بازهم در باره دیپلماسی رسانه ای
به نام خدا
احیای دیپلماسی رسانه ای
مقدمه :
در تابستان هر سال دیپلمات های ایران از سراسر جهان به تهران می ایند تا همه فرصتی برای دیدار دوستان و اقوام فراهم شود و هم در جلسات فشرده کارشناسی به بررسی سیاستهای گذشته بانگاه به آینده بپردازند . معمولا درملاقات با مسئولین کشور نیز رهنمودهای لازم را دریافت می کنند که آن بخش از سیاستهای اعلانی که منتشر می شود به عنوان شاخص های سیاست خارجی کشورمورد بررسی و کنکاش ازسوی رسانه ها قرار می گیرد .
به همین مناسبت جا دارد در باره دیپلماسی رسانه به عنوان یکی از مهم ترین موضوع هایی که در سالهای اخیر کمتر مورد توجه قرار داشته وبه نوعی به کار خانواده رسانه ملی هم ارتباط دارد به بررسی و تعمق بپردازیم.
درمقاله پیش روی کوشش شده است ضمن مطرح کردن ضرورت پی گیری مباحث مربوط به دیپلماسی رسانه در صدا و سیما ، ایده ها و روش ها ی موجود و تجربه شده در جهان را با نگاه بومی ویژه ایرا ن به عنوان پیشنهادهایی برای فعا ل شدن دستگاه دیپلماسی رسانه ای کشور ارایه گردد .
پیشینه بحث:
نظام بین الملل ازآغاز دهه1370 پس ازسقوط دیوار برلین و تغییر حکومتهای کمونیستی شرق اروپا ودرپی آن با فروپاشی شوروی دراذرماه سال 1371 دچارتحول اساسی شده است. این تحول بویژه پس ازحادثه یازده سپتامبر با دگرگونی قابل توجه ای در سیاستها و روش ها روبروشد .
دردوران جدید روابط بین الملل سرمایه گذاری برای ارائه چهره ای بهتر وشفاف تر از کشورها درنزد افکارعمومی سایرکشورها، به صورت همه جانبه تری درمقایسه با سالهای قرن بیستم ،به عمل می آید؛ بطوریکه میلیون ها دلار صرف ارائه چهره ای مناسب از کشور ها می شود. این بحث تحت
(مدیریت برداشت)مطرح می شود . perception management عنوان
یکی ازاقدام هایی که می تواند سیاست خارجی ما را درمقابل تحولات جدید کارآمدترکند،وبه ارائه چهره مثبت ترازجمهوری اسلامی ایران به جهان کمک نماید فعال کردن" دیپلماسی رسانه ای" است .
دیپلماسی رسانه ای که از مباحث جدید در سیاست خارجی است در چهار دهه گذشته کم کم جای خود را درعرصه بین المللی بازکرده و امروزه به عنوان یکی از رشته های مهم دانشگاهی دردانشگاه های معتبرجهان تا سطح دکترا تدریس می شود.
از 1990 که جوزف نای نظریه پرداز امریکایی بحث به کارگیری قدرت نرم را به جای قدرت سخت با انتشارمقاله ای درنشریه فارن پالسی مطرح کرد،دستگاه دیپلماسی آمریکا با ردیگرمباحث مربوط به "دیپلماسی عمومی " را به صحنه عمل وارد ساخت . اگرچه آمریکا تا پیش از ان به مدت دو دهه این سیاست را بصورت غیر اعلام شده دنبال می کرد، اما ازاین زمان به بعد به بعد بصورت شفاف در عرصه رسانه ها وارد گردید. از همین زمان دیپلماسی رسانه ای نیز به شکل گسترده تری به کار گرفته شد . موضوع اصلی مقاله جوزف نای راههای مقابله با نفوذ کمونیسم به رهبری شوروی از طریق نفوذ از درون بدون به کاری گیری قدرت نظامی بود.
پیش ازآن دردهه هشتاد ميلادي و بويژه دردوران اصلاحات گورباچف ازسال1985به بعد درشوروي امكانات و شرايط مناسبي فراهم شد تا امريكا از طريق برقراري تماس با روشنفكران ناراضي و همچنين مقام هاي برجسته حزب كمونيست كه از شرايط موجود در كشورشان ناراضي بودند ، بتواند طي شش سال به اندازه 60 سال پيش از ان، موقعيت خود را درشوروي دررسانه ها و محافل ذي نفوذ مالي وفرهنگي گسترش دهند. این معجزه دقیقا بخاطر استفاده از" قدرت نرم" به جای "قدرت سخت " تحقق پیدا کرد . یکی از اصلی ترین شاخص های به کار گیری قدرت نرم استفاده از رسانه به عنوان ابزارجنگ نرم بود.كاردیپلماسی امریکا درکناردیپلماسی رسانه ای تا آنجا پيش رفت كه بوريس يلتسين دبيركل وقت حزب كمونيست شهر مسكو با امريكا كاملا هماهنگ شد به گونه اي كه وقتي توانست از طريق زد و بند درون حزبي به رياست جمهوري روسيه كه دران زمان يكي از جمهوري هاي پانزده گانه شوروي محسوب مي شد ، دست پيدا كند در عمل دربرابر كودتاچي هاي حزب كمونيست شوروي ايستاد وبا بازگشت گورباچف به قدرت او را چند روز پس از كودتا ، مجبور به كناره گيري رسمي از مسئوليت کرد. تا زمينه براي اعلام رسمي فروپاشي شوروي با حمايت مستقيم و غير مستقيم امريكا فراهم شود .
توجه به شاخص های مهم روابط بین الملل و تغییراتی که در ان بوجود امده و مقایسه این شاخص ها با وضعیت موجود ، ضرورت تجدید نظر در سیاستهای گذشته در ارتباط با بی توجهی یا کم توجهی به رسانه های گروهی را بیش از پیش روشن می سازد.
با نگاهی به تحولات شگرف دو دهه اخیربخوبی می توان دریافت که در حال حاضر شرایط جهانی ومنطقه ای بطورکلی دگرگون شده وبه همین دلیل معادلات گذشته تغییرماهیت داده اند زیرا :
الف: بلوک بندی جهان کاملا برهم خورده است و در حال حاضرجهان درحال گذاربه دوران جدید نظام بین الملل است و به سمت استقرار یک نظام چند جانبه گرا با تکیه بر پیمان های منطقه ای پیش می رود .اما آمریکا با همه امکانات خود د صدد است با استفاده ازفاصله زیادی که با رقبای خود ازلحاظ نظامی واقتصادی دارد رهبری جهان را برای تشکیل نظام تک قطبی به دست گیرد .
ب: رقابتهای اقتصادی و تسلیحاتی در دوران تشکیل سازمان تجارت جهانی و فراگیر شدن ان هم از لحاظ شکلی و هم از لحاظ ماهیتی تغییرات اساسی با دوران جنگ سرد پیدا کرده است دردوران جهانی سازی سیاست ،اقتصاد و فرهنگ برای حفظ اقتدارخود باید به فکر راهکارهای جدیدی بود که با روش های کهنه شده قبل، تامین نمی شود.
ج: فاصله بین رقبا به گونه ای بیشتر شده است که رقیبان امریکا تنها می توانند از طریق اتحاد با هم و تشکیل پیمان های جدید اقتصادی و یا نظامی ، به رقابت با ایالات متحده برخیزند .
د: در دوران جدید اگرچه رقابتهای ایدئولوژیک به ظاهر کنار گذاشته شده است اما دوطرف بازهم سعی دارند دشمن های فرضی خود را نه بر اساس ایدئولوژی بلکه بر اساس منافع تعریف شده مقطعی بازسازی کنند تا بتوانند بودجه های میلیاردی نظامی و امنیتی خود را توجیه کنند .
تعریف دیپلماسی رسانه ای
"حقوق دیپلماتیک شاخهای از حقوق عمومی خارجی (بینالملل عمومی) است که درباره اعمال و نظام های روابط خارجی دولت و نمایندگی او در خارج بحث میکند؛ یعنی هم از امور بینالملل و هم ازنحوه اجرای آنها به عبارت دیگر حقوق دیپلماتیک مجموعه قواعدی است که نظام روابط سیاسی خارجی بین دولتها براساس آن استوار است
کاربرد کلمه دیپلماسی به مفهوم فعلی آن به اواخر قرن هجدهم باز می گردد. در این زمان بود که این واژه به طور اخص به حرفهی فرستادگان دول که مجوز برقراری ارتباط با کشورهای خارجی را در دست داشتند اطلاق گردید و کسانی که به این امر اشتغال داشتند دیپلمات نامیده شدند. به عبارت دقیق تردیپلماسی نحوهی اجرای سیاستها درخارج از کشور و نسبت به دولتهای بیگانه است. درواقع دیپلماسی اجرای سیاست خارجی دولت است. اما برای دیپلماسی معنای دقیقتری را نیز باید شناخت و آن عبارت است ازتدوین سیاست خارجی و اجرای آن. یعنی دیپلماسی وسیاست خارجی در واقع دو روی یک سکه اند ؛ زیرا در تعریف دیپلماسی گفتهاند: روش حل و فصل مسائل مربوط به روابط خارجی با دول دیگر، به وسیله مذاکره یا هر طریق مسالمتآمیز دیگر و این تعریف هم تدوین و هم اجرای آن را در بر میگیرد. بنابراین روابط دیپلماتیک، وسیلهی اجرای سیاست خارجی است و دیپلماتیک صفت خاص روابط خارجی دولت است. عامل اجرایی این سیاست را دیپلمات و نحوهی اداره آن را دیپلماسی می گویند(1)
http://www.irtt.ir/ به نقل ازمقاله آقای عبدالمجید زواری منتشرشده درسایت اندیشکده بین الملل(1)
با توجه به تعریف فوق دیپلماسی رسانه ای رامی توان بصورت زیرخلاصه کرد:
ديپلماسي رسانهيي به معناي به كارگيري رسانهها براي تكميل و ارتقاي سياستهاي خارجي یک کشورمحسوب مسی شود.
ضرورت بحث به کارگیری دیپلماسی رسانه ای
امروزدیگررسانه ها مانند گذشته فقط منعکس کننده رفتارسیاستمداران وکشورها نیستند بلکه گاه بعنوان یک بازیگر فعال درمیدان سیاست درتصمیم سازی ها وحتی تصمیم گیری ها نقش موثری ایفا می کنند . نقش دیپلماسی رسانه ای غرب درماجرای بازداشت نظامیان انگلیسی درخلیج فارس نمونه جالبی بود که انها دریک اقدام تبلیغاتی همسو بجای پرداختن به این سوال که چرا نظامیان انگلیسی به ابهای سرزمینی ایران تجاوز کرده اند به این موضوع پرداختند که وضعیت انها درایران چگونه است وچرا ایران انها را بازداشت کرده است .
ابزارهای دیپلماسی رسانه ای
ابزارهاي مشخص ديپلماسي رسانه ای عبارتند از :
تلويزيون، راديو، خبرگزاريها، مطبوعات و سايتهاي خبري
در جوامعي مثل ايران كه رسانهها ميتوانند افراد را در حوزه فرهنگي و اجتماعي ترغيب كنند، این دیپلماسی نقش بهسزايي دارد اینکه ما چگونه از این ابزار ها استفاده می کنیم بصورت مستقیم و غیر مستقیم بر امنیت ملی و منافع ملی کشور تاثیر دارد .
نکات اساسی برای کار در دیپلماسی رسانه ای
1- براي مقابله با تهاجم وسيع تبليغاتي و رسانه اي دشمنان انقلاب اسلامي در ايران، يكي از راههاي معقول تهاجم رسانه اي متقا بل به دشمن است.اين مهم مي تواند از طريق ايجاد جريان سازي خبري مثبت براي افزايش اميد در مردم و جريان سازي خبري منفي براي نااميد كردن دشمنان ،انجام شود . به گونه اي كه دشمنان را به تجديد نظر در برنامه هاي خود وادار سازیم.ودوستانمان را به ادامه راه حق و عدالت خواهی امیدوارنمائیم .
براي رسيدن به اين هدف ، قبل از هر چيزبايد با ایجاد مركزي هوشمند و متخصص درامور خبري ، رسانه اي و تبليغاتي ؛ تمامی مراکز اطلاع رسانی کشور را اعم از تصویری صوتی یا مکتوب از لحاظ سیاست های کلان و ملی کشور هماهنگ کرد .
2- از انجا كه يكي ازمعضلات اساسي كشور درسالهاي اخير، اطلاع رساني غلط يا ناقص درموارد حساس بوده ضرورت ايجاد نهادي كه بتواند در سطح كلان مراكزاطلاع رساني را دركشورهما هنگ كند، بركسي پوشيده نيست.به همين دليل به نظر مي رسد هدف اوليه از تاسیس اين مرکز مي تواند كمك به ايجاد هماهنگي بين مراكز و نهاد هاي اطلاع رساني در كشور، باشد .
3- وزارت امورخارجه می تواند نقش بسیار تعیین کننده ای در ترسیم چهره ای مثبت از ایران درخارج کشورارائه کند دراین مسیر پي گيري تبليغات ومحورهاي رسانه اي خبري وتحليلي دشمنان كشور با تمركز بر تهدید منافع ملی ایران و هر آنچه كه به نوعي به جهان اسلام صدمه وارد مي سازد به منظور فراهم کردن پاسخی مستدل و دقیق در مواردی که لازم باشد .
4- بررسي جهت گيري هاي رسانه ها و نشريات خارج كشور و ارائه محورهاي تبليغاتي مناسب به مراکزداخلی برای تامین خوراک تبلیغاتی کافی برای مواجهه متقابل با تبلیغات رسانه های کشور هدف
5- ارتباط مستمر با مسئولین نشريات و رسانه هاي داخلي حوزه ماموریت سفارت ایران در کشور هدف به منظور شناسائي افراد مستعد در راستاي كار با افراد متخصص و حرفه اي در رسانه های گروهی کشور حوزه ماموریت و احیانا سفارش مقالات تخصصي در زمينه هاي مورد احتیاج به منظور ارائه چهره ای مثبت و واقعی از ایران در رسانه های گروهی کشورحوزه فعالیت.اين افراد كه مورد اعتماد خواهند بود دربلند مدت به افرادي تبديل مي شوند كه مقالات انها به دليل تخصص بودن و اطلاعات ذي قيمت تحليلي داشتن مورد توجه خاص در داخل و خارج كشور قرار مي گيرند
6- از آنجا كه ارتباط تنگاتنگي بين امنيت و منافع ملي با سياست خارجي و دستگاه ديپلماسي هر كشوري وجود دارد ، وزارت امور خارجه بايد بتواند ارتباط نزديكي با عناصر اجرائي در دستگاه ها و نهاد ها و ارگان هائي رسانه ای كه به هرترتيبي در سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران نقش ايفا مي كنند ،بر قرار نمايد. این ارتباط نباید به برقراری جلسات هفته گی با اصحاب رسانه ها محدود شود بلکه باید بصورت کاملا نظام مند و برنامه ریزی شده در سطح بدنه وزارت خارجه عمومیت پیدا کند البته روشن است در طراحی های جدید حتما به نکات حفاظت اطلاعات و نفوذ دشمن توجه خواهد شد .
7 - جذب همكاري صاحب نظران مسائل رسانه ای در داخل و خارج کشور به منظور استفاده از نقطه نظرات انها براي پيش بيني تحولات اتي كشور مورد نظر و تهيه گزارش هاي كار بردي راهبردي در تبيين تحولات آينده
جمع بندی و نتیجه گیری
باید توجه داشت دیپلماسی رسانه ای زیرمجموعه سیاست خارجی محسوب می شود موفقیت ما در آن است که بتوانیم ازدو با ل" دیپلماسی رسانه ای" و "دیپلماسی خارجی" با هم بهره بگیریم تا به سمت هدف نهایی خود پرواز کنیم .
با درنظر گرفتن این واقعیت می توان گفت شیوه ها و روش های سنتی گذشته در دستگاه سیاست خارجی نمی تواند به تنهایی پاسخگوی تغییر و تحولات اساسی روز باشد .بطور قطع تجربه ها و سیاستهای اصولی و مبنایی ما درعرصه روابط بین الملل می تواند همچنان کارایی لازم را داشته باشد اما برای رسیدن به اهداف تعیین شده باید روش ها و تکنیکهای جدیدی را به کار گرفت تا ضمن حفظ اصول مترقی خود در سیاست خارجی از مسیر تحولات سریع درسه دهه اخیر که با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران اغاز شده عقب نمانیم .
بهترین اقدام در وضعیت کنونی مجبور کردن سفارت خانه های ایران به ایجاد دفتری ویژه برای هماهنگی امور مربوط به دیپلماسی عمومی و دیپلماسی رسانه ای است .بطور قطع به این کار عظیم همانقدر باید توجه شود که به دیپلماسی خارجی توجه می شود.چنین کاری ازعهده یک نر یا دونفر تحت عنوان وابسته مطبوعاتی برنمی آید
تقویت رسانه های داخلی و حرفه ای تر شدن هرچه بیشتر انها وهماهنگی هرچه بیشتر بین برنامه های داخلی با برنامه های برون مرزی صدا و سیما ودر نهایت تقویت شبکه های بین المللی خبری مانند العالم و پرس تی وی می تواند کمک شایان توجه ای به دیپلماسی رسانه ای کشور برساند.