پاسخ به سئوال های مطرح شده در باره رژیم حقوقی دریای خزر و اعلامیه تهران
۳- آیا سود ها و زیان های این همکاری مشترک ، برای کسب منافع ملی کشور، حتی برای نمایندگان مجلس نیز مطرح و روشن شده است ؟
پاسخ :
اینکه سود و زیان انجام توافقنامه های نهایی که هنوز تنظیم نشده اند چه خواهد بود بر من روشن نیست اما همانطور که در مقاله ام اشاره کردم نباید انتظار داشت که فقط منافع ایران تامین شود یا منافع هرکشور دیگری ، باید به دنبال تامین حداکثر منافع به منافع جمعی رسید . حتی اگر هر کشوری مجبور باشد از بخشی از منافع خود برای رسیدن به منافع جمعی صرف نظر کند.
۴- شما به خوبی در بند سوم ارزیابی بیانیه ، به موضوع قراردادها و توافقات دو جانبه برای تقسیم دریای خزر از سوی روسیه ، قزاقستان و آذربایجان با وجود مخالفتهای ایران ، بعد از مذاکرات 1997 اشاره کردید . از سوی دیگر به بر پایی پایگاههای نظامی و انجام مانورهای نظامی از طرف روسیه نیز در بخش نتیجه گیری اشاره شده است و یا در بند دوم نتیجه گیری شما ، بحث تقسیم منابع زیر زمینی نفت و گاز دریای مازندران که روسیه بسیار به آن طمع دارد و نحوه تقسیم و مرزبندی دریای خزر با وجود تقعر ساحل ایران ( بند چهار نتیجه گیری ) . افزون بر اینها موضوع خط انتقال نفت و گاز آسیای میانه از طریق باکو و جیهان علی رغم به صرفه بودن انتقال آن از خاک ایران ، نیز مطرح می باشد. در چنین شرایطی چگونه می توان تصور زیبا و رویایی از مفاد بیانیه ای داشت که پیش از امضای آن ، توسط چهار کشور دیگر دریای مازندران بیش از ده سال است که نقض شده است ؟
هنگامی که روسیه بر مراودات و همکاریهای گسترده خود با اروپا و آمریکا می افزاید و تلاش دارد به هر طریقی به تجارت جهانی ملحق شود ؛ کشورهایی مانند آذربایجان و ترکمنستان که منافع همکاری و سرمایه گذاری آمریکا در صنایع نفت و گاز خود را بر همه چیز ترجیح می دهد و کشوری مانند قزاقستان مطیع کامل منافع و تصمیم گیریهای روسیه می باشد . به طور کلی می توان چنین دریافت که این چهار کشور ابتدا منافع ملی و استراتژیک خود را در نظر دارند و سپس به منافع همکاریهای صوری و به ظاهر استراتژیک با کشورهای منطقه دریای خزر و در باطن منافع متضاد با یکدیگر توجه می کنند .
در این راستا جمهوری اسلامی در این ده سال ( از 1997 ) چه کار انجام داده است ؟ آن کشورها با هم موافقت نامه های دو جانبه امضاء کرده اند و در حال اجرای تصمیمات گرفته شده خود هستند . جمهوری اسلامی برای کسب منافع ملی خود جز اعتراض و بازی با کلمات چه کاری انجام داده است . جدا از مفاد این بیانیه و موضع گیری کشورهای آن ، جمهوری اسلامی در این چند ساله در روابط بین الملل خود در جامعه جهانی بسیار ضعیف عملکرده است و در موضع بسیار پایین قرار دارد . در شرایطی که مبادلات تجاری و سیاسی ایران با کشورهای اروپایی در پایین ترین سطح خود رسیده است ، آیا صحبت از مراودات با کشورهای حاشیه دریای مازندران ، و اتکا به قول و قرار های سست این کشورها ، به ویژه در ارتباط با تحریم های احتمالی کشورهای اروپایی و آمریکا ، چگونه می توان با افتخار از ایجاد حوزه همکاری کشورهای دریای خزر و پیوستن به سازمان شانگهای پرداخت . کشورهایی که مبادلات گسترده خود با اروپا و آمریکا را فدای همکاری با جمهوری اسلامی ایران نخواهند کرد .
بر این اساس آشکار است شرکت در اجلاس و تنظیم بیانیه ای به این مهمی با چنین موضع ضعف و پایینی از نظر اینجانب ، نه تنها افتخاری محسوب نمی شود بلکه با امتیاز دهی کورکورانه و غیر کارشناسانه و تنها به صرف دشمنی با آمریکا ( برگزاری جشن تولد برای پوتین در ایران ) ، تداعی کننده قرارداد ترکمنچای است. این صحبت نه به این معنا است که عین این قرار داد اتفاق افتاده است ، بلکه مهم نوع طرز فکر حکمرانان هر دو دوره و میزان توجه ای که به منافع ملی و استراتژیک کشور در برابر منافع آنی و زودگذر حکومتی داشته اند ، دارند .
پاسخ :
در این بخش مطالب مختلفی مطرح شده است که پاسخ دقیق به هر کدام از عهده سواد و فرصت و مجال حقیر بیرون است فقط از باب اینکه بدانید در تحلیل های سیاسی نباید اسیر تبلیغات اغواگرانه رسانه ها و مطبوعات شد نکاتی را بصورت اجمالی عرض می کنم .
1- توافق ها و قراردادهای دوجانبه و سه جانبه بین کشورها تا زمانی که در تعارض با منافع کشورهای دیگر قرار نگیرد مشروع هستند و اعتراض دیگر کشورها هم ره به جایی نمی برد . قراردادهای مورد اشاره در بخش تقسیم شمال دریای مازندران است که به ایران مربوط نیست مگر انکه ما همچنان بخواهیم بر این موضع یکطرفه خود تاکید کنیم که تا زمان تعیین رژیم جدید حقوقی دریای خزر ، همچنان رژیم قبل حاکم است و بنابراین این کشورها نباید قرار داد دو یا سه طرفه ببندند . اما مشکل ان است که قرار دادهای 1921 و 1940 در باره تعیین مرزهای آبی و از همه مهم تر نحوه بهره برداری از منابع انرژی زیر بستر دریای خزرساکت است . بنابراین چگونه می توان قزاقستان و روسیه را که در قسمت شمال هیچ مرز مشترکی با ایران ندارند متقاعد کرد که آنها صبر کنند تا توافق نهایی که معلوم نیست کی بدست می اید ، حاصل شود ودر ان زمان به اکتشاف و فعالیت بپردازند . با رژیم مشاع ( بهره برداری مشترک )هم که ایران پیشنهاد دهنده ان است مخالفت شده بود . براستی چه راهکاری می توان در پیش گرفت با متهم کردن و تهمت زدن که کار درست نمی شود . ضمن آنکه جمهوری آذربایجان که با ایران مرز مشترک و مورداختلاف در آب دارد پذیرفته که تا تعین تکلیف نهایی از اکتشاف و بهره برداری در مناطق مورد اختلاف پرهیز کند و طی سالهای گذشته به این تعهد پایبند بوده است . اگر این موفقیت برای ایران نیست پس چیست . بله بهتر ان بود که دوکشور به دلیل سفره های مشترک نفتی زیر بستر با هم همکاری مشترک انجام دهند ولی وقتی به دلیل تحریکات آمریکا و حتی روسیه ، باکو با این همکاری موافقت نمی کند باید به زور متوسل شد؟
2- در باره پایگاه های نظامی که بر اساس توافق تهران قرار شده است پایگاه در اختیار بیگانگان قرار ندهند حالا اگر دادند باید در ان زمان تصمیم جدید گرفت اما در حال حاضر نباید ایتن توافق را تخطئه کرد و یا نادیده گرفت که ممکن است روزی نادیده گرفته شود .
انجام مانورهای نظامی هم که اگر توسط کشورهای ساحلی باشد ناقض توافقنامه ها نیست اما اگر با حضور بیگانگان و کشورهای خارج منطقه باشد که در این مورد هم توافق کرده اند با اطلاع کشورهای منطقه بدون تهدید منافع دیگران ان هم در چهارچوب مبارزه علیه تروریسم انجام شود . مشخص است که اعلامیه تهران در این مورد به ذکر کلیات پرداخته و باید در اجلاس آینده وزرای خارجه کشورهای ساحلی در این مورد نیز بیشتر بحث شود تا معلوم شود درچه شرایطی می توان با حضور کشورهای خارجی مانور برگزار کرد.
نکته ظریفی که باید توجه کنیم کلیه راههای آبی از دریای سیاه و سایر دریاهای آزاد منتهی به خزر از روسیه می گذرد . بنابراین ورود هر کشتی از خارج منطقه به داخل دریای مازندران باید با توافق روسیه باشد . این به دلیل موقعیت جغرافیا یی ویژه ای است که روسیه از آن برخوردار است و نشان می دهد که تقسیم اراضی بین جمهوری های شوروی در ان زمان با چه ملاحظاتی انجام می شده است .
3- تقسیم منابع انرژی خزر و راه های انتقال انرژی یکی از فاکتورهای مهم تاثیر گذار بر روابط ایران و روسیه از یکسو و مناسبات ایران و آمریکا از سوی دیگر است . ایران تا زمانی که به دلایل مختلف با آمریکا درگیر است . تحت فشار امریکا در خزر نیز مانند جاهای دیگر قرار دارد .برای رها شدن از این فشار که نقش تعیین کننده ای هم دارد باید پرونده مناسبات ایران و آمریکا در کلیت خود حل وفصل شود . تا ان زمان ایران مجبور است با کشورهای همسایه خود روابط خوبی داشته باشد بدون انکه بخواهد یا بتواند به آنها باج دهد.
4- نوع تعامل پوتین به اتفاق روسای جمهوری سه کشور دیگر در تهران با مسئولین جمهوری اسلامی ایران نشان می داد که انها به موضع ایران احترام می گذارند ووایران نه تنها از موضع ضعف با انها وارد تعامل نشده بلکه درست برعکس موضع کاملا مقتدرانه داشت البته این نظر شخصی است و شما می توانید همچنان بر نظر خود تاکید کنید اما من پیشنهاد می کنم مرور دیگری بر موضع گیری ایران داشته باشید به دور از اینکه چه کسانی این مواضع را اتخاذ کرده اند. احتمالا تجدید نظر خواهید کرد
در ادامه پاسخ سئوالات مطرح شده از سوی اقای بابایی تقدیم می شود
1- بخش مربوط به قطعنامه نشست تهران، ظاهرا ترجمه شده است . البته اینجانب پیشتر گزارش های مشابه را در زبان انگلیسی مطالعه کرده ام (گزارش های البرادعی درباره ایران) و به خوبی می دانم ترجمه آنها دشوار است اما شاید بهتر بود متن اصلی آن به انگلیسی نیز قید می شد.
پاسخ بله با شما موفق هستم که در این موارد بهتر است علاوه بر متن فارسی متن انگلیسی هم دیده شود اما بنده به متن اصلی و کامل به زبان انگلیسی دسترسی نداشتم اگر شما دسترسی دارید لینک انرا ارسال کنید
2- بحث هایی که جنابعالی از ان به عنوان پیشرفت در پایان مذاکرات یاد کرده اید، در صورتی امیدوار کننده است که تمام کشورها به آن پایبند باشند، اما آیا واقعا اینگونه بوده است ؟ مسلما خیر . مثلا قضییه مقابله با آلودگی محیط زیست خزر. پروژه انتقال نفت جمهوری آذربایجان چه بلاهایی که به محیط زیست منطقه وارد نکرده است.
پاسخ : بطور کلی در مورد هیچ قراردادی نمی توان تضمین داد که صد در صد اجرا شود ضمن انکه آنچه که در تهران به تصویب رسید یک اعلامیه است نه یک قرارداد . اعلامیه تهران از ان جهت اهمیت دارد که رئوس کلی را برای مذاکرات اینده مشخص کرده است. اگر همین چهارچوب کلی بدست نمی امد کلی مشکلات هنوز برای رسیدن به توافق برای مذاکرات آینده وجود داشت .
3- به نظراینجانب، بسیاری از مواردی که دراین قطعنامه ذکر شده ، جنبه شعار گونه دارد . البته این که روسای جمهوری چند کشور آن را امضا کرده اند،قطعا مساله ای مهم است اما آیا به نظر شما کشورهای ساحلی خزر به خصوص قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان که نسبت به ایران و روسیه فقیرتر هستند، با مساله منابع انرژی این دریا، طبق تعهداتشان عمل می کنند؟
پاسخ : همانگونه که مشخص است چون به موارد کلی اشاره شده است اعلامیه تهران شعاری به نظر می رسد اما به عقیده من چون چهارچوب کلی راه آینده را دقیقا معلوم کرده است نمی توان آنرا شعاری دانست .
به نظر من اگر کشورهای مورد اشاره شما به فشار دیگران تن ندهند به احتمال زیاد دستیابی به توافق با آنها دور از دسترس نیست .
5- به خوبی روشن است که مساله رژیم حقوقی دریای خزر برای ایران و روسیه حیثیتی است به عبارت دیگر ، ما به دنبال منابع انرژی به عنوان اولویت نخست نیستیم اما سه کشور یاد شده به دنبال پول هستند، و قطعا به مفاد این بیانیه پایبند نخواهند بود.
پاسخ : رژیم حقوقی دریای خزر برای هرپنج کشورحیثیتی است. موضوع دستیابی به منابع انرژی و سود حاصل از فروش آن هم برای هر پنج کشور اولویت اول است . بازهم تاکید می کنم اگر فشار خارجی نباشد به دلیل آنکه منافع آنها تامین می شود احتمالا به توافقنامه هایی که امضاء خواهد شد پایبند می مانند .
6- از این گونه بیانیه ها پیشتر در سطوح پایین تر نیز بسیار صادر و تصویب شده است اما تا اجرای آن شاید راهی بسیار طولانی در پیش باشد.
پاسخ : اعلامیه تهران یکی از مهم ترین اسنادی است که در باره خزر و آینده ان منتشر شده است ولی با شما کاملا موافق هستم که برای اجرایی شدن توافق هایی که امیدواریم بدست آید راه بسیار طولانی در پیش است .