابع كسب اطلاعات به شمار مي رود.
3-3 شناخت اطلاعات
پس از كسب اطلاعات از هر منبعي به هر وسيله اي ، تحليل گر بايد شناخت دقيقي نسبت به ماهيت اطلاعات بدست آمده داشته باشد.براي پي بردن به ماهيت اطلاعات و شناخت جزئيات آن هر تحليل گر سياسي لازم است به چهار سؤال اساسي ذيل پاسخ دهد .
سؤال اول : منشاء اطلاعات كدام است يعني نحوه بدست آوردن اطلاعات از چه طريق بوده است./
سؤال دوم: منبع اطلاعات چيست يا كيست ./
سؤال سوم : منبع اطلاعات تا چه حد معتبر است./
سؤال چهارم: وابستگي منبع اطلاعات به كدام جريان فكري يا جناح حا كمیت است ./
در واقع تحليل گر سياسي بايدشناخت دقيقي از چهارپایه اصلي اطلاعاتی كه بدست آورده است ، داشته باشد . بنابراين صرف بدست آوردن اطلاعات كفايت نمي كند بلكه براي تحليل رويداد هاي سياسي بايد شناخت دقيق تري درباره ماهيت اطلاعات بدست آمده ، كسب نمائيم . بدليل اهميت اساسي كه اين موضوعات دارند با تفصيل بيشتري آنها را بررسي مي كنيم.
1-3-3 شناسايي منشأ كسب اطلاعات
تحليل گر سياسي بايد بداند منشاء اطلاعاتي كه بدست آورده است از چه طريقي بوده است تا بتواند در مورد صحت يا سقم اطلاعات خود قضاوت دقيق تري داشته باشد .در حقيقت آسان تر ين راه پي بردن به ماهيت واقعي و يا غير واقعي بودن يك سري اطلاعات ، شناخت منشاء توليد يا صدور اين اطلاعات است . بنابراين تحليل گر سياسي قبل از آن كه به سراغ منبع خبر يا منبع انتشار اطلاعات باشد بايد به سراغ منشأ توليد آن خبر يا آن اطلاعات برود.
بطور معمول اگر منشاء توليد يك اطلاعات شناخته شد، تحليل گر سياسي راحت تر مي تواند در مورد آن اطلاعات از لحاظ صحت و سقم يا كامل بود ن يا ناقص بودن ، معتبر بودن يا بي اعتباري اطلاعات ، قضاوت كند.
از آنجا كه معمولاً بدست آوردن منشأ اطلاعات يا توليد كننده اصلي اطلاعات بسيار دشوار است اغلب تحليل گران سياسي براي شناخت ماهيت اطلاعات خود به منبع اطلاعات رجوع مي كنند. اما به هر حال تحليل گر سياسي نمي تواند به سابقه اطلاعات بدست آمده رجوع نكند . براي شناخت سابقه اطلاعات در نهايت مجبور خواهد شد علاوه بر منبع اطلاعات به منشاء ايجادآن اطلاعات و نه فقط منبع انتشار ان توجه نمايد.
در نهايت شناخت منشأ توليد اطلاعات و سابقه آن در گذشته دور نسبت به رويداد ي كه
آن اطلاعات مرتبط با آن تنظيم شده است بسيار اهميت دارد. ذكر مثالي در اين مورد
مي تواند راهگشا باشد.
مثال: عمده اطلاعاتي كه مسئولین آمريكايي در مورد سلاح هاي كشتار جمعي رژیم صدام داشتند از مخالفان صدام حسين بدست اورده بودند.به همين دليل سرانجام روشن شد كه بي توجهي عمدي يا غيرعمدي آمريكای ها به تعارض هاي موجود ميان صدام و مخالفانش موجب افشاء غير واقعي بودن ان اطلاعات و در نتيجه بي آبرويي جهاني براي دولت آمريكادر موردپيدا نشدن سلاح هاي كشتارجمعي در عراق شد . اگر آمريكايي ها مي خواستندمي توانستند به اين اصل بديهي توجه كنند كه مخالفان صدام ممكن است به دليل دشمني با صدام و تحريك آمريكا براي براندازي حكومت ظالمانه او در مورد فعاليت هاي رژیم صدام در توليد سلاح ها ي كشتارجمعي دروغ گفته باشند يا بزرگ نمائي كرده باشند.
2-3-3 شناخت منبع اطلاعات
معمولاً پس از آنكه منشأ توليد اطلاعات را شناختيم يا حتي زمانی که در مورد شناسايي
دقيق آن ناكام مانديم مي توان به منبع انتشار اين اطلاعات توجه كرد.
امروزه اخبار و اطلاعات بصورت هماهنگ شده و كاملاً دستكاري شده به اطلاع افكار عمومي مي رسد . يعني كليه مراكز اطلاع رساني اهم از خبرگزاري ها، راديو تلويزيون ها، روزنامه ها و غيره چه آنها كه ادعاي بي طرفي در ارسال اخبار دارند و چه آنهايي كه ادعايي در اين موارد ندارند. همه بدون استثناء اخبار و اطلاعات را به صورتی كه مايل هستند منتشر مي كنند و از فيلترهاي خود مي گذارنند.اين بدان معنا نيست كه همه آنها سانسور مي كنند" نه" بلكه همه آنهاتلاش مي كنند اطلاعات و اخبار را در جهت اهداف رسانه هاي خود، سازمان دهي وسپس منتشر كنند.
بنابراين براي تحليل گرتازه كار بسيار اهميت دارد قبل از هر چيز بداند منبع انتشاراين اطلاعات فرد است يا سازمان حقوقي؟ اگر فرد است سوابق آن فرد را پيدا كند و او را از لحاظ اعتبار سياسي يا اعتبار تخصصي مربوط به موضوع بدست آمده بررسي نمايد.اگر سازمان حقوقي يا تخصصي است اين سازمان داراي چه سوابقي است و چه گرايش هايي داشته است كه در بخش هاي بعدي به آن مي پردازيم . در نهايت بدست آوردن منبع خبر و شناخت چيستي يا كيستي آن براي قضاوت دقيق درباره صحت اطلاعات مورد بررسي ،بسیار مهم است .
مثال : برگزاري انتخابات رياست جمهوري در اوكراين چرا به شروع بحران سياسي در اين كشور از اول آذر ماه 1383 انجاميد؟
براي تحليل اين رويداد نياز داريم كه اطلاعات دقيقي در مورد مطالب زير داشته باشيم :
1- چه كساني در انتخابات كانديدا شده بودند.
2- تفاوتهاي بين كانديداهاي مطرح در كجا است .
3- چرا آمريكا و اتحاديه اروپا از پوشچنكو يكي از كانديد هاي مطرح حمايت مي كردند.
4- چرا روسيه و بعضي از كشور هاي منطقه از یاناكوپچ يكي ديگر از كانديد هاي مطرح ك كه در زمان انتخابات پست نخست وزيري داشت،حمايت مي كردند.
5- چرا اكثريت مردم شرق اوكراين از یاناكوپچ و اكثريت مردم غرب اوكراين از پوشجنكو حمايت مي كردند.
6- تفاوت در آمدي مردم شرق و جنوب شرق صنعتي اوكراين با غرب عمدتاً كشاورزي و خدماتي اوكراين تا چه ميزان بر روي شكل دهي به آراء آنها اثر داشته است.؟
7- حمايت دستگاه هاي تبليغاتي غرب از یوشچنكو تا چه ميزان بر تهیج طرفداران او براي ريختن به خيابان ها مؤثر بود؟
روشن است كه تحليل گر سياسي بايد قبل از تحليل ماجراي بحران انتخابات رياست جمهوري در اوكراين اطلاعات پايه اي فوق را بدست آورده باشد اما نكته مهم آن است كه تحليل گر سياسي این اطلاعات را از کدام منبع بدست اورده است ؟چرا که منابع خبری متناسب با گرایش ها و منافع صاحبان خود، به اطلاعاتی که ارائه مي دهند جهت و موضع خاص خود را می دهند . به عبارت دقیق تر انها می کوشند اطلاعات را به گونه ای ارائه کنند که در نهایت نقطه نظر خاصی که دارند القاء شود .
بنابراین با توجه به مثال فوق تحلیل گر سیاسی بايد مطمئن شود كه به راستي روند ايجاد نزديكي بين پوشچنكو و غرب وجود دارد . اگر اين اطلاعات غلط باشد يا تنها يكطرفه باشد يعني غرب از او حمايت مي كند اما او از غرب حمايت نمي كند تحليل ماجرا كاملاً متفاوت مي شود. همانطور در مورد آقاي پاناكويچ بايد تحليلگرسياسي مطمئن باشد او از سوي روسيه حمايت مي شود و دلايل اين حمايت را به خوبي بررسي كند. براي دستيابي به اين موضوع لازم است كه در موردگرایش ها ومنافع منابع اطلاعاتی موجود در رسانه هاي گروهي درباره ي شخصيت پوشچنكو و پاناكويچ بخوبي اطلاع داشته باشد.در بعضی موارد که این اطلاعات دقیق موجود نیست تحلیل گر سیاسی می تواند با استفاده از فرائن يا شواهد موجود و همچنين سوابق منابع اطلاعات منتشر شده درباره اين دو كانديداي اصلي ، تشخيص دهد كه موارد ادعاشده عليه آنها در مورد وابستگي پوشچنكو به غرب و پاناكويچ به روسيه صحت دارد يا صرفاً يك جريان سازي خبري براي خراب كردن چهره آنها است. در باره سایر موارد مطرح شده در سئوالات نیز می توان اراین الگو پیروی کرد .
نکته مهم:
فرق منشاء اطلاعات با منبع اطلاعات در این است که منشاء اطلاعات تولید کننده اطلاعات ویا خبر است در صورتی که منبع اطلاعات منتشر کننده خبر یا اطلاعات مورد نظر است .
3-3-3 اعتبار منبع اطلاعات
دشوارترين بخش شناخت ماهيت اطلاعات ، قضاوت درباره اعتبار منبع اطلاعات بدست آمده است .
چرا كه از يك طرف اگر منبع بي اعتبار باشد كل اطلاعات محل ترديد قرار مي گيرد و كاربرد خود را تقريباًاز دست مي دهد . مگر منبع معتبر ديگري پيدا شود تا آن اطلاعات را تائيد كند . از طرف ديگر معيار دقيقي براي اعتبار يا بي اعتباري منابع اطلاعاتي وجود ندارد و تنها مي توان به سوابق آنها استناد كرد به اين معنا هر چقدر منابع اطلاعاتي داراي سوابق روشن و دقيق در ارائه اطلاعات باشند مي توان بيشتر به آنها اعتماد كرد و در نتيجه اعتبار بيشتري براي ما دارند بنابراين رابطه معناداري بين اعتماد گيرنده اطلاعات با اعتبار انتشار دهنده اطلاعات وجود دارد .و چون اعتماد و اعتبار هر دو كاملاً قابل انطباق بر مناسبات افراد هستندو درزمان هاو مكان هاي مختلف مي توانند حالت هاي گوناگون پيدا كنند،به همين دليل نمي شود قانون كلي براي آن استخراج كرد. با اين وجود نبايد به هيچ وجه از سابقه منبع اطلاعاتي غفلت ورزيد . يعني اصل برآن است كه يك منبع اطلاعاتي كه در سابقه گذشته خود هميشه صداقت داشته است در مورد اطلاعات مورد نظر ما هم صادق باشد مگر خلاف آن ثابت گردد . همينطور در مورد منبع اطلاعاتي كه هميشه اطلاعات مخدوش منتشر كرده است .اصل بر آن است كه فرض بگيريم اطلاعات مورد نظر ما هم ممكن است صحيح نباشد و از راههاي ديگري كه بحث خواهد شد در مورد آنها بررسي لازم به عمل آيد.ولي مشكل در اين مرحله حل نخواهد شد زيرا هر تحليل گر سياسي دقيقاًنمي تواند در مورد عملكرد گذشته منابع اطلاعاتي ثبت و ضبط دقيق داشته باشد تنها افراد حرفه اي و كار آزموده ، كه سالها بايگاني مرتبي از اخبار اطلاعات منتشر شده از سازمانهاي خبري و اطلاع رساني دارند، مي توانند در اين قبيل موارد قضاوت نسبتاًدقيقي داشته باشند. بنابراين نوجوانان تحليل گر بايد از همان ابتدا كار بايگاني مرتبي براساس اصول منظمي كه در ادامه این مطلب بعضی از انها معرفي شده است ، تشكيل دهند. تا در زمان مناسب بتوانند هم اطلاعات صحيحي از رويدادها داشته باشند وهم سوابق منابع خبري را بصورت نظام مند شده داشته باشند.
4-3-3 گرايش هاي سياسي اعتقادي ، فرهنگي و اقتصادي منبع انتشار اطلاعات
از آنجا كه وابستگي هاي سياسي – اعتقادي يا فرهنگي و حتي اقتصادي منابع اطلاعات تأثير بسيار تعيين كننده اي بر عملكرد آنها در مورد چگونگي انتشار اخبار و اطلاعات دارند، شناخت دقيق اين گرايش ها مي تواند به تحليل گر سياسي كمك كند تا بهتر بتواند در مورد وثوق اطلاعات منتشر شده از سوي آن منبع تصميم گير كند. ذكر مثال قبلي در مورد اطلاعات غلطي كه مخالفان صدام و امريكا داده بودند در اين مورد نيز كاربرد دارد. در واقع گرايش هاي اعتقادي نيز در مواردي موجب مي شوداطلاعاتي به غلط منتشر شود و يا ملاحظات اعتقادي مانع از انتشار صحيح اطلاعات در مورد يك پديده سياسي مي شود از جمله در مورد در گيري هاي مذهبي بين پيروان اهل سنت و اهل تشيع در پاكستان در منابع خبري معمولاً متناسب با آنكه شيعه يا سني هستند روايتهاي مختلفي نقل مي شود كه تحليل گر سياسي بايد به ظرافت هاي آن توجه نمايد. در مورد گرايش هاي قومي و ملي نيز كه در مواردي جنبه هاي قومي اعتقادي نيز پيدا مي كند معمولاً موضوع به همين شكل بايد مورد توجه قرار گيرد . از جمله در مورد اخبار كشورهاي عربي معمولاً وقتي بحث كشورهاي عربي و غير عربي مطرح است اخبار هميشه تحت تأثير گرايش هاي قومي عربي در رسانه هاي كشورهاي عربي قرار دارد.
در مورد گرايش هاي فرهنگي نيز در مواردي ملاحظه مي شودكه فرهنگ حاكم بر يك رسانه يا كشوري كه منبع انتشار اطلاعات است در جهت دهي آن اطلاعات نقش كليدي داشته است. توجه به اين واقعيت مي تواند به شناخت دقيق منبع اطلاعات كمك كند .بعنوان مثال فرهنگ ديد و بازديد عيد نوروز در ميان ايرانيان و تأثير آن در انتقال اخبار و اطلاعات در ايام تعطيلي كشور مي تواند كمك بزرگي به تحليل گر سياسي در مورد رسيدن به منشاء و منبع بي پايه بسياري از اطلاعاتي باشد كه در اين ايام در اذعان عمومي مطرح مي شود.
گرايش هاي اقتصادي نيز مانند وابستگي به كمپاني هاي بزرگ در آمد زا مي توانند در شكل دهي اطلاعات و اخبار نقش داشته باشند و مسلماً توجه به آنها مي تواند به تحليل دقيق تر موضوع كمك كند . بعنوان مثال وقتي از وابستگي شركت بزرگ نفتي هالي برتون آمريكا به ديگ چيني معاون رئيس جمهوري آمريكا اطلاع داشته باشيم به خوبي مي توان به دليل اين واقعيت بيشتر پي برد كه چرا اكثر سرمايه گذاري هاي نفتي در عراق به شركتهاي هالي برتون سپرده شده است .درنتيجه اخباري را كه شبكه فاكس نيوز وابسته به مردوك صاحب نفوذ در رسانه ها ي امريكا كه دوست نزديك ديك چني است در باره فعاليتهاي نفتي شركت هالي برتون در عراق منتشر مي كند،بايد با احتياط پذيرفت.
4-3 ارزيابي اطلاعات
ارزيابي اطلاعات در چهار چوب مباحث مربوط به تحليل سياسي در واقع بررسي صحت و سقم ، كامل بودن يا ناقص بودن اطلاعات قابل دسترسي است . علي رغم تلاش تحليل گر سياسي براي دستيابي به اطلاعات دقيق و صحيح در بسياري از موارد اطلاعاتي كه بدست مي آورد دچار مشكلات اساسي است . اگر بار ديگر چهار مرحله اي كه در مورد شناخت ماهيت اطلاعات مطرح شده مرور كنيم مي توانيم در مرحله ارزيابي اطلاعات وارد شويم .
بررسي گرايش هاي منبع اطلاعات بدست آمده .
اين چهار مرحله در واقع اگر بطور كامل انجام شده باشد كار تحليل گر در مرحله ارزيابي اطلاعات ساده تر خواهد بود . براي آنكه ارزيابي اطلاعات با روش واحدي انجام گيرد معيارهايي را كه براي ارزيابي اطلاعات بايد بكار گرفته شوند، معرفي مي كنيم.
بطور معمول اطلاعات گرد آوري شده ممكن است از سه جنبه كاملاً متفاوت، مورد ارزيابي قرار گيرند
اول از لحاظ منشاء منبع اطلاعات كه با استفاده از روش تطبيق مي كوشيم بين منابع مختلف در دسترس ، اطلاعات موجود را باهم مقايسه كنيم .
دوم از جهت محتوي اطلاعات كه اگر دچار تناقص داخلي اطلاعات يا نقص اطلاعات است پايد از طريق مراجعه به ساير منابع تكميلي و يا پرسش از اهل نظر و كارشناسي نواقص موجود را رفع كرد.
سوم از لحاظ سابقه اطلاعات موجود كه هميشه به عنوان پس زمينه مناسب برا ي هر تحليل سياسي شناخته مي شود.
بر اين اساس تحليل گر سياسي براي ارزيابي اطلاعات موجود پس از طي مراحل سه گانه فوق اگر به موردي مشكوك برخورد كرد، بايداز روش هاي ذيل براي ارزيابي اطلاعات بدست امده استفاده نمايد.
در بسياري موارد اطلاعاتي كه بدست آورده ايم از طريق بررسي در چند منبع مختلف قابل اصلاح هستند. اين اصلاح ممكن است تكميل موارد ناقص باشد و يا اساساً منجر به تصحيح اطلاعات اشتباهي شوند كه توسط رسانه ها سهواً يا عمداً منتشر شده اند.
مثال : در خبري آمده است ((صدها هزار تن از كارگران كره جنوبي دست به اعتصاب زده اند كه در اثر اين اعتصاب ميليونها دلار به صنايع اين كشور زيان وارد آمده است.))
در نگاه اول تحليل گر سياسي ممكن است تصور كند با توجه به مشاركت صدها هزار تن از كارگران در كره جنوبي و وارد آمدن ميليونها دلار خسارت ، اين اعتصاب مي تواند به سرنگوني دولت كره جنوبي منتهي شود .اما براي ارائه اين تحليل كه به دليل اين انتخابات دولت كره جنوبي بزودي سرنگون مي شود، با اين اطلاعات محدود و ناقص نمي توان قضاوت دقيق كرد . زيرا اولاً معلوم نيست اين اعتصاب از چه زماني شروع شده و تا كي ادامه دارد و ثالثاً كدام بخش هاي كره جنوبي را شامل مي شود.
با مراجعه به ساير منابع خبري در مي يابيم كه اولاً اين اعتصاب به مدت دو سال است كه هر ماهه به مدت يك روز برگزار مي شود.در واقع اين اعتصاب نه يك اعتصاب گسترده طويل المدت، بلكه يك اعتصاب يك روزه " هشدار دهنده" به دولت محسوب مي مي گردد. ثانيا اين اعتصاب تنها شامل كارگران صنايع كشتي سازي و اتومبيل سازي كره را شامل مي شود و اتحاديه سراسري كارگران كره جنوبي به دليل اختلاف نظر با رهبران اعتصابي ، از آن حمايت نكرده اند.
با توجه به اطلاعات تكميلي كه از مراجعه به منابع ديگر بدست مي آيد به خوبي مي توان فهميد كه تحليل گر سياسي نبايد درارائه تحليل خود عجله كند و گاهي اطلاعات ناقص در تحليل سياسي انحراف ايجاد مي كند . چرا كه اعتصاب هر ماهه آن هر تنها يك روز نمي تواند به سقوط دولت منجر شود ثانياً مخالفت اتحاد يه بزرگ كارگري كره جنوبي با اين اعتصاب از اثر بخش بودن آن به شدت مي كاهد.
داشتن اطلاعات پايه درباره كشورهاي مختلف در زمينه هاي گوناگون سياسي ، اقتصادي و فرهنگي موجب مي شود كه در مواردي بعضي از اطلاعات كه بدست تحليل گر سياسي مي رسد با توجه به اندوخته هاي قبلي او تصحيح شود.
مثال: در خبري درباره اكتشاف چاه جديد نفت در جمهوري آذربايجان اطلاعات تكميلي ارائه شده است كه در آن قسمت اعلام شده است ميزان توليد روزانه نفت جمهوري آذربايجان يكصد ميليون بشكه نفت در روز است . اگر تحليل گر ما از آمار توليد جهاني نفت در روز كه پيش از هفتاد ميليون بشكه است اطلاع داشته باشد بطور قطع به اشتباه بودن اين اطلاعات پي مي برد زيرا امكان ندارد جمهوري آذربايجان بتواند سي ميليون بشكه نفت بيش از توليد روزانه ي نفت كل جهان توليد كند .
بنابراين تحليل گر سياسي مي تواند با استفاده از اطلاعات پايه اي خود اطلاعات بدست آمده را تصحيح يا تكميل كند.
با استفاده از اصل منطقي تناقص مي توان اشكالاتي را كه در مورد بعضي از منابع اطلاعاتي بوجود مي آيد اولاً شناسايي كرد و ثانياً در صدد رفع آنها برآمد. در مواردي پيش مي آيد در يك منبع اطلاعاتي مواردي عنوان شده است كه نقيض هم هستند يعني پذيرش هر يك از اطلاعات عنوان شده مستلزم رد شدن بخش ديگري از اطلاعاتي است كه توسط همان منبع اطلاعات منتشر شده است. در اين قبيل موارد تحليل گر سياسي مي كوشد در ابتدا به صحت اطلاعات بدست آمده شك كند و در مرحله بعد با مراجعه به منابع مرجع يا معتبر دست اول تناقص موجود را برطرف كند.
مثال :در خبرها آمده بود ((در اثر درگيري بين دو گروه قومي در نامبيا 60 تن مجروح و 8 نفر زخمي شدند گفته مي شود در جريان اين درگيريها بين دو گروه قومي توتسي ها و هوتو ها كه بر سر تقسيم آب رودخانه اي در يك روستاي مركزي نامبيا اختلاف دارند،ميليونها دلار خسارت بر جاي مانده است .))
در ارزيابي اطلاعاتي كه در اين خبر آمده است به خوبي مي توان تناقص را مشاهده كرد به شرط آنكه با كشور نامبيا در جنوب غرب آفريقا و همچنين اقوام هوتو و توتسي در شرق آفريقا آشنا باشيم . از آنجا كه در كشور نامبيا اقوام هوتو و توتسي زندگي نمي كنند بنابراين يا محل درگيري در كشورهايي نظير رواندايابروندي يا كنگو بوده است كه اقوام توتسي و هوتو در آنجا زندگي مي كنند و يا نام اقوام موجود در مركز نامبيا اشتباه عنوان شده است. بنابراين در اين قبيل موارد كه تناقص اطلاعات وجود دارد بايد با استفاده از منابع مرجع و معتبر به سمت حل و فصل مشكل پيش رفت.
البته همانطور كه مشاهده مي شود اصل تناقص بيشتر به كشف اشكال در اطلاعات موجود كمك مي كند و كمتر مي تواند به اصلاح اطلاعات بيانجامد.
در مواردي يك سري اطلاعات از سوي چند منبع منتشر مي شوند با آنكه موضوع آن اطلاعات ،يكي است اما اطلاعات متفاوتي را دو منبع يا چند منبع مختلف ذكر كرده اند.كه نمي توان پذيرفت در باره يك موضوع امار يا اطلاعات متفاوت ارائه شود. در اين قبيل موارد در درجه اول تلاش مي كنند از طريق مراجعه به منابع مرجع و معتبر مشكل موجود حل شود. در صورتي كه به هر دليل دسترسي به منابع معتبر ممكن نبود منبعي كه به حادثه مورد وقوع نزديكتر باشد به منابعي كه از نقاط دورتر گزارش كرده اند ((ترجيح)) داده مي شوند . اگرچه سابقه عملكرد آن منبع اطلاع رساني نيز مهم است ولي حتي بر فرض اعتبار هر دو منبع آن منبعي كه به حادثه نزديكتر بوده است مي تواند براي تحليل گر مورد استناد قرار گيرد. بنابراين اولويت اول اعتبار منبع است و در هر مرحله بعد منبعي كه به محل رويداد يا كشوري كه اطلاعات در مورد آن مطرح شده است، نزديكتر باشد.
مثال: در يك خبر آمده است كه در سراسر فرانسه سه اتحاديه بزرگ كارگري وجود دارد درحالي كه منبع ديگر مي گويد اين اعتصاب سراسري توسط پنج اتحاديه بزرگ كارگري در فرانسه سازمان دهي شده اند. با مقايسه دو منبع در مي يابيم كه منبع اول خبرگزاري فرانسه بوده و منبع دوم خبرگزاري رويتر است از آنجا كه خبرگزاري فرانسه در مورد تحولات فرانسه احتمالا اطلاعات دقيق تري منتشر مي كند فرض ميگيريم كه اطلاعات ارائه شده از سوي خبرگزاري فرانسه دقيق تراست . البته همانطور كه گفته شد قبل از آن بايد مطمئن شد در مراجع قابل دسترسي ، در مورد تعداد اتحاديه هاي موجود در فرانسه منبع معتبري موجود نباشد.چرا كه در صورت موجود بودن منابع مرجع ، مانند دايره المعارف ها ان مراجع بر هر منبع ديگري اولويت دارند .