این کارشناس مسائل بین الملل ادامه داد: با این حال استدلال آقایان این است که قطعنامه ذیل فصل هفتمی علیه کشوری صادر می شود که یا ناقض صلح و امنیت باشد و یا تهدیدکننده آن پس چون جمهوری اسلامی ایران نه صلح و امنیت را نقض کرده است و نه به تهدیدی علیه آن تبدیل شده است بنابراین این قطعنامه را ذیل فصل هفتم نمی دانیم.

بهشتی پور تصریح کرد: این استدلال و دیدگاه نشان می دهد که تا چه اندازه برداشت آقایان نسبت به حقوق و روابط بین الملل کم، مضیّق و تنگ نظرانه است و وجود چنین دیدگاهی در گذشته هم به عاملی درعدم به نتیجه رسیدن مذاکرات منجر شد ، اصلا نمی بایست چنین انتظاری هم به وجود می آمد که با این رویکرد و دیدگاه این تیم بتواند در مذاکرات به نتیجه برسد.

این کارشناس مسائل بین الملل گفت: اینکه ما استدلال کنیم که چون به زعم خودمان ناقض صلح و امنیت بین الملل نیستیم پس قطعانامه های شورای امنیت ذیل فصل هفتم قرار نمی گیرد، پاک کردن صورت مسئله است. چرا که این قطعنامه و این تصمیم شورای امنیت است که تعیین کننده خواهد بود که براساس قعطنامه های بین المللی کشوری ذیل فصل هفتم قرار می گیرد یا نمی گیرد که درقطعنامه های صادرشده به صراحت بر این موضوع تاکید شده بود که ایران ذیل این فصل قرارگرفته است. درعمل هم همه تحریم ها براساس فصل هفتم بودن قطعنامه ها به استناد برماده 41 وضع شده بود

وی افزود: درست است که نظام بین الملل به یک نظام ظالمانه تبدیل شده است اما تیم مذاکره کننده فعلی در همین نظام ظالمانه ثابت کرد که می تواند بر اساس قوانین و مقررات موجود از حقوق ملت و کشور دفاع کند وحرفمان را به کرسی بنشاند و بر اساس قطعنامه شورای امنیت بر حق غنی سازی صحه گذاشته شود.

بهشتی پور در ادامه با اشاره به ادعای تیم مذاکره کننده سابق مبنی بر توطئه غرب برای اعمال فشار بر ایران از طریق کاهش قیمت نفت گفت: آقای جلیلی مدعی شده بود گروه 1+5 بر اساس توافق ژنو حاضر شده بود که 4.2 میلیارد دلار از پول ایران را آزاد کنند اما در فاصله مذاکرات ژنو تا وین با کاهش قیمت نفت درآمد ایران را 36 میلیارد دلار کاهش داد.

وی افزود: این استدلال که غرب برای اینکه صرفا به ایران ضربه بزند قیمت نفت را کاهش داد تا از این طریق 4.2 میلیارد دلار دارایی آزاد شده ایران را بی اثر کند هم ناشی از توهم توطئه و عدم شناخت از قوانین و روابط حاکم بر نظام بین الملل  و اقتصاد بین المللی است .

این کارشناس مسائل بین الملل ادامه داد: آقایان چطور فکر می کنند که غرب برای اینکه به ایران با امکان حداکثر 1 میلیون بشکه صادرات نفت ضرر بزند،  حاضر می شود به شرکت و کشورهای بزرگ صادر کننده نفت که 90 میلیون بشکه نفت جهان را تامین می کنند ، ضرر بزند. این چه استدلال غلطی است ؟ این استدلال و نظر به هیچ وجه با مبانی اقتصاد روز جهان همخوانی ندارد.

وی در ادامه گفت: آقایان به بحث برگشت پذیری اشاره می کنند و بدون توجه به 4 مرحله برگشت پذیری که در برجام پیش بینی شده است ، مدعی می شوند که طرف مقابل راه را برای برگشت پذیری سریع خود به منظور اعمال فشار بر ایران باز گذاشته است. این هم استدلال غلطی است. اگر قرار بود که گروه 1+5، ایران را تحت فشار قراردهد چه دلیلی دارد اکنون که فشار تحریم ها بر ایران وجود دارد بخواهد این فشار را بردارد و ساختاراعمال فشار بر ایران را به هم بزند و دوباره به عقب برگردد و ایران و از طرق مختلف از جمله تحریم ها تحت فشار قرار دهد. آقایان تصور می کنند نظام تحریم ها را می شود با یک خط برداشت و با یک دستور یک خطی بازهم برقرار کرد . اما واقعیت این است که درصورت فروپاشی نظام تحریم ها برقراری مجدد آن نیاز به زمان و هزینه هنگفت دارد.

بهشتی پور افزود: این ذهنیت صرفا ناشی از عدم اعتماد به طرف مقابل است که با وجود چنین ذهنیتی هیچگاه فضای همکاری شکل نمی گیرد و نمی توان زمینه ای برای کار مشترک و رسیدن به توافق فراهم کرد.

این کارشناس مسائل بین الملل ادامه داد: نکته دیگر اینکه پخش جلسات کمیسیون ویژه برجام از صدا و سیما اگر چه اقدامی خوب و پسندیده محسوب می شود اما باید به این نکته توجه کرد که وقتی شرکت کنندگان درمباحث کمیسیون ویژه برجام مراعات نکات تخصصی و منافع ملی را نمی کنند پخش این برنامه ها برای جامعه ای که متخصص نیست و امکان تجزیه و تحلیل واقعیت ها را ندارد و نمی داند نظر کدام طرف نزدیک به واقعیت است،  نه تنها مفید نیست بلکه مخرب و غیر سازنده است.

وی در خاتمه گفت: چرا که از یک طرف یک نوع بدگمانی نسبت به توافق تاریخی وین به وجود می آید که یکی از نتایج آن می شود تلاطم در بازار ارز که قیمت دلار اکنون شده است 3500 تومان و ازطرف دیگر این ذهنیت ایجاد می شود که میان مسئولان اختلاف وجود دارد و این اختلاف وحدت ملی را زیر سوال می برد و به ضرر منافع ملی است.