دوراهي واهي اوكراين
اوکراين از آن جهت براي اتحاديه اروپا مهم است که اين کشور بعد از روسيه، دومين کشور بزرگ عضو شوروي سابق است و مي تواند به بازار بسيار مناسبي براي اتحاديه اروپا تبديل شود. از طرف ديگر، اوکراين در مسير خط لوله گاز روسيه قرار دارد و همکاري بين اتحاديه اروپا با کي يف مي تواند تاثيرگذاري اين اتحاديه بر اقتصاد و بخش انرژي روسيه را نيز افزايش دهد.
پيوندهاي اقتصادي اوکراين با روسيه بسيار قوي است و حتي اگر اعتراضي هم صورت نمي گرفت و اوکراين اين توافقنامه تجاري با اتحاديه اروپا را امضا مي کرد، باز هم روابط اقتصادي اوکراين با روسيه تضعيف نمي شد چون اين روابط بسيار عميق و گسترده است. حدود 60 تا 70 درصد اقتصاد اوکراين وابسته به اقتصاد روسيه است.
روسيه اتحاديه اي را به وجود آورده به نام «تجارت آزاد و لغو حقوق گمرکي» که هدف آن تشکيل اتحاديه اوراسيا بين کشورهاي شوروي سابق در درازمدت است. اگر اوکراين به اين اتحاديه بپيوندد، تاثيرگذاري روسيه و مجموعه اين اتحاديه بسيار بالاتر مي رود، در صورتي که اگر اوکراين عضو اين اتحاديه نشود، ممکن است اين اتحاديه اصلاً تشکيل نشود.
اشتباه اتحاديه اروپا اين است که اوکراين را بر سر دوراهي روسيه يا اتحاديه اروپا قرار داده است. در صورتي که اوکراين با توجه به شراطي جغرافيايي و اقتصادي خود بايد بتواند با هر دو طرف همکاري داشته باشد. دليل آن هم تلاش براي افزايش نفوذ خود و کاهش نفوذ روسيه در اوکراين است، چرا که در صورت پيوستن کي يف به اتحاديه اوراسيا، نفوذ روسيه در اين کشور بشدت افزايش پيدا خواهد کرد و حقوق گمرکي بين دو کشور حذف خواهد شد و پروازهاي تجاري جديد بين آنها برقرار مي شود؛ همان طور که يانوکوويچ ماه گذشته به مسکو رفت و يک قرارداد مهم تجاري را امضا کرد. از سوي ديگر نيز روسيه وعده يک وام بزرگ را به اوکراين داد تا اين کشور را به امضاي قرارداد با روسيه و عدم امضاي توافقنامه تجارت آزاد با اتحاديه اروپا تشويق کند.
حجم مبادلات تجاري با اتحاديه اروپا مي تواند بسيار بيشتر از حجم مبادلات اوکراين با اتحاديه روسيه، قزاقستان و بلاروس باشد بنابراين اوکراين در صورت امضاي توافقنامه با اتحاديه اروپا مي تواند مناقع اقتصادي بسيار بيشتري ببرد. با اين حال، يانوکوويچ معتقد است توافق با اتحاديه اروپا مستلزم انجام اصلاحات اقتصادي پرهزينه اي براي اوکراين است که کي يف در حال حاضر بودجه لازم براي اين اصلاحات را ندارد. يانوکوويچ حاضر شده تا مسند نخست وزيري را نيز به مخالفان بدهد و قانون منع اعتراضات را نيز لغو کرده و حتي حاضر شده تا پارلمان را نيز منحل و انتخابات جديد پارلماني برگزار کند. اين در حالي است که معترضان باز هم راضي نشده و خواستار کناره گيري يانوکوويچ هستند. البته نمي توان انتظار داشت که در اين کشور کودتا رخ دهد بلکه اين صرفاً يک اختلاف شديد سياسي است و معترضان سعي دارند با اردوکشي خياباني رئيس جمهور را مجبور به استعفا و برگزاري انتخابات جديد کنند.
مسلما حمايت خارجي از معترضان در اوکراين وجود دارد. نمونه اينکه وزير خارجه آلمان در جمع معترضان در کي يف حاضر مي شود و حمايت علني خود را از معترضان اعلام مي کند. سه نوع بحران اکنون در اين کشور وجود دارد: يکي بحران ملي بين شرق و غرب اين کشور است، يکي بحران منطقه اي بين غرب اوکراين و روسيه است که شرق اوکراين در آن نقشي ندارد و يکي بحران بين المللي بين آمريکا و اتحاديه اروپا با روسيه.
اما اين بحران داخلي منجر به تجزيه اوکراين نخواهد شد، اين اختلافات از سال 1991 وجود داشته و موضوع جديدي نيست، اوج آن در سال هاي 2003 و 2004 بوده و دور اخير آن هم امسال درگرفته است.