تضعیف داعش در سوریه موجب حمله به فرانسه شد
اما براساس آمار تخمینی منابع اروپایی بیشترین تعداد هوادارن داعش که از ترکیه وارد سوریه و عراق شدهاند مربوط به فرانسه هستند. بنابراین در داخل خاک فرانسه هم بستر مناسبی برای فعالیت و حضور داعش وجود داشته. عدهای هم بر این باورند که این عملیات در پاسخ به اوضاع نابسامان مسلمانان فرانسه است و دستهای دیگر میگویند که بحث مسلمانان مطرح نیست و بیشتر بحث تبعیض شهروندان مطرح میشود. در هر حال باتوجه به این دو فاکتور میتوان گفت که داعش هم بستر مناسب داخلی برای انجام عملیات آنهم در شش یا هفت نقطه در فرانسه داشته است و هم اینکه در معادلات سوریه موقعیت خود را تضعیف شده دیده و نهایتا دست به چنین کاری زده است.
باتوجه به اینکه عملیات اخیر فرانسه نظم سیاسی، اجتماعی و امنیتی فرانسه و حتی اروپا را بههم زده است؛ طبعا آزادیهایی از نظر کنترل مرزها و حتی موارد داخلی کشورها بروز و ظهور خواهد کرد. ازاینرو آیا میتوانیم بگوییم که روند همگرایی درقاره سبز وحتی اتحادیه اروپا تضعیف خواهد شد؟
این مسائلی که مطرح میشود یک سری تحلیل بلندمدت است. یعنی در کوتاهمدت امکان دارد که چنین چیزی اتفاق بیفتد. اما پس از این حادثه معلوم شد که اجماعی میان کشورهای اروپایی و خصوصا در بحث تبادل اطلاعات میان سازمانهای امنیتی آنها وجود ندارد. بهعنوان مثال فرانسه هنوز نتوانسته است تبادل خوبی از حیث امنیتی با ایتالیا و خصوصا برای مقابله با تروریسم داشته باشد تا بتوانند اطلاعات خود را در اختیار یکدیگر قرار دهند. اما نمیتوانیم بگوییم که تمامی اتحادیه اروپا به این موضوع آلوده میشود. چراکه اتحادیه اروپا آرامآرام از سال ۱۹۵۷ شکل گرفت و رفتهرفته به رقم ۲۶ کشور رسید. در این میان مباحث اقتصادی و بازار نیرو و کالا هم به آرامی شکل گرفت و باید توجه داشت که این اتحادیه سیستماتیک رشد کرد و به اینجا رسید و مطلقا به یکباره بهوجود نیامد. بنابراین بعید است که این مجموعه با یک اقدام تروریستی داعش از هم بپاشد اما ممکن است در کوتاهمدت دچار چالش شوند ولی این به معنای این نیست که اروپا در بلندمدت یا میانمدت با چالش روبهرو شود.
موضوع دیگری که پس از حادثه پاریس محتمل خوانده شده است؛ بحث ورود ناتو به این عرصه است. آیا میتوانیم ورود ناتو به این موضوع را شاهد باشیم؟
باتوجه به محتوای پیمان ناتو مبنیبر اینکه اگر به اعضای ناتو حملهای صورت بگیرد، کشورهای دیگر موظف به دفاع هستند؛ شایعه شد که چون به فرانسه حمله شده است طبیعتا کشورهای دیگر باید وارد جنگ علیه داعش شوند. بنابراین اصل قضیه این است که آمریکاییها بهعنوان پیشانی ناتو با بریتانیا، آلمان، ایتالیا و حتی فرانسه تمهیداتی را داشتهاند اما موضوع این است که اولاند با پوتین و اوباما صحبتهایی را صورت داده تا بتوانند ائتلافی را علیه تروریستها صورت دهند. رئیسجمهور فرانسه تلاش کرده تا با روسیه و آمریکا ائتلافی را تشکیل دهد اما اینکه روسیه که در قضیه اوکراین و کریمه با ناتو در تقابل است، بیاید و اینگونه بخواهد وارد ائتلاف شود به نظرم امری بعید به نظر میرسد. از طرفی هم ممکن است که تنها در این مورد خاص یعنی مبارزه با داعش به چنین ائتلافی دست پیدا کنند منتها اصل این بحث این است که این ائتلاف چگونه شکل بگیرد. چراکه آمریکاییها عمدتا در این مواقع به جای عبارت «همهباهم» از واژه «همه با من» استفاده میکنند از همین رو روسیه حتی در بحث مقابله با داعش به زیر بلیت آمریکا نخواهد رفت. در این بین برخیها بر این عقیدهاند که یکی از دلایل نقل مکان داعش به فرانسه یا هر نقطه دیگر؛ عملیاتهای روسیه بوده است که این دیدگاه به نظر خیلی سطحی میرسد. بهطوری که برای انجام چنین عملیاتی حداقل سه تا شش ماه و شاید هم زمان بیشتری وقت لازم است و به نظر این بحث فرافکنی رسانهای است تا بتوانند تقصیر را به گردن روسیه بیندازند. به هر حال حفرههای امنیتی در فرانسه وجود داشته و ناکارآمدی سرویسهای امنیتی این کشور هم مزید بر علت شده است.
باتوجه به عملیات داعش در فرانسه آیا دولت حاکم بر پاریس اقدامی مشابه لشکرکشی آمریکا به عراق یا افغانستان صورت خواهد داد یا خیر؟
اینکه بگوییم فرانسویها و آمریکاییها از داعش علیه اسد استفاده میکنند حرف درستی است اما اینکه بگوییم آنها کاملا از مبارزه با داعش و تروریستها دست کشیدهاند بهنظر تحلیل نادرستی خواهد بود.آنچه میتوان گفت این است که فرانسه نسبت به قبل اقدامات خود را گستردهتر خواهد کرد، آنهم بهصورت هوایی. باید توجه داشت که فرانسه قدرت و توان ورود زمینی به سوریه را ندارد. آمریکا یک قدرت هژمونی است که ۶۰۰ میلیارد دلار رقم بودجه نظامیاش است و اساسا نیروی دریایی، زمینی و هوایی ایالاتمتحده قابل مقایسه با فرانسه نیست و فاصله زیادی با یکدیگر دارند. بنابراین فرانسه هیچگاه نمیتواند دست به ورود نظامی آنهم از جنس زمینی بهسوریه بزند مگر اینکه با آمریکاییها و انگلیسیها هماهنگ وارد شود. از سوی دیگر اوباما چند روز گذشته هرگونه اقدام زمینی را رد کرده است. به دلیل اینکه آمریکا و بهخصوص دموکراتها مرتبا به این موضوع افتخار میکنند که خود را همانند جرج بوش وارد مسائل نظامی و تقابلات سخت نکردهاند، بنابراین در فضای کنونی امکان ورود نظامی فرانسه به سوریه زیر پنج درصد ارزیابی میشود و این پنج درصد هم تنها به دلیل این است که نمیتوان تحلیل مطلق ارائه کرد. اما اقدامات دیپلماتیک و هوایی فرانسه علیه داعش اوج خواهد گرفت.
در راستای عملیات داعش در فرانسه دومین دور از کنفرانس وین در اتریش تشکیل شد. آیا تشکیل این کنفرانس و حضور کشورهای مربوطه توانسته است به نتیجه خوبی برسد؟
اتحاد علیه تروریسم یک ملزوماتی دارد که متاسفانه این ملزومات هنوز فراهم نیست. به نحوی که همچنان اختلاف نظراتی درباره تعریف تروریسم و مصادیق آن وجود دارد اما میتوانیم بگوییم که یک اتفاق نظری علیه داعش وجود دارد. منتهی یک بحثی را باید مد نظر قرار دهیم و آن این است که سوریه و آینده این کشور در این راستا بسیار حائز اهمیت است. یعنی اگر یک طرح درست برای سوریه در نظر گرفته شود؛ مشخص خواهد شد که تا چه حدی مبارزه علیه داعش جدی است. به نظرم آینده سوریه یک نقطه عطف و اجلاس وین و همچنین خروجی آنها از این منظر بسیار مهم و با اهمیت خواهد بود. چراکه اخبار این نشست معلوم میکند که تا چه حد عزم مقابله با داعش و تروریسم جدی است.
بهعنوان آخرین سوال؛ با نگاهی به پرونده شارلی ابدو و پس از آن، حادثه پاریس میفهمیم که ماهیت اقدام داعش شبکهای است. آیا میتوان گفت که داعش در بحث جهانی کردن خلافت و برجسته کردن استراتژی ترور و رعب و وحشت تا حدودی موفق بوده است؟ و آیا میتوان گفت که این اقدامات در جهت ماهیت بخشی به نیروهای خارج از عراق و سوریه صورت گرفته است؟
باید متوجه بود که بحث ترور و خرابکاری برای اولینبار در اروپا یا خارج از خاورمیانه آنهم از سمت تروریستها صورت نگرفته است بلکه آن چیزی که حادثه پاریس را برجسته میکند ماهیت به ظاهر اسلامی داعش و خلافتگونه این گروهک تروریستی است که متمایز میشود. آنها میخواهند یک حکومت سنی با شکل خلیفهگری تشکیل بدهند که در گذشته اخوانالمسلمین دم از تشکیل این حکومت منهای ترور و خشونت سخت میزدند. به نظر میرسد اگر جلوی صادرات نفت داعش، دسترسی به فضای مجازی و همچنین ورود نیروی انسانی از اروپا و کشورهای دیگر به داعش گرفته شود؛ عملا آنها در سوریه و عراق زمینگیر و نهایتا منحل خواهند شد.اما تا زمانی که آنها نفت صادر میکنند و حمایت تسلیحاتی و انسانی میشوند این موضوع مردود است و حتی داعش پا برجا خواهد ماند.ضمن اینکه از حیث فرهنگی و فکری؛ علمای اهل سنت باید بسیج شوند و یک هدایتگری را در این زمینه صورت دهند چراکه داعش و کلا این طیف از تروریستها در محافل فکری و فرهنگی خاص خود رشد و نمو میکنند. بنابراین باید علمای اهل تسنن وارد شوند و توجیه فرهنگی و فکری نمایند و باید توجه داشت که تنها با فعالیت نظامی و امنیتی صرف نمیتوان جلوی این پدیده را گرفت.