دوم اینکه برای پیشبرد اجرایی شدن برجام باید مسیر دیپلماسی را به طور فعالانه‌ای به جریان انداخت. یعنی همان مسیری که باعث شد موضوع پرفراز و نشیب چالش هسته‌ای به سرانجام برسد باید در مقطع حساس کنونی بیش از هر ابزار دیگری مورد استفاده قرار گیرد. در همین راستا دیپلماسی ایران باید با پشتیبانی ملت و با اتکا بر وحدت ملی در عالی‌ترین سطوح به گفت‌وگو و مذاکره با طرف‌های مقابل ادامه دهد. امروز برجام با گذر ازتمام مراحل قانونی خود به یک سند ملی درداخل کشور تبدیل شده است بنابراین هرگزنبایدبا وقوع مشکلاتی که بروز آن در مسیر اجرا طبیعی است، اصل آن زیر سؤال رود.

نکته سوم مطالبه‌گری ایران است؛ یعنی ایران باید به طور مرتب در فرآیند اجرایی شدن برجام خواسته‌های بحق خود را به طرف مقابل اعلام کند. یعنی از آنجایی که کشورمان تاکنون به همه تعهدات هسته‌ای خود در چارچوب برجام پایبند بوده است، توپ در زمین طرف مقابل افتاده و آنها هستند که باید تعهدات خود را به نحوی که پیامدهای مثبت آن برای ایران ملموس باشد، اجرایی کنند. بنابراین مسئولان کشور باید در سطحی حداکثری مطالبات خود را از طریق مجاری دیپلماسی و نه از طریق اتهام‌زنی و طرح انتظارات غیرمنطقی پیگیری کنند. باید به صورت یکپارچه مطالبات خود را با تکیه بر توافقات صورت گرفته و متکی به منطق دیپلماسی و نه منطق شعار دنبال کنیم تا به نتیجه برسیم.

این رویکردی است که مسئولان دیپلماسی کشور از زمان آغاز اجرای برجام بخوبی مورد توجه قرار داده‌اند. آقای ظریف بعد از مشکلاتی که بر سر راه مراودات بین بانکی ایران و اروپا تحت‌الشعاع یکی از تحریم‌های اولیه امریکا علیه ایران به وجود آمد، ابتکار عمل خوبی در پیش گرفت و از فرصت حضور در نشست آب و هوا در نیویورک برای مذاکرات مفصل با همتای امریکایی خود بهره برد. بخصوص که زمانبندی این دیدارها به گونه‌ای انجام شد که ظریف و کری یک بار با یکدیگر ملاقات کردند و بعد کری به اجلاس منطقه‌ای ریاض رفت و سپس در بازگشت از این سفر و با در نظر گرفتن شرایط منطقه‌ای مذاکرات مفصل‌تری را در نیویورک با ظریف انجام داد.

مذاکراتی که ظریف تلاش کرد طی آن موانع اجرایی شدن برجام را با بهره‌گیری از زبان منطق رفع کند. هدف این مذاکرات هم ایجاد اطمینان از سوی امریکا برای بانک‌ها و مؤسسات مالی اروپایی و سایر کشورهایی بود که می‌خواهند بعد از برداشته شدن تحریم‌ها با ایران معاملات تجاری انجام دهند. وزیر امور خارجه کشورمان در این ملاقات‌های فشرده با هوشمندی موفق شد با تفهیم این مسأله که ایران به همه تعهدات هسته‌ای خود در چارچوب برجام پایبند بوده و واشنگتن هیچ بهانه‌ای برای مشکل‌تراشی علیه ایران ندارد، طرف امریکایی را در موقعیت انفعال قرار دهد. یعنی حضور بموقع و دیپلماسی مقتدرانه ظریف در نیویورک یک مانور سیاسی خوبی بود که در چارچوب اهداف ایران، مسئولان امریکایی را تحت فشار قرار داد و آنها را وادار کرد با پذیرش واقعیت‌ها، دستورات لازم را برای حل و فصل مشکل پیش آمده بعد از لغو تحریم‌ها به نهادهای مربوطه از جمله وزارت خزانه‌داری امریکا و بخش ویژه‌ای که مربوط به ایران است، صادر کنند.