افغانستان ، آسیای مرکزی و راه ابریشم جدید
به نام خداوند جان و خرد کزو برتر اندیشه بر نگذرد .
با سلام و عرض احترام خدمت حضار گرامی و استاتید ارجمند
به عنوان مقدمه:
درچند سال اخیر، چندین کنفرانس در باره همکارهای افغانستان با همسایگان شمالی اش برگزار شده و تقریبا بین همه کارشناسان توافق وجود دارد که برای توسعه همکاری های منطقه ای افغانستان به همکاری همه جانبه باهمسایگان شمالی اش نیازدارد. و متقابلا پنج کشور آسیای مرکزی نیز نمی توانند جایگاه و موقعیت افغانستان را به عنوان پیوند دهنده بخشی از شمال و جنوب آسیا ، نادیده بگیرند.
علاوه بر این اکثر صاحبنظران مسائل افغانستان و اغلب مسئولین دولتهای کشورهای منطقه براین موضوع مهم تاکید می کنند که تا زمانی که امنیت وثبات پایداردرافغانستان ایجاد نشود، نمیتوان انتظارداشت یک همکاری همه جانبه اقتصادی درسطح کشورهای منطقه شکل بگیرد.
براین اساس امنیت پایدار و ایجاد بسترهای مناسب برای کار و تولید در افغانستان به عنوان پیش زمینه هر نوع همکاری بین افغانستان و کشورهای منطقه مورد تاکید است و در نشستهای مختلف بارها و بارها گفته می شود که تنها راه مبارزه با افراطگرایی مذهبی و تروریسم و نیز تجارت مواد مخدر درسطح منطقه راه اندازی جنگ و خرج کردن بودجه های میلیاردی به اسم مبارزه با تروریسم نیست. بلکه ایجاد کارواشتغال و متعهد شدن همه کشورهای منطقه به بستر سازی برای همکاری های اقتصادی درکلیه زمینه ها است که می تواند با بودجه ای بسیار اندک در مقایسه با بودجه های نظامی و امنیتی ، ثبات و صلح را در سطح منطقه ارتقاء دهد.
پیشینه بحث راه ابریشم جدید
واژه «راه بزرگ ابریشم» را برای نخستین بار، فردیناند فرایهر فون ریشتهوفن (Ferdinand Freiherr von Richthofen) دانشمند آلمانی، در کتاب «دولت قیصری چین» (Kaiserreich China) خود که به سال 1877 به چاپ رسید، به کار برد. جغرافيدان نامدار با این نام، شبکه راههای کاروانی قارهای کشیده شده را که در اوایل گاهشناسی ترانس کانتیننتال، آسیای خاوری و دریای میانزمینی (مدیترانیه) باختر را با هم پیوند میدادند، نمایش داد.
روی هم رفته از طریق این راه، ابریشم به چین برده میشد که ریشه نام راه هم برخاسته از همین است. این راه در سده دوم پیش از میلاد گشایش یافت و از سیان از طریق لنچ ژو به دون هوان میرفت که در آن جا به دو مسیر تقسیم میشد: راه شمالی از تورفان میگذشت که سپس از پامیر عبور میکرد و به فرغانه و دشتهای قزاق میرفت. مسیر جنوبی از کنار دریاچه لوب نور در دامنههای جنوبی بیابان تالکا مکانن از طریق یارقند و پامیر (در بخش جنوبی) به سوی باکتریا (بلخ) و از آن جا به پارت (گستره دولت اشکانیان)، هند و خاورمیانه تا دریای مدیترانه میرسید.
در این میان ایران و افغانستان امروزی برای هزاران سال نقش یک پل ارتباطی بین شرق و غرب، و شمال و جنوب را ایفا کرده اند. واین یک مدعا نیست . کافی است اسناد بازرگانان وآثار تاریخی که درقالب کاروانسرهای شاه عباسی برجای مانده است ، مورد بازنگری عالمانه قرارگیرد . علاوه بر این از آنجا که جاده ابریشم تنها یک مسیر انتقال کالا و مسافر نبوده ، بلکه ایده ها، فرهنگ ها، و فن آوری نیز توسط این جاده منتقل می شد. می توان با مطالعه دقیق فرهنگ وهنروادبیات کشورهای مسیر راه ابریشم به خوبی تاثیر فرهنگ وتمدن ایرانی و اسلامی را برمردم کشورهای این جاده به خوبی مشاهده کرد . حتی قابل انکار نیست این تاثیر عمیق به ایجاد تمدن هایی جدید و پیشبرد نوآوری های بزرگ در اروپای قرون وسطی کمک کرده است.
پیشنهاد اجرای طرح جاده ابریشم جدید برای اولین بار در خلال اجلاس بن 2 در دسامبر 2010 مربوط به کمک به افغانستان مطرح شد . که از ان زمان تاکنون درمحافل سیاسی و رسانه ای به بحث در باره آن پرداختند . ایده اصلی این طرح از طرف وزارت خارجه آمریکا زمانی مطرح شد که ایالات متحده از همکاری پاکستان در مورد ادامه کمک های لجستیکی به ارتش آمریکا و ناتو از طریق خاک پاکستان مایوس شد. بویژه آنکه کاروان های نظامی آمریکا در سال 2010 در چندین نوبت با حملات گروه طالبان روبروشدند. ازآن زما ن آمریکا با جلب حمایت روسیه برای دراختیارگذاردن آسمان خود برای هواپیماهای آمریکا وناتو مسیر شمالی را جایگزین مسیر جنوبی کرد . اما حتی اگر آمریکا از افغانستان خارج شود موضوع اجرای طرح راه ابریشم جدید همچنان به عنوان یک ضرورت در برابر آمریکا قرار دارد.
برای ایجاد راه ابریشم جدید مستقل از سیاست های آمریکا و یا هر قدرت دیگر باید به یک سئوال اصلی پاسخ دقیق داد:
الف: پاسخ به یک پرسش اساسی
افغانستان چگونه می تواند خود را ازیک دور باطل بلاتکلیفی خارج سازد؟
این دورباطل شبیه قضیه مرغ وتخم مرغ است یعنی اینکه عده ای تاکید میکنند اول امنیت و ثبات بعد همکاری اقتصادی مشکل امروزافغانستان را حل می کند. اما درمقابل عده دیگری می گویند لازمه امنیت و ثبات درافغانستان ، ایجاد اشتغال برای جوانان واجرای پروژه های بزرگ اقتصادی درجهت توسعه همه جانبه این کشوراست .
دراینجا من می خواهم به این واقعیت اشاره داشته باشم که اقتصاد وامنیت به همراه فرهنگ لازم وملزوم هم هستند و نمیشود آنها راازهم جدا ساخت.بنابراین هرطرح جامعی برای گسترش همکاریهای افغانستان با کشورهای همسایه، متضمن پیشبرد کاردرزمینه های امنیت ، اقتصاد و فرهنگ به موازات یکدیگر است.
ب: راه ابریشم جدید مدلی برای توسعه همه جانبه همکاری ها
جاده ابریشم زمانی درقرون گذشته مناطق جنوبی و مركزی آسیا را از طریق شبكه وسیع بازرگانی به یکدیگرمتصل می کرد. درآن زمان این جاده دردو مسیر جداگانه تنها انتقال کالا و جابجایی مردم نبود، بلکه ایده ها، فرهنگها، و فناوری نیزتوسط این جاده بین کشورهای مختلف منتقل می شد. این جاده همچنین به ایجاد تمدن هایی عظیم و پیشبرد نوآوری های بزرگ کمک کرده است. جادۀ ابریشم یکی ازمعدود مسیرهای تجاری بود که موسیقی ، فرهنگ ، افکار، ونوع غذا های مردم جهان را با یکدیگر پیوند می داد. امروز نیز به گفته بعضی ازصاحب نظران ، اینترنت را می توان روایت دنیای مدرن از جادۀ ابریشم قدیم دانست.
برای دست یافتن به راه حلی جامع که بصورت هم زمان بتواند امنیت و ثبات و اشتغال و توسعه را درسطح افغانستان و منطقه آسیای مرکزی فراهم کند؛ باید احداث راه ابریشم جدید ، دردستور کار کشورهای منطقه و فرامنطقه ای قرار گیرد. افغانستان می تواند نقش قلب تپنده این شبکه را برعهده گیرد.
اگرقبول داریم توسعه اقتصادی منطقه بهترین راه عملی وبا صرفه ترین راه مقابله واقعی با تولید وتوزیع مواد مخدر وتروریسم و اشاعه نا امنی در منطقه است. بنابراین می توان از طریق رسیدن به "راه ابریشم جدید" راهی برای "منافع مشترک" بین همه بازیگران ، در جهت تامین امنیت در افغانستان و آسیای مرکزی، پیدا کرد. زیرا ایجاد آینده ای با ثبات برای منطقه درگروهمکاری همه کشورهای بازیگردرمنطقه و فرامنطقه است. درست به همین دلیل نمی توان قدرتهای بازیگر را از همکاری های افغانستان و آسیای مرکزی دور ساخت یا منافع آنها را نادیده گرفت.
به عبارت دقیق تر ایجاد شبکه ای چند لایه از ظرفیت های موجود بین کشورهای منطقه و کشورهایی که می توانند در اینجا منافع مشروع داشته باشند، باید تشکیل شود . زیرا راه ابریشم جدید بین افغانستان و آسیای مرکزی از یکسو به بازار"مشترک منطقه ای" میرسد و از سوی دیگر تامین کننده منافع همه بازیگرانی است که به نوعی می توانند نقش مثبت یا منفی در شکل گیری یا عدم شکل گیری این شبکه داشته باشند.
باید توجه داشت این همکاری اگرفراگیر و همه جانبه نباشد ، حتی اگر شکل هم بگیرد ؛ موثرنخواهد بود. زیرا تنها درسایه همکاری وهماهنگی بین همه کشورهای منطقه ، می توان انتظار داشت اقتصاد کشورهای منطقه آسیای مرکزی و افغانستان متحول شود. چنین همکاری نه تنها درتضاد با دیگر کشورها نیست ، بلکه مکمل ان هم خواهد بود. تنها می توان کشورهای دینفع را متقاعد کرد که منافعشان ایجاب می کند، دست ازسیاستهای غلط گذشته برداشته و با دیدی جدید و جامع به سوی همکاری های همه جانبه سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی به یکدیگر کمک کنیم.
پ: مشخصات و انتظارات راه ابریشم جدید
1- راه ابریشم جدید در واقع می تواند غرب آسیا را به شرق آسیا و شمال را به جنوب آسیا از طریق افغانستان و آسیای مرکزی به یکدیگر متصل کند. زمینه های همکاری می تواند مرحله به مرحله گسترش یابد و از مناطقی آغاز شود که درآنجا مزیت بیشتری وجود دارد. یکی ازاین مناطق مهم آسیای مرکزی وافغانستان است. این منطقه نقطه توازن دهنده پروژه راه ابریشم جدید بشمار می رود. چراکه این کشورها درسالهای اخیر هیچگونه تنش قابل توجهی نداشتند وبین دولتهای این کشورها اعتماد بیشتری برقرار است. بدون شک پیشرفت همکاریهای اقتصادی و فرهنگی بین کشورهای آسیای مرکزی و افغانستان به ریشه کن سازی زمینه های گرایش به تروریسم و افراط گرایی مذهبی ازطریق کاملا مسالمت آمیز کمک می کند .
2- ازلحاظ سرمایه گذاری و نقش آفرینی همه بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای را بدون هیچ محدودیتی دربرمیگیرد. زیرا این واقعیت را نمی توان نادیده گرفت که ایجاد شبکه ای از ارتباطات تجاری وترانزیت که برای گشایش بازارهای جدید برای مواد خام و کالاهای نیمه صنعتی ، انرژی و محصولات کشاورزی طراحی شده باشد، باید درسرتاسر آسیای جنوبی ومرکزی گسترش یابد ودرمراحل بعدی به آسیای غربی و شرق دور نیز متصل شود. تا بتواند سرمایه لازم و فناوری پیشرفته برای تحقق آن ازسوی شرکتهای بزرگ جذب شود. علاوه براین باید به منافع بازیگران منطقه ای مانند، چین ، روسیه ، هند ، پاکستان ، ایران و بازیگران فرا منطقه ای مانند آمریکا ، اتحادیه اروپا ، ترکیه و ژاپن نیز توجه شود در این صورت است که می توان گفت طرح راه ابریشم جدید در صورت مشارکت همه کشورها نه تنها موجب افزایش امنیت و ثبات در منطقه می شود بلکه باعث ایجاد بستربسیارمناسبی برای ایجاد اشتغال و توسعه اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی در سطح منطقه خواهد شد.
3- تعارض ها و رقابت ها به حداقل می رسد و بجای آن منافع مشترک متناسب با میزان سرمایه گذاری در منطقه بین مشارکت کنندگان بدست می اید. در نتیجه فضای رقابت و حذف جای خود را به همکاری و تعامل بین قدرتهای بازیگر و کشورهای منطقه می دهد.
4-ازآنجا که هیچ تهدیدی علیه منافع بازیگران اصلی وفرعی درمنطقه ازسوی طرح راه ابریشم جدید دنبال نمی شود،انتظارمیرود کارشکنی ومانعی دراجرای این مدل همکاری بوجود نیاید.
قدرتهای بازیگر منطقه و فرا منطقه ای برای تثبیت موقعیت خود درهمسایگی چین وهند ، که قدرتهای اقتصادی آینده جهان محسوب می شوند به همراه روسیه این رقیب دیرین آمریکا ، به جای برخورد ودرگیری و تضاد منافع آشکار و نهان که میتواند منطقه را وارد فصل جدیدی از نا آرامی ها بعد از شکست داعش در سوریه و عراق سازد؛ می توانند با وارد شدن از راه تعامل سازنده با یکدیگر ضمن آنکه تهدید های موجود علیه خود رادرمنطقه به فرصت تبدیل میسازند،شرایطی را فراهم کنند که درسایه آن منافع همه بازیگران به حداکثرممکن برسد.
5- شبکه ای ابتکاری ازارتباطات آسان،حمل و نقل سریع و با کیفیت و نیز مبادله پولی وبانکی با ساده ترین روش های ممکن ، ایجاد کرد . نتیجه پروژه راه ابریشم جدید صدور امن انرژی نفت وگاز و انتقال آن به بازار های مصرف در اروپا و شرق دور، توسعه حمل و نقل ریلی و جاده ای و آبی درسطح منطقه به منظور حمل کالا ها و تجارت با سایر کشورها و نیزایجاد بستر های مهم برای مقابله با افراط گرایی مذهبی ،مبارزه با تروریسم ومواد مخدراز مهم ترین نتایج درخشان آن است
6- بازهم باید تاکید کرد همکاری بین افغانستان و آُسیای مرکزی در صورت تحقق ایده راه ابریشم جدید طولانی مدت ، پایدار و تضمین کننده ثبات و امنیت منطقه است چرا که علاوه برتامین منافع دوطرف، منافع سایرکشورهای منطقه را نیز در برمیگیرد. زیرا ایجاد آینده ای با ثبات برای منطقه درگرو همکاری همه کشورهای بازیگر در منطقه است. درست به همین دلیل نمیتوان هیچ بازیگری را ازهمکاری های منطقه ای حذف کرد وبازهم انتظارداشت درآینده نزدیک صلح وثبات ناشی ازهمکاری های منطقه ای،گسترش یابد.
7- باید این واقعیت را بپذیریم که مبارزه واقعی با هرگونه افراط گرایی وخشونت طلبی درگروی شکل گیری بازار"مشترک منطقه ای" است. این همکاری اگرفراگیر و همه جانبه نباشد ، حتی اگر شکل هم بگیرد ؛ موثرنخواهد بود. زیرا درسایه ان همکاری وهماهنگی بین همه کشورهای منطقه راه ابریشم، چون ایران ، روسیه ،چین، هند ، پاکستان و کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز می توان انتظار داشت اقتصاد کشورهای منطقه آسیای مرکزی و جنوبی به همراه افغانستان متحول شود. چنین همکاری نه تنها درتضاد با منافع امریکا واتحادیه اروپا وترکیه نیست ، بلکه مکمل ان هم خواهد بود. تنها باید دست از سیاست های غلط گذشته برداشت و با دیدی جدید به همکاری های موردی بدون نگاه به گذشته و مشکلات جاری توجه کرد
ت: راهکار های پیشنهادی برای تعامل با راه ابریشم جدید
1- انرژی محور توسعه و اشتغال در منطقه راه ابریشم جدید
منابع انرژی در آسیای مرکزی می تواند نقش تاثیرگذار درایجاد راههای ارتباطی جدید برای انتقال نفت از طریق دریاچه خزر و ایران به خلیج فارس و گازترکمنستان به افغانستان و از آنجا به پاکستان و هند و یا به بازارهای مصرف در سایر نقاط جهان ارسال شود . درست است که درحال حاضراقتصاد جهان با رکورد بی سابقه قیمت انرژی روبروشده است اما افزایش نیازبرای دریافت هرچه بیشتر انرژی درآینده منطقه و جهان ، قابل پیش بینی است. و کشش پذیری بازار مصرف نفت و گاز به اندازه ای است که دامن زدن به جو رقابت های ساختگی نمی تواند این روند را با چالش روبرو سازد. درواقع حصول اطمینان از تنوع منابع و بازارها، و خطوط انتقال انرژی برای کشورهای آسیای مرکزی کاملا قابل درک است. همین مساله موجب ایجاد فرصت ها و امکانات اقتصادی درکشورهای مسیر راه ابریشم جید می شود.
2- نقش توسعه راه اهن ، جاده ها ی با کیفیت و راههای دسترسی به آبهای آزاد
با تاسف باید گفت راه های ارتباطی بین کشورهای مسیر راه ابریشم جدید به گونه ای است که امروزه در این نقطه از جهان كمترین یكپارچگی در میان كشورهای همجواردیده میشود، به نحوی كه برای سفرازپایتختهای كشورهای آسیای میانه به پایتخت كشورهای دیگرمنطقه، غالباً باید ازمسیرهای ترانزیت هوایی دراستانبول، مسكو ودوبی استفاده کرد. که این موضوع علاوه برهدردادن هزینه ووقت بسیاری ازمسافران، موجب کاهش مبادلات بین کشورهای منطقه می شود.این درحالی است که ما شاهد اقتصادهای سریعالرشدی مانند چین و هند، بازارهای نوظهور در بنگلادش و قزاقستان و كشورهای سرشار ازمنابعی چون تركمنستان و ازبکستان در منطقه هستیم ، براین اساس ایجاد راه های ارتباطی گسترده تردراین منطقه منافع بسیار چشمگیری برای شهروندان همه این كشورها وسایر ملل جهان به دنبال خواهد داشت.
3- شناخت منافع مشترک در سایه تعامل با مردم و همکارهای منطقه ای
افغانستان میتواند در مناسبات خود با کشورهای راه ابریشم جدید بدنبال همکاری با دولتها برای شناخت منافع مشترک و نیاز واقعی مردم منطقه بصورت هم زمان برای دستیابی به اهداف خود باشد. بدون شک توسعه مناسبات با دولتها لازمه گسترش مناسبات با مردم منطقه آسیای مرکزی است. به این منظور دولت افغانستان می تواند برمنافع دوجانبه وچند جانبه همکاریها بین کشورهای منطقه تاکید کند. ضمن آنکه باید منافع مشترک را درهرزمینه ای که وجود دارد، بین افغانستان وپنج کشورآسیای مرکزی شناسایی ، معرفی، تقویت وگسترش دهد.
4- نا امنی در افغنستان یک واقعیت غیر قابل تغییر نیست
این موضوع که افغانستان با ناامنی روبرو است نباید به عنوان یک واقعیت پذیرفته غیر قابل تغییر تصور شود همچنانکه نباید موجب شود که دولت های منطقه آسیای مرکزی ازاهمیت همکاری برای ایجاد امنیت در افغانستان وکل منطقه غفلت کنند.
افغانستان بیش از آنکه به کمک دیگران نیاز داشته باشد به کمک فرزندان و جوانان غیور خود برای بازسازی نیازدارد. به قول اقبال لاهوری میتواند بازگشت به خویشتن خویش را بیازماید . بدون آنکه بدنبال پیدا کردن مقصران توسعه نیافتی افغانستان در سالهای گذشته باشد . یا آنکه برای همه ایجاد مشکلات کوچک و بزرگ خود ، نیروهای خارجی را مقصر قلمداد کند. با این حال همه می دانند که افغانستان به تنهایی نمی تواند مسیر توسعه را پشت سر بگذارد بطور قطع کشورهایی می توانند به افغانستان در این مسیر کمک کنند که خود توسعه یافته باشند. اما این توسعه یافتی نباید به ایجاد وابستگی بینجامد. یکی راههای بهرمندی ازمواهب پیشرفت و توسعه یافته گی ایجاد همکاری های منطقه ای وبالا بردن بهره وری اقتصادی ازطریق هم افزایی امکاناتی است که در سایه اتحادیه های منطقه ای بدست می اید.
5- شفاف سازی و مبارزه با فساد اداری و مالی پیش زمینه خصوصی سازی
شفاف سازی سیاست ها و ایجاد مکانیزم های ساده مالی و پولی برای مقابله با فساد و رشوه خواری می تواند روند همکاری های دو جانبه و چند جانبه را به نحو موثری سرعت ببخشد. به شرط آنکه بین بخش خصوصی افغانستان با شرکت های خصوصی در کشورهای منطقه بستر مناسبی را برای توسعه تجارت متقابلا سودمند برای رفع نیازهای قابل تامین دربین کشورهای منطقه فراهم شود . البته دولتها می توانند بسترساز و تسریع کننده امور بازرگانی و خدماتی در منطقه باشند. ایجاد بانک مشترک سرمایه گذاری،بیمه ها ومدرن سازی شبکه های حمل نقل مهم ترین موضوع هایی است که روند ایجاد راه ابریشم جدید را سرعت می بخشد.
6- استفاده از بنادرجنوبی ایران و پاکستان در دریای عمان
برای ایجاد دسترسی سریع تر کشورهای آـسیای مرکزی ازطریق خاک افغانستان به اقیانوس هند و شرق آسیا می تواند انگیزه های مضاعفی را برای شرکت های چینی و هندی در راستای سرمایه گذاری بیشتر در زمینه حمل ونقل ریلی و جاده ای در افغانستان و کشورهای آسیای مرکزی و حتی در ایران و پاکستان فراهم سازد.
7- زمان تجدید نظر بازگران منطقه ای و فرامنطقه ی فرارسیده است
به نظر می رسد تمام قرائن و شواهد موجود نشان می دهد ، زمان آن فرا رسیده است که افغانستان به کشورهای بازیگرمنطقه و فرا منطقه، نشان دهد که دیگر زمان بهره برداری از منازعات برای تامین منافع نامشروع گذشته است. راه ابریشم جدید می تواند به کشورهای بازیگراین امکان را فراهم سازد که به میزان سرمایه گذاری درتامین امنیت وثبات پایدار در افغانستان وآسیای مرکزی می توانند درمنافع مشروع بدست آمده در سایه همکاری های همه جانبه شریک باشند. زیرا دیگردوره کسب منافع حداکثری از طریق یکجانبه گرایی به پایان رسیده است.
8- تعارض ها و رقابت ها را در منطقه نه می توان در کوتاه مدت از بین برد و نه می توان آنها را نادیده گرفت . بنابراین درصورت مشارکت جمعی بازیگران منطقه ای و فرا منطقه ای برای رسیدن به یک مدل همکاری تحت عنوان "راه ابریشم جدید" فضای مثبت جدیدی بر منطقه حاکم می شود که همه از آن سود می برند. در چنین شرایطی ترورسیم قاچاقچیان مواد مخدر در انزوا قرار می گیرند و به تدریج نابود می شوند.
یا تشکر از توجه شما حضار گرامی