به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نشست «جنبش دانشجویی و سیزده آبان» با حضور حسن بهشتی‌پور (تحلیل‌گر مسائل سیاسی)، حجه‌الاسلام سعید فخرزاده (مدیر واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب اسلامی) و مرتضی هاشمی‌پور(دبیر نشست) چهارشنبه 13 آبان‌ماه در سرای اهل قلم برگزار شد.

چرا مطالعه اسناد لانه جاسوسی عبرت‌آموز است؟

 بهشتی‌پور با اشاره به گستردگی اسناد تاریخی گفت: یکی از دستاوردهای مهم رویداد تسخیر لانه جاسوسی دستیابی به تقریبا 12 هزار سند تاریخی بود که برخی از این اسناد در 11 جلد کتاب قطور منتشر شده است. بنده 8 سال است که به صورت موردی به این اسناد مراجعه کردم و بر اساس این مراجعه می‌توانم بگویم این اسناد می‌تواند دستمایه چند رساله دوره دکتری و کارشناسی ارشد باشد. اگرچه چند پایان‌نامه کارشناسی ارشد با تمرکز بر آنها تالیف شده است، با وجود این اسناد این رویداد هنوز جای کار دارد.    

وی ادامه داد: دستیابی و انتشار این اسناد یک تاثیر مهم در جهان داشت و آن فاش شدن برخی سیاست‌های پنهانی آمریکا در ایران و منطقه بود. یک شعبه از سازمان سیا با تمرکز در ایران برای کنترل کشورهای منطقه وجود داشت که بخشی از این اسناد مربوط به این شعبه از سازمان سیا در ایران است؛ اسنادی که منعکس‌کننده برخی مسائل کشورهای همسایه و منطقه بود و از طرفی اسناد مختلف دیگری شامل اسناد سیاسی، نظامی و فرهنگی ایران نیز در میان آنها وجود داشت.

 این تحلیل‌گر مسائل سیاسی عنوان کرد: اگرچه تنها رویداد تسخیر لانه جاسوسی در آبان‌ماه 58 نبود که اسناد محرمانه آمریکا را فاش کرد، بعدها در طول مدت زمان اندکی دو شوک دیگر به آمریکا وارد شد و در دو حرکت جداگانه برخی اسناد سیاست‌های خارجی این کشور آشکار شد، از جمله اسنادی که در ویکی‌لیکس منتشر شد، بخش دیگری از سیاست‌های آمریکا را هویدا کرد؛ اسنادی که نشان‌دهنده دخالت‌های آمریکا در کشورهای منطقه بود. با این همه حرکت استعمارستیزانه دانشجویان پیرو خط امام (ره) برای نخستین بار ابهت آمریکا را در هم شکست.

 اسنادی که افشاگر دخالت‌های آمریکا در ایران و کشورهای منطقه است

بهشتی‌پور با اشاره به اسناد به دست آمده از لانه جاسوسی بیان کرد: در واقع اسناد منتشر شده در ویکی‌لیکس حقانیت حرکت دانشجویان پیرو خط امام خمینی (ره) را اثبات کرد. این در حالی است که برخی افراد در ایران معتقد بودند که تسخیر لانه جاسوسی جز انزوای ایران ثمری نداشت و مدعی بودند که کار تمام سفارتخانه‌های داخل ایران و جهان شبیه کار سفارت آمریکاست. من باید درباره این ادعا بگویم درست است که همه دیپلمات‌های سفارتخانه‌ها موظفند هر روز گزارش‌های روزانه به کشور خود بفرستند، اما نکته ظریف در این مساله این است که آیا رویکرد همه سفارتخانه‌ها در ایران این بوده که به دخالت در امور داخلی یک کشور بپردازند و در آن کشور یک کودتا را حمایت یا گروهی را علیه گروه دیگر تجهیز کنند یا در اختلاف‌های قومیتی مداخله‌گرانه وارد شوند؟! این ادعاها در حالی بیان می‌شود که اسناد به دست آمده از لانه جاسوسی حکایت از دخالت مستقیم آمریکا در امور ایران داشت.

 وی اظهار کرد: پژوهشگران، دانشجویان و نسل جدید با مطالعه این اسناد متوجه می‌شوند که چه کسانی در این کشور فکر می‌کردند با حمایت خارجی می‌توانند موقعیت خودشان را تثبیت کنند. تصوری که پس از فروپاشی رژیم پهلوی نشان داد که آمریکا حتی نتوانست بزرگترین مهره خودش را در منطقه تثبیت کند، چه برسد به افرادی که به نوکری آمریکا افتخار می‌کردند. این اسناد به نوعی عبرت‌آموز است، اسنادی که موارد متعددی از وابستگی‌های رجال، مداخله آمریکا در امور داخلی ایران (مانند تعیین وزیر، سرنگون کردن یک نظامی و یا توصیه‌هایی به شاه درباره تظاهرات‌ها و ...) را افشا می‌کند.

این پژوهشگر تاریخ و سیاست بیان کرد: رویداد 13 آبان که امام خمینی (ره) آن‌را انقلاب دوم نامیدند، جنبه ضداستکباری و تضمین‌کننده حرکت انقلاب اسلامی را در این رویداد نشان می‌دهد، یعنی باید گفت اگر این حرکت آگاهانه دانشجویی رخ نمی‌داد، معلوم نبود که انقلاب اسلامی را بتوان تثبیت کرد. این در حالی بود که امام از این حرکت آگاهانه دانشجویی استفاده و آن‌ را به سمت تضمین و تثبیتی برای حرکت انقلاب اسلامی مدیریت کردند.

تسخیر لانه جاسوسی حرکتی غیر قابل تکرار در قالب گفتمان انقلاب اسلامی

بهشتی‌پور گفت: نکته دیگر این‌که، تسخیر لانه جاسوسی از سوی دانشجویان پیرو خط امام باید بر اساس گفتمان انقلاب اسلامی و نه بر اساس حقوق بین‌الملل سنجیده شود زیرا حقوق بین‌الملل در واقع حقوق ظالمان است، حقوقی که بر اساس مناسبات قدرت وضع شده است. در این مناسبات اگر شما بخواهید بر اساس حقوق بین‌الملل رفتار کنید باید بگویید زمانی که آمریکا در امور ایران مداخله می‌کرد باید این فکر را نیز داشت که یک روزی دانشجویان به گرفتن سفارت اقدام خواهند کرد.

 وی افزود: به نظر بنده اگر ما بخواهیم رویداد 13 آبان سال 58 را تحلیل کنیم، نباید آن‌را در درون حقوق‌بین‌الملل و رابطه سفارت یا کشور میزبان و مهمان ببینیم، بلکه باید آن‌ را در قالب گفتمان انقلاب اسلامی تحلیل کنیم و بگوییم یک بار برای همیشه به خشکاندن ریشه مداخله خارجی در کشور چنین اقدامی انجام شده، نه این‌که قابل تکرار برای سال‌های بعد باشد.

 این مولف عنوان کرد: حرکت دانشجویان در 13 آبان سال 58 در واقع تدوام حرکتی است که به ما می‌گوید باید شعار به شعور تبدیل شود و بتوانید مقابله واقعی با نفوذ آمریکا داشته باشید و نه اینکه صرفا شعار بدهیم. دانشجویان در آن زمان برای قطع نفوذ آمریکا در کشور در حیطه عمل وارد شدند. با این تفاوت که عمل انقلابی در سال 58 این‌گونه بود که سفارت را تسخیر کنند، اما عمل انقلابی در حال حاضر این نیست که سفارتخانه‌ها را تسخیر کنیم. در زمان و مکان امروز یک حرکت دیگری نیاز است، امروز باید ببینیم چگونه می‌توانیم گفتمان انقلاب اسلامی را بازتعریف و ابعاد آن‌ را کشف کنیم.