نشست تهران و افزایش  امید برای آینده خزر

مقدمه :

اجلاس سران کشورهای ساحلی دریای خزر در تهران، فرصت بی بدیلی را بوجود آورده است تا پس از گذشت نزدیک به دو دهه تلاش ، سرانجام سرنوشت رژیم حقوقی دریای خزر روشن شود . تعیین رژیم حقوقی این بزرگترین دریاچه جهان از ان جهت اهمیت دارد که رژیم حقوقی خزر می تواند  چهارچوب توافقی را مشخص کند که برای تعین مرزهای آبی  کشورهای همجوار خزر ضرورت دارد. بدین ترتیب انتظار می رود پس از سالها گره کوری که در چند سال گذشته موجب شده بود تا همکاری های استراتژیک بین پنج کشور ساحلی متوقف بماند با دیپلماسی فعال ایران در دولت نهم باز شود.

پیشینه بحث :

ازپائیز سال 1375که اولین دور مذاکرات کارشناسان در سطح معاونین وزرای خارجه کشورهای حوزه خزر در قزاقستان برگزار شد تا آخرین دور این مذاکرات که در اسفند ماه سال 1385 در مسکو برگزار گردید بیست دورگفتگو سرانجام به نتیجه قابل قبولی رسید تا اصول مشترک مورد توافق مشخص شود . البته در این بین انجام سه دور گفتگو در سطح وزرای خارجه که آخرین ان چند ماه قبل در تهران برگزار شد راهگشای طرحی جامع بود که در نهایت قرار است در اجلاس تهران طی بیانیه ای 25 ماده ای رئوس آن اعلام شود .

نباید از این واقعیت نیز غفلت کرد که تلاش رهبران پنج کشور در سالهای گذشته حداقل در طول  اجلاس گذشته سران در اردیبهشت سال 1381در عشق آباد تلاش برای  رسیدن به دستورکاری برای توافق را تسریع کرد.

اما نمی توان این واقعیت را نادیده گرفت که اگر تلاش بی وقفه و بدور ازجنجال های تبلیغاتی دو سال اخیر دیپلماسی ایران نبود بدون شک زمینه برای رسیدن به توافق 25 ماده ای فراهم نمی شد .

در واقع ایران در این دو سال با اتکا به توافق های به دست آمده در گذشته با ارائه طرح ها و برنامه های جدید که بتواند دیدگاه های پنج کشور را بر اساس خطوط مشترک و منافع جمعی فراهم کند ،فضای مناسبی را فراهم آورد تا زمینه برای حل و فصل این مهم ترین پرونده بعد از پرونده انرژی هسته ای در سیاست خارجی ایران در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی ، آماده شود. بدون شک این موفقیت آغازی برای توافق های بزرگ آینده خواهد بود . با این وجود نباید این نکته مهم را از یاد برد که این تازه آغاز راه است و هنوز برای رسیدن به توافق های نهایی باید راهی طولانی را طی کرد . تنها امروز در مقایسه با گذشته هر پنج کشور می دانند بر روی چه نقاطی توافق دارند و در مورد چه مسائلی دقیقا باید چگونه به تفاهم برسند .

چرا توافق نامه تهران مهم است

بي شك درياي خزر براي همه کشورهای همجوار و بویژه برای  ايران ، اهميت و جايگاه ويژه اي دارد مهم  ترین دلایل اهمیت خزر را می توان بر اساس موارد ذیل بر شمرد

1-ايران قديمي ترين تمدن و دولت حاشيه اين دريا را شكل داده و سابقه حضورتاريخي بيشتري نسبت به بقيه كشورهاي ساحلي دارد .‏

2- ايران همواره يكي از دو طرف اصلي قراردادهاي منعقده در اين پهنه آبي ‏بوده است و امروزه نيز ايران پرجمعيت ترين ساحل نشينان دريا را در قالب چهاراستان بزرگ در خود جاي داده است ‏

3- دریای خزردرطول تاریخ در حیات طبیعی مناطق همجوار خود نقش بسزایی داشته است که اهمیت اقتصادی ‏آن بیشتر مورد توجه قرار داشته است به دلایل مختلف ازجمله

الف : منابع انرژی

وجود ذخایر قابل توجه نفت و گاز در زیر بستر خزر که بنا بر خوشبينانه ترين پيش بينی ها تا سال 2010 می توان روزانه شش ميليون بشکه ‏نفت برابر با هشت درصد از نياز جهانی از دريای خزر نفت توليد کرد. اما آنهايی ‏که محطاط ترند اين رقم را سه ميليون بشکه پيش بينی می کنند.منابع گاز نيز می تواند برای آينده دراز مدت حياتی باشد. گفته می شود  دريای خزر منابع گاز به ‏بزرگی منابع موجود در  عربستان سعودی دارد.

ب: منابع آبزی

 منابع آبزی مانند ماهیان، مرغان، پرندگان مهاجر وغذاهای دریایی  که مردمان ساحل ازآن درآمد کسب

می کنند این منابع یکی از راههای فعالیت اقتصادی وکسب غذای ‏اقوام حاشیه خزر بوده است .

‏دریای خزر با دارا بودن 850 نوع جاندار آبزی و بیش از 500 نوع گیاه یک منبع بسیار غنی غذایی ‏می باشد به همین جهت نه تنها به عنوان یکی از منابع غنی شیلات بلکه فراتر از آن مهم ترین  مرکز تولید  خاویار جهان

می باشد. بطوری که منابع ‏دریای خزر را در حدود 10 میلیارد دلار تخمین می زنند .

ج: خطوط کشتی رانی

‏ دریای خزر دارای راههای گوناگون کشتیرانی می باشد که هر کدام ازاهمیت خاصی برخوردار هستند این راهها عبارتند از:

 1- خط کشتیرانی خزر- ولگا- (ازدریای خزر شروع می شود و در شمال خزر وارد مصب ولگا می شود و تمام طول رودخانه را پیموده و در ساحل فنلاند وارد آبهای دریای بالتیک می شود و از آنجا به آبهای آزاد می پیوند و در واقع خط کشتیرانی خزر - ولگا- بالتیک، کشورهای شمال اروپا را به بنادر دریای خزر متصل می کند برای ایران نرخ حمل بار از این راه در مقایسه با راه آبی خلیج فارس 50تا 70 درصد کاهش می یابد.

2- خط کشتیرانی دریای خزر- دریای سیاه- دریای مدیترانه ( Mediterranian-Caspian- ShippingLine) این راه آبی از یکی از بنادر در دریای خزر آغاز و به بندر آستارا خان در سواحل شمال غربی می رسد و از آنجا وارد شط ولگا شده و پس از طی مسافتی از راه ولگا وارد کانال ولگا - دن می شود و به طرف دریای سیاه پیش می رود.

3-  خط کشتیرانی دریای خزر- دریای سیاه - رود دانوب - بالتیک  (Baltic Danube line)  این خط از یکی از بنادر دریای خزر شروع می شود و در شمال این دریا وارد مصب ولگا شده و پس از عبور از کانال ولگا- دن و دریای سیاه به دانوب می رسد کشورهای شمال و جنوب اروپا و نیز کشورهایی که درکنار رود دانوب قرارگرفته اند با استفاده از این خط کشتیرانی به یکدیگر و به کشورهای حوزه خزر متصل می شود.

‏ 4- راههای دریایی بین بنادرومناطق آن از قبیل باکو، لنکران، ماقاچ قلعه، آستاراخان، ترکمن باشی و انزلی ‏

گسترش  مناسبات  پنج کشور/ تبدیل خزر  به منطقه ای  امن و توسعه دامنه سرمایه گذاری در وهله  اول   ‏منوط به  ایجاد  مبنای  حقوقی لازم است .

 د: محیط زیست خزر

‏محیط زیست خزر یکی از مهم ترین منا طق برای کسب درامد توریسم و زیستگاه انواع حیوانات نادر به شمار می رود که نقش بسیار تعیین کننده ای برای تعادل بخشیدن به زندگی انسان و حیوانات در منطقه دارد .

متاسفانه تاکنون به  موضوع مهم  مبارزه با آلودگی های محیط زیست خزر کمتر توجه شده است وبیشتر توافق ها برای مبارزه با آن به اجرا در نیامده است . یکی از دلایل مهم ان روشن نبودن مسئولیت هر کشور در چگونگی مبارزه با این آلودگی ها است . در حال حاضر با اجرای توافق نامه تهران امید می رود در این امر خطیر بدون بهانه جویی ها کشورهای ساحلی به میزانی که در الودگی خزر نقش دارند برای مبارزه با آن هزینه صرف کنند .

با توجه به صنعتی بودن و فعالیتهای نفتی در شمال و غرب دریای خزر  و نیز با توجه به ‏اینکه  94 الی 95 درصد آب دریای خزر از طریق رودهای ولگا و کور در روسیه و جمهوری آذربایجان ‏وارد این دریا می شود  بخش اعظم آلودگیهای صنعتی و شیمیایی و نفتی خزر نیز مربوط به همین ‏قسمت ها است. بررسی های کارشناسی موجود نشان می دهد  آلودگیهای زیادی در این دریا وجود دارد و بخصوص آلودگیهای صنعتی و ‏نفتی در قسمت شمال و غرب دریای خزر اهمیت زیادی دارد.  در جنوب دریای خزرنیز در نزدیکی سواحل ایران ‏مساله ریخته شدن  فاضلابهای شهری و برخی زهتابهای کشاورزی به آبهای خزر وجود دارد که سازمان ‏حفاظت ازمحیط زیست کشورمان برای حل این مساله برنامه های مدونی ارائه کرده است . ‏

اهمیت ژئو پلتیکی وژئو استراتژیکی خزر

گذشته از عوامل اقتصادی دریای خزر به دلایل ژئوپلتیکی و ژئو استراتژیک جایگاه و اهمیت خود را دارد . این مساله بویژه پس از فروپاشی شوروی و با ایجاد سه کشور جدید در حاشیه خزر حساسیت و جایگاه رفیع تری در معادلات منطقه ای و جهانی پیدا کرده است .  ثبات درخزر، شرط ‏مهم و حیاتی انتقال بدون وقفه منابع انرژی آن می باشد. منطقه دریای خزر (قفقاز جنوبی و آسیای میانه)، دارای 3-4% از ذخایر ‏نفت و 4-6% از ذخایر گاز جهان است. کلاً سهم ذخایر نفت و گاز قفقاز چندان چشمگیر نیست. اما با توجه به بالا رفتن قیمت نفت و نیز امکان استفاده از عرضه سوخت بعنوان ابزار سیاسی از سوی روسیه، انتقال ‏ذخایر سوختی دریای خزر و آسیای میانه (قزاقستان و ترکمنستان) به غرب، اهمیتی حیاتی برای آمریکا و اروپا  دارد.

با در نظر گرفتن مجموعه موارد فوق می توان گفت تعیین رژیم حقوقی خزر دستاوردی بزرگ برای کشورهای منطقه بویژه برای ایران خواهد داشت زیرا :

اولا بهانه جویی را برای آمریکا که در سالهای اخیر وجه همت خود را بر ان قرار داده است تا از اختلاف های موجود استفاده کند می بندد .علت اصلی حضور آمریکا در منطقه قفقاز جنوبی، اهمیت جغرافیایی و استراتژیک منطقه قفقاز جنوبی و دریای ‏خزر بعنوان کریدوری از اروپا به آسیای میانه و عرصه ای برای کنترل بر ایران و اعمال فشار بر آن می باشد؛ در ‏اینجا ذخایر انرژی وجود دارند.که شرکتهای آمریکایی برای انها دندان تیز کرده اند . آمریکا با وجود درگیر شدن گسترده خود در عراق و افغانستان و با محاسبه جذب ‏ازبکستان به جبهه روسیه، نیازمند به جستجوی تکیه گاه هایی در منطقه خزر برای اجرای استراتژی بلند مدت خود در سطح منطقه است . بنابراین روشن است که از این پس  کار امریکا برای سوئ استفاده از اختلاف نظرهای موجود  در باره رژیم حقوقی دریای خزر  دشوار تر شده است . با درنظر گرفتن این آمار که کشورهای اتحادیه اروپا 50% و آمریکا 58% از منابع سوختی خود را وارد می کنند و تا سال 2030 نیز 70% را ‏وارد خواهند کرد. کشورهای اتحادیه اروپا 25% از منابع سوختی را از روسیه (تا سال 2030 این رقم می تواند به ‏‏40% برسد) وارد می کنند، 45% نیز از خاور نزدیک وارد می شود. اهمیت خزر برای آمریکا و متحدانش در اروپا بیشتر مشخص می گردد .علاوه بر این باید در نظر گرفت که به دلیل  وابستگی در حال افزایش اروپا به گاز و نفت روسیه انها مایل هستند از نفت و گاز خزر به عنوان سوخت جایگزین روسیه استفاده کنند. این مساله پس ‏از اینکه مسکو  برای وادار ساختن اوکراین برای پرداخت بهای بیشتر بابت گاز در اواخر سال 2005 میلادی ‏استفاده نمود، معلوم شد که ابزار انرژی بخش قابل توجهی از سیاست خارجی روسیه و سیاست امنیتی  این کشور است و اروپا نمی تواند آنرا نادیده بگیرد.

ثانیا زمینه بسیار مناسبی برای گسترش همکاری های اقتصادی بین کشورهای منطقه فراهم می شود به همین منظور در توافقنامه تهران همکاری های اقتصادی در کلیه زمینه ها پیش بینی شده است . اجرای این توافق نامه ها منوط به تعیین چارچوبی برای تعیین مرزهای آبی بستر ،کف دریا و زیر بستر دریای خزر است که نقش اساسی دارد.

در طول دوسال اخیر زمینه های مساعدی  در جهت نزدیکی مواضع کشورهای حوزه دریای خزر مهیا  ‏شده اما مشکل کار دراین ا ست که طرفین درمجموع  درباره نحوه تعیین  نظام حقوقی  خزربه ‏توافق نهایی نرسیده اند، بطوریکه تا کنون همچنان  اختلاف  نظرهایی درباره  مسئله تقسیم   بخشهای  مرکزی،  جنوبی ‏خزر میان جمهوری آذربایجان ، ایران  و ترکمنستان  وجود  دارد که حل آنها بستگی  به نتایج اجلاس تهران دارد.

‏ این موارد بیشتر به تقسیم بستر دریای خزر ومنابع زیر بستر مربوط می شود اما خوشبختانه در مورد  نحوه ‏استفاده از سطح آبهای خزرقرار شده هر پنج کشور بصورت مشاع استفاده کنند یعنی آذربایجان و قزاقستان برای رسیدن به تفاهم جمعی در این مورد از موضع قبلی خود عقب نشینی کرده اند . درمورد  تامین امنیت و مسایل مربوط به میزان نگهداری سلاح در خزر و سایر مسایل مربوط ‏به ان نیز چهارچوب خوبی بدست امده که قرار است در بیانیه تهران مطرح شود .

 ‏ در نشستهای گروه کاری خزر همچنین در مورد قاچاق اسلحه و مواد مخدر نیز گفته می شود هر پنج کشور ساحلی ‏ توافق لازم را برای همکاری  دوجانبه و پنج جانبه در این مورد به دست آورده اند . ‏

در مورد مسایل نظامی خزر و احیانا  غیرنظامی شدن خزر نیز ‏ پیشنهادهای زیادی مطرح شده است که باید منتظر نتایج اجلاس تهران در این موارد بود .  

‏درباره همکاری های  اقتصادي بین کشورهای حوزه  خزر بويژه در زمينه هاي انرژي ؛ شيلات ؛ تجارت و حمل و نقل و كشتيراني نيز در ابعاد مختلف ؛ تقریبا اکثر قریب به اتفاق مشکلات رژیم حقوقی درياي خزرحل شده است .

اصول مشترکی که توجه به آنها زمینه را برای رسیدن به توافق نهایی اماد ه می کند

‏1- درياي خزر يك درياچه بسته است و موازين حقوقي مربوط به درياهاازجمله ‏كنوانسيون 1982 حقوق درياها شامل آن نمي شود و مي بايست كشورهاي ساحلي در‏خصوص رژيم حقوقي آن توافق نمايند ‏

‏2- مساله "رژيم حقوقي خزر" و تقسيم يا مرزبندي احتمالي مساله اي است كه با حاكميت ؛ قلمرو ارضي و حدود و ثغور و منافع ملي 5 كشور مرتبط است و هرتصميمي كه اتخاذ شود براي زمان طولاني و قرنها باقي خواهدبود؛ لذا نمي توان ‏انتظار داشت كشورها شتابزده تصميم گيري كنند ‏در روابط بين الملل اين گونه مسايل زمان بر است و چيزي كه مهم است تامين منافع ملي هر پنج کشور است که در سایه منافع جمعی قابل تامین باشد. به عبارت دیگر منافع ملی نباید در تعارض با منافع جمعی هر پنج کشور قرار گیرد تا بتوان به نقطه مشترک رسید . این نقطه مشترک بطور قطع تامین کننده حداکثر منافع هر پنج کشور خواهد بود اما الزامی ندارد که همه منافع آنها را بدون کم و کاست تامین کند . نکته مهم ان است که هیچ کشوری حق ندارد سهم خواهی بیشتری نسبت به سایر کشورهای همسایه داشته باشد .  

3- بديهي است تا زماني كه رژيم حقوقي خزر تكميل نشده است بايد رژيم حقوقي ‏موجود ناظر بر فعاليت كشورها دراين دريا باشد و كشورهاي ساحلي از اقدامات ‏يكجانبه ؛ تحريك آميز و آسيب به منافع ديگركشورهاي ساحلي خزر مي بايست پرهيزكنند

4- هیچ کشوری حق ندارد امکانات لازم را برای حمله به منابع یا منافع کشورهای دیگر منطقه در اختیار دیگران قرار دهد .این موضوع مهم اطمینان لازم را برای همکاری های گسترده آینده فراهم می کند. با توجه به پیش نویسی که در این مورد دربیانیه تهران تهیه شده انتظار می رود گام بزرگی برای امنیت منطقه برداشته شود

مسائل پیش رو

1- نیروهای دریایی کاسفور (CASFOR) که تحت ریاست روسیه بوده و علاوه بر ایران کشورهای دیگر حاشیه دریای خزر نیز می توانند بدان ملحق شوند، فعلاً چشم اندازی دوردر این مورد وجود  دارد. باید درمورد این مساله تصمیم گیری شود که آیا تشکیل چنین نیرویی به معنای ان است که استراتژی غیر نظامی شدن خزر بطورکل کنار گذارده می شود؟

2- كشورهاى ساحلى خزر توافق كرده اند تقسيم دريا تنها مربوط به كف آن باشد و سطح آب به صورت مشاع مورد ‏استفاده قرار گيرد، ضمن اين كه بر سطح و زمين كف آب هم مالكيت سرزمينى براى كشورى وجود نخواهد داشت ‏و تقسيم در واقع تنها مربوط به منابع كف بستر است. با توجه به سكوت قراردادهاى ۱۹۲۱ و ۱۹۴۰ ميلادى ميان ‏ايران و روسيه درباره منابع دريا بدين ترتيب كليات نحوه استفاده از منابع از خلال مذاكرات كشورها تعيين خواهد شد . اما بدست امدن چنین مبنایی بسیار راهگشا خواهد بود  

3- گذشته ازسطح دریا  كه  درمورد ادره ان به صورت  مشاع توافق شده  قرار است دو محدوده ساحلى براى كشورها تعیین شود ‏که يك محدوده آبى مرزى و ديگرى محدوده آبى اقتصادى خواهد بود كه بیشتر  به امور ماهيگيرى اختصاص پیدا می کند . درپیش نویس بیانیه تهران  مقدار و ‏وسعت اين نوارهاى آبى  بين ۱۲ تا ۱۵ مايل دریای  از طرف كشورها پيشنهاد شده است . این مساله  يكى از مباحث مهمی است که نیاز به مذاکرات جدی دارد ، اما ظاهراپس از ساعتها مذاکره بین کارشناسان  با كليات نحوه مرزبندى آب و گستره وسيع مشاع دريا توافق شده است.

4- یکی دیگر از موضوعات بسیار مهم  نحوه تقسيم منابع وخط ‏كشى هاى بستر و زيربستر و فرمول هاى مربوط به آن است كه باید با توجه ‏به قواعد حقوقى بين المللى و شكل جغرافيايى سواحل تعیین شود. در حال حاضر بیش از چهل مدل توافقی بین کشورهای مختلف جهان وجود دارد که می تواند مبنایی برای توافق های آتی باشد .  در هرحال مشکل اصلی خزر پیدا کردن فرمولی برای تقسیم منابع انرژی بصورت عادلانه بین کشورهای ساحلی ان است .

نتیجه گیری :

اجلاس سران پنج کشور ساحلی خزر را می توان گام بسیار مهمی در راستای تعیین رژیم حقوقی خزر دانست که بی شک تاثیر تعیین کننده ای بر افزایش همکاری ها و ازبین رفتن زمینه های مساعد مداخلات خارجی خواهد داشت