در عرف دیپلماتیک  گفتگوهای سطح بالا به چه معنایی است ؟ و اصولا چه تفاوتی میان  گفتگو‌های سطح بالا با دیگر  گفتگو‌ها در دیپلماسی وجود دارد ؟

گفتگوی سطح بالا  به گفتگویی اطلاق می شود که هم از لحاظ محتوا ی موضوعات مهمی در آن مطرح می شود و هم  از جهت سطح مسئولیت افرادی که برگزار کننده  گفتگو هستند، عالی رتبه هستند.

طرف آقای ظریف در این مذاکرات  خانم موگرینی است که  در واقع وزیر خارجه اتحادیه اروپا است که بعد از رئیس کمیسیون اروپا ، دومین شخصیت اتحادیه اروپا بشمار می رود. بنابراین سطح بالا عنوان شدن این گفتگو‌ها به این دلیل است که بالاخره موگرینی وزیر خارجه 28 کشور عضو اتحادیه اروپایی است. این اتحادیه یک سازمان بزرگی است که تاثیر گذار بوده و بطور کلی در روند مسیر مذاکرات هسته‌‌ای و در سطح بین‌المللی و قاره اروپا نقش ایفا  مهمی کرده می کند.

از سوی دیگر موضوع های مطرح شده در مذاکرات آقای ظریف با اتحادیه اروپا بسیار مهم هستند. قاعدتا راجع به روابط ایران و اتحادیه اروپا که ده سال است دچار رکود محض بوده است و خانم موگرینی که یکبار هم به ایران امده و در چارچوب موضوعات هسته‌‌ای  گفتگو کرده بود اینبار برای بحث در موضوع همکاری‌های ایران و اتحادیه اروپا با آقای ظریف به گفت و شنود می پردازد  و از این جهت بسیار مهم است.

 ایران علاقه مند است که روابط خود را با کلیه کشورها از جمله اتحادیه اروپا توسعه بخشد. خانم موگرینی آن زمان که وزیر خارجه ایتالیا بود راجع به ایران دید مثبت داشت و روابط تهران و رم را توانست بهبود ببخشد. از زمانی هم که رئیس سیاست خارجی اتحادیه اروپا یا همان وزیر خارجه این اتحادیه شده است، تلاش‌های خوبی برای احیای مناسبات اتحادیه اروپا با ایران آغاز کرده است. بنظر من سفر آقای ظریف به بروکسل و دیدارش با  خانم موگرینی  و مقام های عالی رتبه اروپایی فرصت  قابل ملاحظه  ای خواهد بود که  بعد از ده سال ، روابط این اتحادیه و ایران احیاء شود.

در حال حاضر سطح روابط ایران با اتحادیه اروپا در چه مرحله‌‌ای است ؟

ایران و اتحادیه اروپا در مرحله‌‌ای قرار دارند که به آن دوره بازسازی روابط کشورمان با این اتحادیه می‌گویند. همانطور که می‌دانید از سال 81 به بعد تقریبا مناسبات ایران و اتحادیه اروپا دستخوش مشکلات مربوط به انتشار اخباری در ارتباط با فعالیت‌های هسته‌‌ای ایران بود قرار گرفت. عملا با این که اتحادیه اروپا چند دورمذاکرات با ایران درست در دورانی که آقای روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی بود برگزار کرد ولی این مذاکرات به نتیجه نرسید. به رغم این که ایران فعالیت‌های هسته‌‌ای خود را به مدت 2 سال تعلیق کرد اما به نتایجی که مورد نظر ایران بود، نرسید. در مجموع به نطر می‌رسد در حال حاضر در دوره بازسازی روابط هستیم.

ظاهرا قرار است در این دور از  گفتگوها میان ایران و مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در خصوص مسائل منطقه همچنین تنش میان ایران و عربستان و همچنین مسائل اقتصادی بحث و رایزنی صورت گیرد. قرار است این گفتگو‌ها به چه مرحله‌‌ای برسد که خانم موگرینی از آن بعنوان یک سفر مهم یاد کرده است ؟

--بله به این موضوعات نیز مربوط خواهد شد. یعنی هم موضوعات بین‌المللی و هم منطقه‌‌ای همینطور روابط دو جانبه از محورهای این دیدار خواهد بود. اما توجه داشته باشید که موضوع روابط بین ایران و اتحادیه اروپا، عمدتا روابط سیاسی است. در مورد مسائل اقتصادی، اتحادیه اروپا بعنوان تسهیل گر این مسائل خواهد بود. اتحادیه اروپا تعیین کننده سیاست‌ها و خط مشی‌های کلان اعضا است و تک تک اعضا می‌توانند با ایران رابطه داشته باشند. بطور مثال روابط ایران با آلمان، فرانسه، انگلستان و غیره، تحت تاثیر تصمیمات اتحادیه اروپا قرار می‌گیرد. یعنی اگر اتحادیه اروپا تحریم‌ها را لغو نمی‌کرد اسپانیا، یونان و آلمان و فرانسه نمی‌توانستند با ایران وارد مذاکرات و همکاریهای جدید شوند. ولی چون اتحادیه اروپا این تحریم‌ها را لغو کرد طبیعتا این کشورها با ما وارد  گفتگو برای همکاریهای آینده شدند. بنابراین اتحادیه اروپا نقش یک سیاستگذار کلان را دارد که سعی می‌کند باید و نباید‌ها و توصیه‌هایی برای تک تک 28 کشور عضو این اتحادیه داشته باشد. اما خود این اعضا هستند که سطح روابط، گستردگی و عمق آن را مشخص می‌کنند. در حال حاضر اتحادیه اروپا می‌تواند نقش تعیین کننده‌‌ای برای سیاست‌های کلان کشورهایی داشته باشد که مایل هستند با ایران رابطه برقرار کنند.

خانم موگرینی در آخرین مصاحبه اعلام کرده است که این سفر مهمی است. این سخنان چقدر می‌تواند تبلیغاتی یا نزدیک با واقعیات باشد ؟

بهر حال اتحادیه اروپا علاقه‌مند است که مثلا در رابطه با بحران سوریه با ایران به یک وحدت نظر برسد. بطور مثال کشور فرانسه در اتحادیه اروپا در خصوص بحران سوریه بسیار تعیین کننده است. اگر اتحادیه اروپا بتواند به یک راهکار صلح با ایران در رابطه با سوریه دست پیدا کند، اعتباری برای این اتحادیه خواهد بود که توانسته است بعنوان یک صلح دهنده به پایان دادن به پیچیدگی موضوع سوریه کمک کند. بنابراین همکاری با ایران در این زمینه بسیارمهم خواهد بود چراکه آنها می‌دانند ایران نقش تعیین کننده در تحولات سوریه دارد.

همینطور در مورد آینده یمن و عراق. اما در بحث اختلافات بین ایران و عربستان اتحادیه اروپا در جایگاهی نیست که بتواند آن را حل و فصل کند. اما برای این اتحادیه بسیار مهم است که تنش میان ایران و عربستان باعث این نشود که موضوعات منطقه‌‌ای و اختلافاتی که در عراق و سوریه وجود دارد با این تنش تشدید شود. به همین جهت برای آنها مهم بوده و موضوع را دنبال می‌کنند. همینطور که این موضوع برای وزیر امور خارجه آلمان مهم بود و آن را دنبال می‌کند. بنابراین مجموعه اتحادیه اروپا در خصوص تنش ایران و عربستان نقش تعیین کننده‌‌ای ندارد. اما می‌تواند برای کاهش تنش نقش توصیه‌‌ای داشته باشد. در مورد سوریه با توجه به این که انگلستان و فرانسه نقش تعیین کننده در اتحادیه اروپا دارند بنابراین اتحادیه اروپا می‌تواند با توصیه‌ها و سیاستگذاری مهم خود، تاثیر گذار باشد. به همین دلیل خانم موگرینی از این سفر بعنوان دیداری مهم یاد کرده است تا بتواند در این زمینه به یک اقدام و طرح مشخصی دست پیدا کند. ضمن این که در اجرای برجام و موانع پیش روی یا مسائلی که در آینده پس از اجرای برجام مطرح است در دستور کار خانم موگرینی قرار داشته باشد. و این هم برای ایران مهم است و هم طرف اتحادیه اروپایی. برجام یک توافقی است که طرفهای مذاکره کننده به آن دست پیدا کرده‌‌اند و علاقه‌مند هستند که اجرایی شود و مشکلات آن برطرف گردد. خانم موگرینی قطعا یکی از دستوراتش برجام و پس از برجام است که بتواند به اجرای آن کمک کند و مشکلات آن در اجرا برطرف سازد.

بنظر شما جریان سفر آقای ظریف به بروکسل  احتمال دارد  اتحادیه اروپا نقش میانجیگری دیگر در موضوع اختلافی میان تهران و ریاض را بر عهده بگیرد ؟

اتحادیه اروپا در جایگاهی نیست که به ایفای این نقش بپردازد. آلمان که نقش پررنگتری در عربستان دارد و مبادلات بسیار گسترده‌‌ای با این کشور همچنین با ایران دارد هنوز نتوانسته است در این راستا این نقش را ایفا کند و به موفقیتی دست یابد. خانم موگرینی که جای خود دارد. خانم موگرینی تنها می‌تواند در این زمینه توصیه‌‌ای عمل کند اگرنه نفوذ به معنای واقعی را نخواهد داشت.

در کل کسی نیست که آن نفوذ و اقتدار را در عربستان داشته باشد تا بتواند به دنبال آن توسط ایران به یک راهکار مشترک دست یابد. واقعیت این است که اختلاف ایران و عربستان باید به دست همین دو کشور حل و فصل شود. این مهم در سایه این به دست خواهد آمد که هر دو طرف موقعیت یکدیگر را در منطقه به رسمیت بشناسند. همچنین رقابتی که در سطح منطقه میان این دو کشور وجود دارد به یک رقابت سالم تبدیل شود. بهر حال دعوا بر سر توسعه حوزه نفوذ است. این موضوعی است که همه بر آن اشراف دارند. باید برای این موضوع یک راهکار پیدا کرده تا بتوانند به تنش میان ایران و عربستان پایان دهند. اگر نه پادرمیانی یک کشور ثالث خیلی به این موضوع کمک نخواهد کرد. مگر این که یک حالت دستوری باشد که برای ایران به هیچ عنوان ممکن نیست. برای عربستان هم باید دید کشوری هست که بتواند در عربستان نفوذ داشته باشد. بهر حال عربستان در حال حاضر در باد نخوت بسر می‌برد. متاسفانه تمام ابتکاراتی که ایران از خود نشان داده عربستان پاسخ نداده است. باید مدتی از این موضوع بگذرد چراکه در حال حاضر عربستان این احساس را دارد که در عراق نتیجه نگرفته همچنین در سوریه و در یمن هم تلاش هایش بی ثمر مانده است. از سویی اهدافی که در لبنان دنبال می‌کند هم حاصلی نداشته است. او بدنبال موقعیتی است که وقتی به تثبیت رسید با ایران به سر میز مذاکره بنشیند. در حال حاضر عربستان احساس می‌کند همه چیز را باخته است و در این موقعیت نمی‌تواند با ایران وارد  گفتگو شود. بنابراین نقش کشور ثالث چندان نمی‌تواند پررنگ باشد. حالا هر کشوری باشد.