در این دوره ایران موفق شد علاوه بر تکمیل تاسیسات غنی سازی اورانیوم در نطنز ،  تاسیسات غنی سازی در فردو را با موفقیت راه اندازی کند . همچنین طراحی و اجراء راکتورچهل مگاواتی  آب سنگین اراک  به منظور تولید رادیو ایزوتوپ های دارویی موفقیت چشم گیری بود که غرب را به تجدید نظر وادار ساخت .

علاوه بر این افزایش تعداد سانتریفیوزهای ایران به بیش از 18 هزار از نوع P1 و یک هزار از نوع  P2  شرایطی را بوجود آورد که آمریکا و متحدانش به این واقعیت رسیدند که افزایش شدید تحریمهای غیر انسانی علیه ایران نه تنها نتوانست افزایش توان هسته ای صلح آمیز ایران را متوقف کند ، بلکه روز به روز ایران در موقعیت بالاتری در مقایسه با گذشته قرار داد.

در نقطه مقابل برای ایران  افزایش تحریم های آمریکا و اتحادیه اروپا و متحدانش از طریق  دور زدن قطعنامه های شورای امنیت ، بویژه تحریم فروش نفت و بانک مرکزی ایران از تیرماه 1390 به  تدریج وضعیت دشواری را برای اقتصاد ایران بوجود آورد. به همین دلیل ایران رویکرد جدیدی را در پیش گرفت . بدین ترتیب  دوره سوم سیاست هسته ای ایران  با روی کار آمدن دولت آقای روحانی  و کسب مجوز از مقام معظم رهبری برای انجام مذاکرات مستقیم با آمریکا آغاز شد ودرهمین چهارچوب ایران تلاش کرد سیاست گرفتن بهانه از دست آمریکا برای متهم ساختن ایران به ساخت بمب هسته ای را در اولین دور مذاکرات در 23 مهر ماه 1392 در ژنو در پیش بگیرد . در این چهارچوب ایران به توافق ژنو در سوم آذر 1392 دست یافت . تا نشان دهد عزم جدی برای اثبات این واقعیت دارد که در استراتژی ایران سلاح هسته ای جایگاهی ندارد.

تحلیل وضعیت موجود مذاکرات  

اگربخواهیم واقع بینانه تحلیل کنیم ما در شرایط خوبی قرار نداریم ازیکطرف درداخل کشورهمه انتظاردارند دیپلماتهای ما محکم و استواردربرابر زیاده خواهی های آمریکا و متحدانش بایستند و بتوانند به تحریم های ناجوانمردانه پایان دهند.  از طرف دیگر حتی برای راه رفتن وزیرخارجه با کری هم باید جواب گو باشند .

علاوه بر این از آنجا که رفتارهای اقتصادی فعالین تولید در کشور چه بخواهیم چه نخواهیم، تحت تاثیرشرایط تحریم قراردارد  و نمی شود بصورت دستوری به آنها ابلاغ کرد که به نتیجه مذاکرات توجهی نداشته باشند . برای نجات مردم و اقتصاد بحران زده باید فکری اساسی کرد. با شعار دادن نمی شود از شرایط بحرانی کنونی خارج شد .

همه می دانند که تیم مذاکره کننده ایران با  قدرتهای شش گانه ای روبرو است که در جهان واقعی تاثیرگذارهستند. همچنین این واقعیت را هم نباید از نظر دور داشت که آنها هر کدام دنبال تامین منافع خودشان هستند.  پیدا کردن نقطه اشتراک منافع بین آنها وخودمان مثل این است که درانبارکاه دنبال سوزن بگردیم . اکنون تیم  آقای ظریف و همکارانش دارند به کمک آهنربای مذاکرات، سوزن را پیدا می کنند.  

در این مسیر  برای ایران اهمیت دارد به توافقی دست پیدا کند که  اولا چرخه کامل سوخت هسته ای برقرار باشد،که جزء اصلی این چرخه، غنی سازی اورانیوم است . ثانیا ایران بدنبال لغو کامل تحریم ها است. تا به اصطلاح چرخ اقتصاد هم بچرخد. البته در حرف می توان گفت نباید اقتصاد را به تحریم ها و نتایج مذاکرات گره زد . اما درعالم واقع متاسفانه رفتار واحد های تولیدی در اقتصاد کشور به نتایج مذاکرات توجه بیش از اندازه نشان می دهد و خارج شدن از این مرحله به زمان و عزم ملی نیاز دارد.

برای رسیدن به وضعیتی که هم تاسیسات هسته ای ایران بطور کامل به فعالیت صلح آمیز خود ادامه دهد و هم تحریم ها پایان یابد . باید سیاست مهار دوگانه را درپیش گرفت . یعنی از یکطرف به اقدام های شفاف ساز برای گرفتن بهانه ازدست دشمن ادامه دهیم و مذاکرات را باپشتیبانی قاطع مردم و رهبری تارسیدن به نتیجه نهایی به پیش بریم. ازطرف دیگر اقتصاد کشور را به تدریج از اتکاء به صادرات نفت خام خارج کرده به سمت صادرات فراورده های نفتی و گازی و پتروشیمی هدایت کنیم . صادرات فراورده های نفتی بدلیل انکه درمحموله های کوچک  قابل انتقال هستند بهتر می توانند در شرایط ادامه تحریم ها به درآمد زایی کشور کمک کنند.

آمریکا و متحدانش  اگرببینند تحریم ها کارایی لازم را ندارد ، بطور قطع در کاربرد "سیاست فشار از طریق اعمال تحریم" تجدید نظر می کنند . در این مورد رعایت سه اصل اساسی برای رسیدن به توافق نهایی ضرورت دارد :

1- باید به مردم به عنوان پشتیبانان اصلی ایران در مذاکرات  به گونه ای القاء نشود که مذاکرات بی حاصل است. زیرا اصولا راه حلی کم هزینه تر و نتیجه بخش تراز مذاکرات درشرایط کنونی کشور  وجود ندارد.

2- قرار نیست هرآنچه که ایران می خواهد محقق شود. همچنانکه چنین انتظاری هم در طرف مقابل وجود ندارد . در هر مذاکراتی راه به نتیجه رسیدن آن است که دو طرف به سمت یکدیگر حرکت کنند و به یک توافق مشترک برسند. بطور طبیعی در هر توافق مشترکی هردو طرف از بخشی از خواسته های خود که حتما شامل خطوط قرمز نیست ، می گذرند.

3- ایران با حفظ آرمان ها و خطوط قرمز خود به توافق می رسد واگر در این مسیر امتیازهایی را هم به طرف مقابل بدهد به معنای سازشکاری دربرابر دشمن نیست. زیرا متقابلا امتیازهایی را نیز بدست می آورد.همگن بودن وهموزن بودن این امتیازها ، لزوما به معنای همسنخ بودن و مساوی بودن آنها نیست.

جمع بندی بحث و دورنمای سال 1394

1- تمام قرائن و شواهد نشان می دهد دو طرف بصورت جدی دنبال دستیابی به توافقی جامع هستند وبیشتر تلاش می کنند از طریق مذاکرات و نیز بکار گرفتن اهرم هایی که در اختیار دارند تا آنجایی که ممکن باشد، امتیاز بیشتری را کسب نمایند.

2- درشرایط کنونی مذاکرات و راهکار دیپلماتیک برای هردو طرف یک انتخاب نیست یک ضرورت است. اگر این مذاکرات طولانی شده است بخاطر ماهیت پیچیده و چند وجهی پرونده هستی ایران است که هم ابعاد سیاسی در سه سطح ملی ، منطقه ای و جهانی پیدا کرده است. هم ازجنبه فنی و حقوقی به یکی از بزرگترین وپیچیده ترین پرونده های آژانس بین المللی انرژی هسته ای درطول حیات شش دهه این سازمان  تبدیل شده است .

3- کارشکنی های رژیم اسرائیل درمسیرمذاکرات ونامهربانی های منتقدان داخلی هیچکدام نمی تواند مانع جدی بر سر راه توافق هسته ای تا تیرماه سال 1394 فراهم کند . این توافق ممکن است 100% خواسته های ایران را تامین نکند اما بدون شک در راستای تامین منافع ایران در حد ممکن و نه الزاما مطلوب خواهد بود.

4- حتی اگر فرض بگیریم مذاکرات به نتیجه هم نرسد، به دلایل مختلف هیچکدام پیروز نخواهند بود. به عبارت دیگر یا توافقی جامع براساس اصل برد برد بدست می آید و یا اگر به نتیجه هم نرسند ، هر دو طرف به نتیجه باخت باخت رضایت داده اند.

5- بر اساس انچه که گفته موضوع هسته ای در ایران یک مساله ملی است و پیروزی در مذاکرات از آن همه مردم ایران فراتر از جناح بندی های مرسوم است و بی نتیجه ماندن آن هم به زیان همه گروه ها و جریانها در داخل و خارج کشور است.