ضرورت درک قدرت ایران
جمع بندی هسته ای میان جمهوری اسلامی ایران با ۶ قدرت بزرگ دنیا و مسائل مرتبط با آن را می توان در ۳سطح تبیین کرد.
اهمیت نشست وین: بعد از کنفرانس بینالمللی معروف به تشنج زدایی در سال 1970، نشست ایران و 1+5در شهر وین اتریش ، مهمترین نشست در سطح بینالمللی محسوب میشود. شباهتهای زیادی هم میان نشست اخیر قدرتهای جهانی و جمهوری اسلامی ایران با نشست تشنج زدایی وجود دارد. بعد از اوج بحران بینالمللی جنگ سرد ، شوروی سابق و ایالات متحده آمریکا و کشورهای اروپایی دور هم جمع شدند و با منطق تشنجزدایی، کنفرانس امنیت و همکاری اروپا را تشکیل دادند.
البته این کنفرانس در سال۱۹۹۴ میلادی در نشست بوداپست به «سازمان امنیت و همکاری اروپا» تغییر نام داد. میتوان ادعا کرد، بزرگترین رویداد و نشست بینالمللی بعد از نشست معروف به تشنجزدایی، نشست نهایی 1+5 با جمهوری اسلامی ایران در شهر وین اتریش بود. نشستی که بعد از 12سال تلاش دیپلماتیک و بیش از 1000ساعت کار در سطح وزرای امور خارجه 6کشور بزرگ دنیا و جمهوری اسلامی ایران، معاونان وزیر خارجه آنها و کارشناسان وزارت خارجه هر 7کشور صورت گرفت. این موضوع و کار کارشناسی که برای به ثمر رسیدن این مذاکرات انجام شد، به نوبهخود یک رکورد بینالمللی بعد از جنگ جهانی دوم محسوب میشود.
مسائل منطقهای:
الف) سؤال اساسی این است که حقیقتا این مذاکرات و نتیجه حاصل شده از آن چه اهمیتی برای بزرگترین قدرتهای جهانی داشته است که با اصرار همه آنها و همچنین منطق گفتوگوی ایرانی این روند ادامه پیدا کرد و گام اول توافق برداشته شد؟ برای پاسخ به این سؤال به اهمیت مسائل منطقهای خاورمیانه باید توجه کرد که در این اینجا به آن اشاره میکنیم.
خاورمیانه بهعنوان یکی از مهمترین مناطق استراتژیک برای غرب همیشه مورد توجه و قابلاهمیت بوده است.
از سوی دیگر نفوذ منطقهای جمهوری اسلامی ایران در منطقه در سالهای اخیر نیز بر هیچکس پوشیده نیست. غربیها بهدنبال شکل دادن مناسبات جدید در منطقه خاورمیانه بودند، درحالیکه تیره بودن وضعیت همکاریها و چالشهای موجود میان آنها با ایران و همچنین نادیدهگرفتن قدرت ایران، این امکان را برای آنها فراهم نمیکرد. بر این اساس، آنها به فکر رسیدن به یک راهکار دیپلماتیک برای تعامل با ایران افتادند و این مسیر را از راه مذاکره با جمهوری اسلامی پیمودند. آنها بعد از به نتیجه نرسیدن تحریمها بهدنبال جایگزینی تعامل به جای تقابل افتادند تا بتوانند براساس آن، یک مدل برای آینده خاورمیانه طراحی کنند و به همین دلیل منطق ایران را قبول کردند و حاضر به مصالحه شدند. اگرچه باید در نظر داشت که ایران بارها اعلام کرده است سیاستهایدولتهای غربی در منطقه خاورمیانه خائنانه است و ایران حاضر به گفتوگو با آنها درباره مسائل منطقه نیست.
ب) از سوی دیگر، کشورهای منطقه باید درک کنند که توافق به نفع همه است. درست است که شاید اختلاف نظرهایی میان کشورهای منطقه در ابعاد بینالمللی مطرح باشد اما واقعیت این است که امنیت کشورها بر یکدیگر اثر میگذارد. امنیت و ارتقای جایگاه بینالمللی ایران در سطح بینالمللی به نفع همه کشورهای منطقه است. عربستان سعودی فکر میکند میتواند از تعارض میان ایران با غرب استفاده کند. او فکر میکند از این موقعیت میتواند بهرههای اقتصادی و سیاسی خود را ببرد و موقعیت خود را تثبیت کند اما امروز دیگر وضعیت تغییر کرده است و ایران با غرب به توافق رسیده است و لازم است خرد جمعی در عربستان سعودی این واقعیت را درک کند که آنها باید با ایران دست همکاری دهند. باید راه توسعه امنیت و ثبات خود را از این طریق تأمین کنند. عربستان سعودی باید این واقعیت را درک کند که هرچه تعارض و تقابل میان ایران و کشورش بیشتر شود، رژیم صهیونیستی بهره بیشتری میبرد و منافع کشورهای منطقه در معرض تهدید قرار خواهد گرفت. آنچه امروز منطق عقل سیاسی و خرد جمعی حکم میکند همکاری میان همه کشورهای منطقه و توسعه همکاریهای فیمابین است.
پیچیدگی سند وین : موضوع دیگری که باید در این میان به آن توجه کرد این است که سند بیرون آمده از نشست نهایی 1+5 با ایران در وین، دارای پیچیدگیهایی است که مراحل مختلف و فرمولهای آن، بهنظر میرسد آن را از روند مذاکرات پیچیدهتر هم کرده است. بهنظر میرسد برای اجرایی شدن این سند 156صفحهای، 6ماه فرصت لازم است.
پیچیدگی این سند بهدلیل چندوجهی بودن آن است. در واقع اقدامات فنی، اقدامات حقوقی و مسائل مربوط به رفع تحریمها به روند پیچیدگی این سند کمک کرده است و پیشبینی میشود با هوشیاری جمهوری اسلامی ایران و تیم مذاکرات هستهای بعد از 6ماه این سند اجرایی شود و میتوان امیدوار بود که این توافق به مرحله عمل برسد. آنچه اهمیت دارد این است که در نشست نهایی قدرتهای جهانی و ایران، راه تعامل، جایگزین راه تقابل و تعارض شد.
- کارشناس مسائل بینالملل