آیا روسیه درحوزه تغییرات موردنظر دستگاه دیپلماسی دولت آقای روحانی قرار می گیرد؟

درروابط ایران و روسیه مدتی است یک تحول مثبت شکل گرفته است. در واقع روابط 2 کشور به خاطر نقطه نظرهای مشترک، رشد قابل توجهی داشت که البته متاثر از رویکرد توجه به شرق در دولت جدید آقای پوتین نیز بود. پوتین در اردیبهشت 91 دور سوم ریاست جمهوری خود را آغاز کرد که تفاوت بسیاری با دوران مدودف داشت. روسیه در دوران مدودف سیاستی را در پیش گرفته بود تا تاکتیک نزدیک شدن  به غرب را هم تجربه کند. اما در نهایت چندان از این تاکتیک نتیجه نگرفت . مدودف برای گسترش روابط با آمریکا خیلی از داخل روسیه تحت فشار قرار گرفته بود و همکاری های زیادی را هم درراستای نزدیک شدن به آمریکا انجام داد که ازجمله آن میتوان معاهده های مشترک برای خلع سلاح هسته ای رااشاره کرد. همچنین دیدیم که برای حمله به لیبی مدودف در جبهه آمریکایی ها از حمله ناتو حمایت کرد.  در این دوران سطح روابط این کشور با ایران کاهش پیدا کرد و توجه این کشوربه سمت غرب بود اما با به قدرت رسیدن مجدد پوتین فصل جدیدی از روابط بین المللی این کشور رقم خورد. پوتین در روزهای نخست ریاست جمهوری در منشوری مواضع دیپلماسی دولتش را ترسیم کرد تا برای تغییر جهت های دیپلماتیک اعالم آمادگی داده باشد. دراین منشورتوجه واتکا به شرق بیش ازگذشته دیده شده که در راستای آن گسترش روابط با ایران بود و از سال گذشته می توان گفت سطح روابط 2 کشور بسیار خوب بوده است. البته گرم شدن روابط 2 کشور تحت تاثیر مولفه دیگری به نام سوریه هم بود.

 با توجه به شرایطی که گفتید، باید گفت نبض روابط ایران و روسیه بیشتر در دست طرف روس بوده که هر زمان به غرب نزدیک شده ارتباطش را با ایران کاهش داده و هر زمان که از غربی ها دلسرد شده به

 ایران نزدیک تر شده است!نه، دقیقا اینطور نیست، ایران هم تا حدود زیادی همین شرایط را داشته است.

در زمان ریاست جمهوری آقای هاشمی روابط ایران و روسیه، فراز و فرود بسیاری داشت اما به هر حال روابط بهتر از دوران ریاست جمهوری آقای خاتمی بود. در زمانی که اصالحطلب ها در ایران دولت را در دست داشتند، توجه بیشتری به روابط با غرب شد که در پی آن توجه به حوزه شرقی بهخصوص روابط با روسیه کاهش پیدا کرد. در دوران آقای احمدی نژاد ایران تمایل زیادی به گسترش روابط داشت اما روابط 2 کشور متاثر از مسائل بین المللی و رویکرد روس ها به غربی ها تغییر کرد ودیدیم که در دوران آقای مدودف، روس ها به سمت ارتباط بیشتر با غربی ها رفتند و این در روابطشان با ایران تاثیر گذاشت تا جایی که دولت مدودف تحویل پدافندهای دفاعی اس 300 را مشمول قطعنامه 1929 شورای امنیت دانست و به ایران تحویل نداد. درحالی که این پدافند تسلیحات تهاجمی نیست و صرفا جنبه دفاعی دارد اما در یک سال آخر ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد، دوران ریاست جمهوری پوتین شروع و توجه به گسترش روابط با ایران در دولت وی بیشتر شد.

گسترش روابط 2 کشور در یکسال گذشته هم منجر به تحویل پدافند اس 300 به ایران نشد. ضمن این که روسها هرچند با تاخیر اما درنهایت قطعنامه های تحریمی علیه ایران را امضا می کردند؟

ببینید، بسیاری از منتقدان گسترش روابط با روسیه می گویند که روس ها قابل اعتماد نیستند؛ من میخواهم از آنها بپرسم، اساسا چه کشوری در روابط بین الملل قابل اعتماد است ؟ در واقع در روابط بین الملل اعتماد بر پایه منافع معنا پیدا می کند. ضمن اینکه روسیه کشور همسایه ما است و مسائل مشترک بسیاری

با ما دارد؛ بنابراین باالبردن سطح روابط با این همسایه قدرتمند کمک زیادی به منافع کشور ما می کند. در مورد مواضع روس ها در پرونده هسته ای ایران هم باید پذیرفت که روس ها تمایل چندانی به هسته ای شدن ایران ندارند و مایل نیستند  که ایران هسته ای را در همسایگی خود داشته باشند اما در نهایت قطعنامه های تحریمی علیه ایران را با تاخیر و تعدیل بسیار امضا میکردند که بسیار مهم است. از جمله اینکه نگذاشتند ایران مانند عراق در فصل هفتم منشور سازمان ملل بیشتر از بندهای 40 را شامل شود. بندهای 41 تا 46 فصل هفتم سازمان ملل، اقدام نظامی علیه کشوری را که شامل این بندها می شود جایز دانسته است. اما مساله تحویل اس 300 یک موضوع خاص است و نباید در کلیات روابط 2 کشور سنجیده شود.  این مساله اشتباه بزرگ روس ها است. البته ایران هم در دادگاه بین المللی شکایت و ادعای خسارتی معادل 4 میلیارد دالر کرده است اما در کل اگر روس ها کار را به  اینجا نمی رساندند روابط بین 2 کشور عمیق تر می شد.

 در حال حاضر ایران در اولویت چندم دیپلماسی روسها قرار دارد؟

باید گفت الان ایران نسبت به سال های گذشته از اولویت های باالیی برخوردار است. بعد از فروپاشی شوروی، دکترین دفاع ملی در روسیه بر این اساس بود که کشورهای تازه استقالل یافته شوروی که روس ها اصطالح کشورهای پیرامونی یا خارج نزدیک را به آنها دادهاند، اولویت اول در روابط دیپلماتیک را داشتند و پس از آن حوزه غرب و اتحادیه اروپا. دررتبه سوم کشورهای آسیای شرقی مانند چین و ژاپن اهمیت بیشتری داشتند و پس از آن ایران و بعد از ایران سایر کشورهای  آسیایی و بعد هم کشورهای آفریقایی. اما اکنون این ترتیب در دستگاه دیپلماسی روسیه تغییر کرده است و توجه به شرق و کشورهای قدرتمند منطقه ای بیشتر شده که در این میان ایران هم در اولویت باالتری نسبت به قبل قرار دارد.

 دولت آقای روحانی اکنون با مساله بررسی ارتباط با آمریکا هم روبه رو است آیا بهبود روابط با آمریکا میتواند روی ارتباط ایران با روسیه تاثیر بگذارد؟

نه؛ مولفه های ارتباط ما با روس ها و کشورهای دیگر کامال مشخص است. ضمن اینکه دولت آقای روحانی هوشیار است و سعی دارد با حفظ منافع و روابط درمنطقه، بتواند تنش های بین المللی علیه ایران را کاهش دهد. اما در کل دستگاه دیپلماسی دولت جدید باید مستقل از ارتباط با غرب و به خصوص با آمریکا به ارتباط با روسیه بنگرد.  

به نظر میرسد که همکاری ایران و روسیه در پرونده سوریه، نمونه خوبی در سیاست دولت روحانی برای حفظ روابط و همکاری با شرق است. این طور نیست؟

بله، کامال درست است. همکاری ایران و روسیه در پرونده سوریه و دورکردن این کشور از خطر جنگ نمونه خوبی برای همکاری 2 کشور است. البته باید گفت سوریه نقطه مشترک 2 کشور است و هر کدام در حمایت از سوریه منافع خود را دنبال می کنند اما فضای حاکم در ارتباط 2 کشور نیز تاثیر زیادی برای این همکاری داشت. به طور کلی روسها در مساله سوریه 3 هدف را دنبال میکنند؛ اول اینکه

دولتی که جایگزین دولت فعلی این کشور می شود دست نشانده غربی ها نباشد. دوم ساختار حکومتی این کشور حفظ شود هرچند اگر بشار اسد کنار برود و سوم اینکه حکومتی با گرایش های اسالمگرایانه تندرو روی کار نیاید. در واقع روس ها به شدت نگران هستند که اسالمگرایان تندرو حکومت سوریه را بهدست بگیرند و در پی این اتفاق مناطق استراتژیک روس ها در منطقه ناامن شود. مناطقی مانند مرزهایی که

به چچن راه دارد و مناطق شمالی قفقاز، نقاط استراتژیکی هستند که روس ها میترسند تحت تاثیر اسلامگرایان تکفیری سوریه قرار بگیرند