در این رابطه میان ایران و غرب اختلاف‌نظر وجود دارد مبنی‌بر اینکه طرف ایرانی مایل است زمان اجرای توافق تاحد ممکن کوتاه باشد، اما طرف غربی به‌ویژه آمریکا به‌دنبال طولاني كردن مذاکرات است. همچنین ایران در شرایط فعلی در پی این است که هر چه زودتر تحریمهای وضع شده، لغو شوند؛ یعنی تاریخ لغو آنها تعیین شود، اما طرف غربی به گونهای برخورد میکند که گویی تحریمها، نوعی ضمانت اجرایی است و تا انتهای مذاکرات باید برای اطمینان خاطر همچنان پابرجا باشد. در واقع انگار آنها میخواهند هر زمان که از جانب ایران مطمئن شدند تمام مراحل توافق را اجرا کرده، تحریمها را لغو کنند. از دیگر سو، اظهارات برخی مقامات آمریکایی درباره ایران نوعی بدگمانی و بی‌اعتمادی ایجاد میکند که مخل کار است. در داخل ایالات‌متحده آمریکا گروههای فشار و مخالف مذاکره با ایران نهایت تلاش‌شان را به‌کار گرفتهاند تا در بحث مذاکرات مشکل ایجاد کنند، اما باراک اوباما و جان کری در برابر این فشارها کوتاه نمیآیند؛ زیرا به این توافق نیاز دارند تا نشان دهند دموکرات‏ها توانسته‌اند در دوره حکومتشان یک موضوع بینالمللی مهم را از طریق دیپلماسی حل و فصل کنند. در نتیجه با در نظر گرفتن شرایط ایران و آمریکا در مییابیم که هر دو طرف به این توافق نیاز دارند و همین مساله باعث می‌شود که نسبت به آینده مذاکرات خوشبین باشیم. در نهایت نیز کارشکنی‌های لابی صهیونیست که تمام تلاشش را به‌کار گرفته تا توافق جامع هستهای شکل نگیرد از دیگر چالشهایی است که باید مدنظر قرار گیرد. پیرامون بحث پذیرش غنی‌سازی اورانیوم در خاک ایران هم برخی اختلافات میان ایران و آمریکا وجود دارد، اما طرف غربی میداند که از نظر ایران این موضوع قابل مذاکره نیست؛ بنابراین بعید است آنها با غنی‌سازی زیر 5 درصد در ایران مخالفت کنند؛ زیرا میدانند ایران دیگر جایی برای کوتاه آمدن ندارد. در نهایت اکنون باید منتظر باشیم و ببینیم كه گروه 1+5 در مذاکرات آتی، چه مسائلی را مطرح میکند.