تحلیل محتوی بسته هسته ای پیشنهادی از سوی کشورهای پنج به علاوه یک
· تحلیل محتوی بسته پیشنهادی
الف- تفاوت های اساسی بسته جدید با بسته قبلی
بنابراظهارات سولانا بسته جدید نسخه ای "عمیق تر" و یا معتدل ترازپیشنهاد سال 2006 است زیرا با ادبیات جدیدی مطرح شده است. به طورمثال اعلام داشته به محض جلب اعتماد نهایی ازصلح آمیزبودن فعالیتهای هسته ای ایران، مذاکرات برای عملی کردن وعده های داده شده به ایران ، آغاز خواهد شد.
1- ایران درمورد بسته قبلی این سئوال را داشت که سولانا با کدام سند بین المللی ازطرف شش کشور نمایندگی کشورهای مذاکره را برعهده دارد ؟ برای تامین نظرایران سولانا این بارنامه ای رسمی را از طرف شش وزیرخارجه کشورهای پنج به علاوه یک به پیوست بسته پیشنهادی آورده تا نشان دهد اولا نمایندگی رسمی ازطرف شش کشوررا برعهده دارد وثانیا با به همراه آوردن پنج مدیرکل وزارت خارجه کشورهای مذکور(به غیر از آمریکا)تاکید مجددی برپشتیبانی کشورهای پنج به علاوه یک ازمحتویات بسته به همراه دارد .
2- دربسته قبلی ازلحاظ زمانی مشخص نبود که درصورت پذیرش تعلیق ازسوی ایران بطورمشخص مذاکرات ازچه زمانی شروع می شود. دربسته جدید تصریح شده است مذاکرات همه جانبه بلافاصله پس از اجرای بندهای مربوط به تعلیق درقطعنامه 1803 آغازخواهد شد. اما این اشکال همچنان باقی مانده است که معلوم نیست این مذاکرات تا چه زمانی ادامه می یابد وآیا به نتایج وعده داده شده ختم خواهد شد یا نه؟ این دو اشکال اساسی تردید های جدی را برای پذیرش تعلیق غنی سازی ازسوی ایران بوجود می اورد زیرا تا زمانی که ایران تعلیق را نپذیرفته این کشورهای مذاکره کننده هستند که می کوشند هرچه سریع ترمذاکرات شروع شده وبه نتیجه برسد. درحالی که اگرایران تعلیق را بپذیرد طرف مقابل با توجه به این واقعیت که ایران امکان بزرگی را برای انحراف از ان پی تی از دست داده است ، می توانند تا سالها مذاکرات را ادامه دهند واین ایران خواهد بود که باید تلاش کند به دنبال مذاکره کنندگان برای رسیدن به نتیجه نهایی باشد.
3- دربسته قبلی برحق ایران درمورد برخورداری ازانرژی هسته ای بطورکلی وغیردقیق اشاره شده بود درحالی که دربسته جدید نه تنها براین حق دردو بند تاکید شده بلکه برتحقیق و تولید درکنار کاربرد انرژی هسته ای تصریح کرده اند . در ابتدای بسته پیشنهادی آمده است
« به منظور دستیابی به راه حلی جامع، درازمدت و مناسب برای مسئله هسته ای ایران که با قطعنامه های مربوط به سازمان ملل سازگارباشد درتکمیل پیشنهاد ارائه شده به ایران در ژوئن 2006 که هنوز به قوت خود باقی است ، موارد زیربه عنوان سرفصل های مذاکره مابین کشورهای چین، فرانسه، آلمان، ایران و بریتانیا و ایالات متحده آمریکا به همراه نماینده عالی اتحادیه اروپا پیشنهاد می شود.
تا زمانی که ایران به شکل تصدیق پذیر تمام فعالیتهای مربوط به غنی سازی و بازفراوری خود را ذیل پاراگراف های OP15 و 0p 19 (A قطعنامه 1803 شورای امنیت سازمان ملل به حالت تعلیق درآورد ؛ در راستای این مذاکرات همچنین از ایران انتظار داریم که درخواست های شورای امنیت سازمان ملل و آژانس بین المللی انرژی اتمی را اجابت کند.
درمقابل چین، فرانسه، آلمان ، روسیه ، بریتانیا ، ایالت متحده آمریکا ونماینده عالی اتحادیه اروپا اعلام آمادگی می کنند تا:
- حق ایران را برای توسعه پژوهش ، تولید و کاربرد انرژی صلح آمیز هسته ای مطابق با تعهدات پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای را به رسمیت بشناسند.»
این در حالی است که در بسته قبلی آمده بود
« به حق ایران، برای توسعه انرژی هسته ای صلح آمیز و هماهنگ با تعهدات ایران در معاهده منع گسترش سلاحهای هسته ای موسوم به ان پی تی احترام می گذاریم و دراین راه از توسعه یک برنامه انرژی هسته ای غیرنظامی در ایران حمایت خواهیم کرد.»
با نگاهی دقیق به دو پارگراف بالا مشخص می شود که اولا دربسته جدید به توسعه انرژی هسته ای درقالب سه کلمه کلیدی "تحقیق " "تولید" و "کاربرد" توجه شده است و ثانیا این حق را که در بند چهارم ان پی تی برای همه کشورها به رسمیت شناخته اند ، برای ایران نیز با تاکید به رسمیت شناخته اند. درحالی که در بسته قبلی فقط به "توسعه انرژی هسته ای صلح آمیز " تصریح شده بدون آنکه حق ایران را به رسمیت شناخته باشند. اما مهم ترازآن تاکید برحق ایران درباره "تحقیق" "تولید" و " به کار بردن " انرژی هسته ای است . درنگاهی خوشبینانه این پارگراف مبنایی برای مذاکره درمورد به رسمیت شناختن حق ایران برای غنی سازی اورانیوم درحد تحقیق و توسعه است ونه درحد صنعتی که ایران به دنبال آن است . اما با نگاهی بدبینانه می توان به تفکیک ظریفی که بین دو مفهوم زیر وجود دارد توجه کرد :
" حق برخورداری ازتوسعه" تحقیق" و"تولید" و "کاربرد" انرژی هسته ای " با آنچه که ایران می خواهد
" حق تحقیق، تولید و کاربرد درزمینه غنی سازی اورانیوم برای استفاده صلح آمیزدرتولید انرژی هسته ای "
این دو حق اگرچه کاملا با هم مرتبط هستند اما یکی نیستند. به عبارت دیگریک کشور می تواند ازانرژی اتمی استفاده کند بدون آنکه اورانیوم مصرف شده درراکتورهای هسته ای خود را، تولید کند. همچنانکه در حال حاضربیش ازچهل کشورجهان ازانرژی هسته ای استفاده می کنند اما فقط پانزده کشورجهان غنی سازی اورانیوم هم انجام می دهند.تعدادی ازاین کشورها فقط دراندازه مصرف خود اورانیوم غنی شده تولید می کنند وتعداد دیگری علاوه برمصرف خود ، برای صادرات نیز،اورانیوم غنی سازی می کنند .
براین اساس اگردربسته پیشنهادی برحق ایران درباره غنی سازی اورانیوم تاکید شده بود وتنها برای اعتماد سازی خواستارتوقف آن درمدت زمان معینی می شدند درچنین حالتی احتمالا ایران می توانست به حسن نیت این کشورها اعتماد کند. اما ازانجا که فقط برحق تحقیق و تولید و به کاربردن انرژی هسته ای تصریح شده
ایران نمی تواند برای جلب اعتماد کشورهای پنج به علاوه یک ، ازحق خود در مورد غنی سازی اورانیوم چشم پوشی کند. درنتیجه اگربخواهیم بدبین باشیم ، می توانیم بیان شفاف تربسته جدید را در مقایسه با بسته قبلی نادیده بگریم .
4- در بسته جدید به اجرای پروتکل الحاقی ان پی تی اشاره نشده درحالی که دربند پنجم بسته قبلی از ایران خواسته شده بود :
«ایران همچنین تمام فعالیتهای مربوط به غنی سازی وبازفرآوری را به حال تعلیق درآورد، به طوری که آژانس بتواند همانطورکه شورای حکام وشورای امنیت درخواست کرده اند، آن را راستی آزمایی کند وایران متعهد شود تا این تعلیق را طی گفتگوها ادامه دهد و به اجرا گذاشتن پروتکل الحاقی را از سر بگیرد ” .
بطورقطع اشاره نکردن به این موضوع نشان می دهد که کشورهای طرف ایران در باره ادبیات تحکم آمیز بسته قبلی تجدید نظرکردند وهمانطورکه درنامه شش وزیرخارجه آمده است تصریح کردند ضمن احترام به استقلال ایران ازبه کاربردن ادبیات زوراجتناب کنند تا زمینه برای تفاهم فراهم شود . حتی اگردرقصد انها چنین چیزی نباشد اما درمجموع ادبیات به کاربرده شده دربسته جدید درمقایسه با بسته قبلی محترمانه تر و دقیق تر است . زیرا درخواست آنها برای اجرای پروتکل الحاقی ان پی تی از سوی ایران تعهدات جدیدی را برای ایران بوجود می اورد که پذیرش آن درعمل با توجه به جو موجود اگر نگوئیم غیرممکن اما بدون شک بسیار دشوار بود
5- دربسته قبلی به نقش ایران به عنوان یک قدرت تاثیرگذارمنطقه ای وبین المللی توجه ای نشده بود درحالی که دربسته جدید این نقش به رسمیت شناخته شده است درآنجای که ذیل پیشنهادهای سیاسی آورده اند:
«- بهبود روابط شش کشورواتحادیه اروپا با ایران و ایجاد اعتماد متقابل
- تشویق تماس و گفتگوی مستقیم با ایران.
- پشتیبانی ازایران در جهت ایفای نقش مهم و سازنده در امور بین الملل.
- ارتقای سطح گفتگو وهمکاری درحوزه های منع گسترش سلاح های هسته ای وموضوعات مربوط به امنیت وثبات منطقه ای.
- کاربا ایران و دیگر کشورهای منطقه در جهت ارتقای ترتیبات اعتماد سازی و امنیت منطقه ای.
- ایجاد مکانیزم های مناسب مشاوره و همکاری.
- حمایت از برگزاری یک کنفرانس درباره مسائل امنیت منطقه ای.»
ممکن است در ایران کسانی باشند که برای به رسمیت شناختن چنین نقشی برای ایران از سوی قدرتهای بزرگ اهمیتی قائل نشوند اما واقعیت آن است که برای ایفای نقش مهم منطقه ای وبین المللی ، داشتن ابزارهای لازم شرط کافی نیست ، بلکه به رسمیت شناختن چنین نقشی ازسوی سایرقدرتها هم لازم است.
6- تعهدغیرمستقیم به محترم شماردن امنیت ملی وتمامیت ارضی ایران وتلاش نکردن برای تغییر نظام ایران دراین باره در بسته قبلی هیچ اشاره ای نشده بود درحالی که دربسته جدید آمده است:
«- تاکید دوباره بر تعهد درچارچوب منشور سازمان ملل که درروابط بین المللی خود ازتهدید یا استفاده از زور نسبت تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشور یا هر رفتار دیگری که مطابق با منشور سازمان ملل نباشد اجتناب ورزند.»
این پارگراف دقیقا در راستای دادن تضمین امنیتی به ایران درباره به رسمیت شناختن تمامیت ارضی ایران و به رسمیت شناختن استقلال سیاسی ایران تهیه شده منتهی اشکال کاردرآن است که دراین پاراگراف نامی از ایران برده نشده است. بنابراین اگربخواهیم خوش بین باشیم می توان این پارگراف را مقدمه ای برای مذاکرات جدی درباره مداخله نکردن آمریکا ومتحدانش درامورداخلی ایران تفسیرکنیم . اما درصورت داشتن نگاه بی اعتمادی به موارد مطرح شده می توان با یادآوری زیرپاگذاردن تعهدی که آمریکا دربیانیه الجزایربه ایران داده بود، مبنی بردخالت نکردن درامورداخلی ایران؛ بازهم درباره اینکه این وعده ها صرفا برروی کاغذ می ماند ونمی توان آنها رابه عنوان چرخشی اساسی درمواضع مداخله جویانه غرب تفسیرکرد. براین اساس این تعهد ضمنی را نیزمی توان بی پایه و تنها برای فریب ایران تفسیرکرد. ولی بطورقطع چنین تفسیرسختگیرانه ای کمک به حل مشکل دراین شرایط حساس نمی کند. اگر به راستی می خواهیم به نتیجه مثبت برسیم قدری خوش بین بودن برای ایجاد اعتماد ضررندارد.
7- کمک به تشکیل خاورمیانه عاری ازسلاح های هسته ای که در بسته قبلی حتی به آن اشاره ای هم نشده بود. در بسته جدید تصریح شده است :
« - تاکید دوباره براینکه حل مسئله هسته ای ایران به تلاش های منع گسترش سلاح های هسته ای و تحقق هدف خاورمیانه عاری ازسلاح های کشتارجمعی شامل سامانه های آنها کمک خواهد کرد.»
بطورقطع تشکیل خاورمیانه عاری ازسلاح اتمی به شدت به زیان اسرائیل است زیرا تنها این رژیم در حال حاضرصاحب سلاح های هسته ای درخاورمیانه است. بنابراین احتمال آنکه غرب ازچنین ایده ای حمایت کند خیلی دورازذهن است . زیرا تحقق چنین پیشنهادی به معنای آن است که اسرائیل باید حداقل 200 کلاهک هسته ای موجود را که گفته می شود درزراد خانه های خود نگهداری می کند ، نابود سازد. به اعتقاد اسرائیل و متحدان غربی اش این امرموجب تضعیف موقعیت اسرائیل دربرابر کشورهای منطقه خاورمیانه می شود. اما به هرحال طرح چنین ایده ای دریک سند رسمی بین المللی که امضای وزیرخارجه آمریکا را هم دارد شروع خوبی برای چانه زنی های سیاسی برای رسیدن به هدف مذکور محسوب
می شود.
8- تاکید برامکان انجام همکاری ها درعرصه های مختلف که لازمه آن لغو تحریم های موجود درتولید انرژی هسته ای علیه ایران،عضویت ایران درسازمان تجارت جهانی ومشارکت با ایران دراموراقتصادی ، بازرگانی ، کشاورزی ،هواپیمایی وغیره است .این قبیل موارد اگرچه در بسته قبلی آمده بود اما بصورت خیلی کلی وغیر دقیق درحالی که دربسته جدید بصورت شفاف اشاره شده است. تنها می ماند اینکه آیا چنین وعده هایی قابل اجرا هستند یا نه . به باور نگارنده این موارد مسائلی نیستند که در طول مذاکرات نتوان به انها دست یافت فقط باید سقف زمانی را برای به نتیجه رسیدن آن از هم اکنون تعیین کرد .
9- بسته جدید زمینه را برای توقف تحریم ها وبازگشت روند بررسی پرونده ایران در آژانس بین المللی هسته ای آماده می سازد . بطورقطع بازگشت پرونده ایران به آژانس که تنها نهاد صلاحیت دار برای اعلام نظرتخصصی در باره پرونده هسته ای ایران است ،امکان تامین حق ایران درچهارچوب ان پی تی را بیش از هر زمان دیگر فراهم می سازد.
ب: نقاط مشترک بسته پیشنهادی ایران با بسته پیشنهادی غرب
بسته پیشنهادی ایران که توسط اقای متکی وزیرخارجه ایران در سوم خردا د 1387 (23ماه می 2008) به بان کی مون دبیرکل سازمان ملل ارائه شده است به مشکلات کلی که جهان امروز با آن دست و پنجه نرم
می کند اشاره کرده ودرآن راهکارهای کلی که می تواند مبنای بحث برای کمک به حل وفصل این مشکلات قرار گیرد، ارائه شده است . متاسفانه این راهکارها به قدری کلی است که برای تحقق آنها قبل از هرچیز باید دیدگاه های دو طرف از لحاظ آرمان گرایی های بشری به یکدیگر نزدیک شود ودر مراحل بعدی در مذاکرات کارشناسی به راهکارهای جزئی تر و عملیاتی که شانس بیشتری برای تحقق آنها وجود داشته باشد دست پیدا کنند .
با این حال نقاط اشتراک بین دو بسته وجود دارد که دربخش آخربسته ایران که برروی مسائل هسته ای متمرکز شده است قابل توجه است . این بخش که درهفت بند تنظیم شده با بخش انرژی هسته ای بسته پیشنهادی کشورهای پنج به علاوه که از اتفاق آن هم هفت بند دارد، نقاط مشترک زیادی دارد .
دربخش آخر بسته پیشنهادی ایران امده است :
« درارتباط با موضوع هستهاي، ايران آماده است در يك نگرش جامع و به عنوان عضوي فعال و موثر از NPT و آژانس، موضوعات ذيل را در دستور كار قرار دهد:
1ـ حصول اطمينان بيشترازعدم انحراف فعاليت هستهاي كشورها؛
2ـ ايجاد كنسرسيوم غنيسازي و توليد سوخت هستهاي درنقاط مختلف دنيا ازجمله ايران؛
3ـ همكاري براي دستيابي و بهرهگيري ازفناوري صلحآميز هستهاي و تسهيل بهرهمندي عموم كشورها از آن؛
4ـ تحقق خلع سلاح هستهاي و تعيين كميتهاي براي پيگيري اين موضوع؛
5ـ تقويت نظارت آژانس بر فعاليت هستهاي كشورها؛
6ـ همكاريهاي مشترك در ايمني و حفاظت فيزيكي هستهاي.
7- تلاش براي ترغيب ديگركشورها به منظور كنترل صادرات مواد و تجهيزات هستهاي. »
با نگاهی دقیق به بندهای هفتگانه فوق به خوبی می توان دریافت که هرهفت محوربه نحومستقیم یا غیرمستقیم دربخش مربوط به مسائل هسته ای بسته پیشنهادی کشورهای 1+5 آمده است. آنجایی که تصریح می کند:
« - به محض ایجاد اطمینان از ماهیت کاملا صلح آمیز برنامه هسته ای ایران ، با آن همان رفتاری داشته باشند که با برنامه هر کشور فاقد سلاحهای هسته ای در چارچوب ان پی تی
- تاکید دوباره برحق ایران نسبت به انرژی هسته ای برای مقاصد صرفا صلح آمیزمطابق با تعهدات این کشوردرچارچوب پیمان منع گسترش سلاح های هسته ای.
- تامین کمک های مالی و تکنولوژیک لازم جهت استفاده صلح آمیز ایران ازانرژی هسته ای و حمایت نسبت به ازسرگیری پروژه های همکاری فنی در ایران توسط آژانس بین المللی انرژی اتمی.
- حمایت ازساخت نیروگاههای آب سبک مطابق با آخرین فناوری روز.
- حمایت ازتحقیق وتوسعه درانرژی هسته ای به موازات بازیابی تدریجی اعتماد بین المللی.
- تامین تضمین های الزام آورحقوقی عرضه سوخت هسته ای.
- همکاری درجهت مدیریت سوخت مصرف شده و پسماند رادیواکتیو.»
دراین مورد عملی ترین پیشنهاد منطقی ایران که تشکیل کنسرسیوم غنيسازي و توليد سوخت هستهاي درنقاط مختلف دنيا است در بسته پیشنهادی 1+5 مورد توجه قرار نگرفته است . به راستی چرا غرب برای حصول اطمینان از صلح آمیز بودن فعالیتهای هسته ای ایران در تشکیل چنین کنسرسیومی مشارکت نمی کند ؟ اگر آنها قبلا در مورد اینکه ایران ممکن است از چنین موقعیتی برای فراگیری تکنیک غنی سازی اورانیوم سوءاستفاده کند،تردید داشتند حالا که ایران رسما به توانایی غنی سازی اورانیوم دست یافته دیگر چه ملاحظه ای است تا پیشنهاد خوب ایران را نمی پذیرند؟ پاسخ این سئوال را اقای سولانا با زبان غیر شفاف در مصاحبه با پرس تی وی گفت . ایشان بر این واقعیت اشاره داشت که در حال حاضر تنها شش کشور در جهان به تکنولوژی ساخت کارخانه های غنی سازی اورانیوم دسترسی دارند و با توجه به پیچیده بودن و حساس بودن این فناوری انها نمی خواهند انحصار خود را از دست بدهند .
· ارزیابی و راهکارها
به نظرمی رسد اصلی ترین موضوع اختلاف بین ایران با کشورهای اصلی درگیردرپرونده استفاده صلح آمیز ایران ازانرژی اتمی ، موضوع تعلیق غنی سازی اورانیوم درایران است. این مساله ازنظردولت ایران خط قرمزی است که نمی توان ازآن عبورکند. درحالی که کشورهای پنج به علاوه یک ،اجرای تمامی مفاد بسته پیشنهادی خود را منوط به تعلیق غنی سازی کرده اند.
درفرض اول ، این بسته هم به سرنوشت بسته قبلی دچارخواهد شد و با رد این بسته ، کشورهای مخالف فعالیت های هسته ای ایران ، تحت فشارآمریکا واسرائیل تحریم های جدیدی را درابعاد سیاسی ، اقتصادی و امنیتی ، علیه ایران سازمان دهی خواهند کرد . دراین فرض مشکلات جدیدی بوجود خواهد آمد که در بلند مدت به نفع هیچکس نیست . بویژه اگرآمریکا با تحریک اسرائیل دست به اقدام نظامی علیه ایران بزند ، احتمالا به دلیل پاسخ قاطع ایران ، نا امنی کل منطقه را فرا می گیرد .
در نگاه دوم ممکن است بشود با ارائه" تعریف جدیدی از تعلیق " زمینه را برای نوعی مصالحه فراهم کرد که دراین حالت هیچکدام ازطرفین احساس شکست خوردگی نکنند.
ازاین نگاه آنچه که کشورهای پیشنهاد دهنده بسته به ایران می خواهند تعطیل غنی سازی اورانیوم درایران است زیرا دراین شرایط است که آنها مطمئن می شوند که استفاده ایران ازانرژی صلح آمیزهسته ای هیچ خطری نخواهد داشت. اما ازآنجا که براساس بند چهارم ان پی تی ایران وهمه کشورها ی امضاء کنند ه این پیمان ، نه تنها این حق را دارند که اورانیوم را تحت نظارت آژانس بین المللی انرژی هسته ای غنی سازی کنند؛ بلکه باید کشورهای دارای این تکنولوژی ،امکانات لازم را نیزدراختیارهمه کشورها ی عضو ان پی تی و ازجمله ایران قراردهند . براین اساس کشورهای موسوم به پنج به علاوه یک ، قانونا نمی توانند موضوع تعطیل شدن فعالیتهای غنی سازی اورانیوم را مطرح کنند به همین دلیل تعلیق موقت را مطرح می کنند . در مقابل این نظرایران معتقد است با توجه به بومی سازی دانش هسته ای درایران اصولا ایران ازمرحله تعلیق رد شده وکشورهای جهان باید ایران را به عنوان عضو جدید باشگاه دارندگان تکنولوژی هسته ای به رسمیت بشناسند .
در این میان بعضی ازمنابع خبری راه حل میانه ای را ازقول سولانا مطرح کرده اند که اگر صحیح نقل قول شده باشد می تواند راه جدیدی را پیش روی دو طرف قرار دهد . بر این اسا س ایران برای آنکه حسن نیت خود را نشان دهد می تواند روند توسعه سا نتریفیوژها را متوقف کند و در همین تعدا د نگه دارد و در مقابل غرب نیزروند گسترش تحریم ها رامتوقف کند.تا زمینه برای انجام مذاکرات محیا شود.
طرح "توقف در برابر توقف" به مدت شش هفته برای اعتماد سازی در واقع مدل اصلاح شده طرح آمریکایی ها است. آنها در دو سا ل اخیر طرح تعلیق غنی سازی دربرابرتعلیق بررسی پرونده ایران در شورای امنیت سازمان ملل را مطرح می کردند. البته به نظرمی رسد آمریکا با طرح تعلیق توسعه راه اندازی سانتریفیوژها دربرابرتوقف بررسی پرونده ایران درشورای امنیت مخالفت کند. زیرا آمریکایی ها درنهایت مخالف غنی سازی درایران هستند. ازآنجا که درشش سا ل گذشته ثابت شده است اصلی ترین مخالف دستیابی ایران به تکنولوژی هسته ای ، آمریکا است بنابراین هرگونه راه حل میانه ای باید ازپشتیبانی آمریکا برخوردار باشد .
ازنگاه سوم تعلیق را آنگونه که درگذشته مطرح شد می توان تعریف کرد و آن کارکردن سانترفیوژها بدون انکه مواد اصلی برای غنی سازی اورانیوم (uf6) به دستگاه ها تزریق شود. دراین حالت هم دستگاه ها به دلیل خاموش نشدن ازبین نمی روند و ازخسارت ها ی قابل پیش بینی ، ممانعت می شود وهم درعمل اورانیوم غنی شده درفاصله زمانی مورد توافق که می تواند حداکثر سه یا شش ماه باشد ، تولید نمی شود . این طرح احتمالا با نظرمخالف آمریکا روبرو نمی شود زیرا کوندا لیزا رایس وزیرامورخارجه آمریکا درآخرین موضع گیری خود رسما اعلام کرد امریکا درصورت تعلیق کوتاه مدت ایران ، آماده است درهرجا و با هر مقام ایرانی درباره هرموضوعی مذاکره کند . اشکال مهم این نگاه آن است که اکثرمسئولین ایرانی با ان مخالف هستند . زیرا معتقدند ایران قبلا بیش از دوسال تعلیق کرد اما طرف مقابل به هیچ کدام ازوعده هایی که داده بود عمل نکرد.
راه حل برد برد برای دو طرف
اینکه ایران توقع داشته داشته باشد شش قدرت درجه اول جهان بیایند ازدرخواست خود بگذرند انتظاری
بی پاسخ است. زیرا امروزه حق وعدالت معادلات جهانی قدرت را سامان نمی دهند. بلکه میزان تاثیرگذاری هرکشور بر این معادلات و برخورداری از پشتیبانی های بین المللی ودهها عامل بزرگ و کوچک در تامین حقوق حقه ملتها نقش دارند . بدون شک مقاومت وایثارگری دربرابرمخالفان ایران بسیار موثراست اما نقش نهایی ندارد .
طرف مقابل یعنی غرب هم نمی تواند انتظار داشته باشد ملتی متمدن که به دنبال استقلال و شکوفایی خود بدون آسیب رساندن به دیگران است ؛ سر خود را دربرابر زورقدرتها پائین بیاورد و خود را از حقوق مسلمی که قوانین بین المللی برای او به رسمیت شناخته است محروم سازد .
در چنین حالتی راه حل میانه هم زمانی تعلیق با مذاکره است یعنی تا زمانی که مذاکره درمحدوده زمانی معین با دستور کار" نقاط مشترک بسته پیشنهادی ایران و بسته پیشنهادی غرب " جریان می یابد می تواند توسعه
روند غنی سازی با تعریف نگاه دوم متوقف شود . یعنی ایران افزايش تعداد سانتريفيوژهاي غني سازي را درتاسيسات نطنزمتوقف کند ، اما درطول مذاكرات مقدماتي نيازي نباشد كه به غني سازي پايان دهد.
دراین حالت تا به نتیجه رسیدن مذاکرات که هدف اصلی ان باید به رسمیت شناختن حق ایران برای غنی سازی ازسوی قدرتهای هسته ای ومجامع بین المللی در کنار کسب اطمینان کامل برای صلح آمیز بودن فعالیتهای هسته ای ایران باشد، راه های اعتماد سازی متقابل تجربه می شود . درصورت تحقق چنین اهداف دو گانه ای است که هیچکدام ازدو طرف احساس شکست نخواهند داشت. این تجربه موفق می تواند راه های تازه ای را برای رسیدن به تفاهم بزرگتر و اساسی تربین ایران و غرب باز کند.