وي در تشريح علت اشتياق هواداران حزبي به شعارهاي ساختارشکنانه ترامپ به رغم تلاش همه جانبه ارکان حزبي و رسانه اي براي مخدوش کردن چهره وي گفت:دليل موفقيت ترامپ به اين خاطراست که نظام انتخاباتي آمريکا را به چالش کشيده است. نظام انتخاباتي آمريکا نظامي است که براي سال هاي طولاني و پيش از دو قرن پابرجام و دست نخورده بوده است.ترامپ و طرفدارانش اين نظام را به چالش مي کشند و معتقدند که اين نظام پاسخگوي نيازهاي روز جامعه آمريکا نيست. به غير اينکه ترامپ شعارهاي محافظه کارانه حزب جمهوريخواه را به چالش کشيده است، درباره نظام انتخاباتي آمريکا هم مطالبي را مطرح کرده است که ناعادلانه بودن نظام انتخاباتي آمريکا را نشان مي دهد که در اين سيستم پول و ثروت حرف اول را مي زند و جالب است اين حرف را فردي مي زند که خود ميليارد است و بدون اينکه از سمت فرمانداري، سناتوري و حتي نمايندگي مجلس برخوردار باشد مي خواهد مستقيما رئيس جمهور آمريکا شود. ترامپ تجربه سياسي لازم را ندارد اما اينکه افکار عمومي از اين نوع نگرش استقبال مي کند، تحت تاثير اين واقعيت است که نظام سنتي انتخاباتي در آمريکا ديگر مانند گذشته جوابگو نيست. ترامپ ايده ها و حرفهاي جديدي را مطرح مي کند تا بلکه نظام انتخاباتي آمريکا از درون خود را اصلاح کند.

اين تحليلگر سياسي در پاسخ به اين سوال که در درون جامعه آمريکا چه اتفاقي رخ داده است که بخشي به ترامپ به عنوان يک فرد نامتعارف و نامتعادل گرايش پيدا مي کنند؟، گفت: جامعه معترض آمريکا عمدتا يک نوع پوپوليست را نمايندگي مي کند. همچنين جامعه معترض آمريکا از ترامپ حمايت مي کند و شعارهاي ساختارشکنانه وي به غير از اينکه حرف هاي پوپوليستي است، در واقع اعتراض جامعه درون آمريکا را انعکاس مي دهد. همانطور که گروه "99 درصدها" چند سال گذشته در اعتراض به اينکه چرا بايد يک درصد ثروتمندان آمريکايي بيش از 70 درصد ثروت جامعه را در اختيار داشته باشند، اعتراضاتي را به راه انداختند که به جايي نرسيد اما الان ترامپ به عنوان يک ميليارد خود سمبل يک نوع اعتراض به وضعيت نظام انتخاباتي آمريکا شده است. ترامپ عليرغم اينکه تفکرات افراطي دارد، يک آدم خود ساخته بوده است. در يک محله مشهور در نيويورک آدمهايي زندگي مي کنند که اکثرا نژاد پرست و داراي تفکرات راديکالي و مشهور به اين هستند که اينها آدمهاي نرمالي نيستند و ترامپ اکنون خود به عنوان يک معترض ،صداي اعتراضات اين بخش از جامعه آمريکا را توانسته است انعکاس دهد. در حزب دموکرات هم ساندرز يک نوع صداي اعتراض است اما وي هنوز نتوانسته در برابر خانم کلينتون موفق عمل کند. کساني به ترامپ راي دادند که به وضعيت کنوني نظام انتخاباتي آمريکا و همچنين سياست هاي سنتي اين کشور اعتراض دارند.

بهشتي پور در ادامه به مولفه هاي تاثيرگذار در نظام انتخاباتي آمريکا پرداخت و گفت: انتخاباتي که در اين مرحله در آمريکا انجام مي شود، درون حزبي است و مردم عادي راي نمي دهند بلکه در درون حزب که به "دليگيت" ها معروف هستند، راي گيري صورت مي گيرد و ترامپ راي آنها را به دست مي آورد. دليگيت ها هم به اين جمع بندي رسيده اند که سياست هاي سنتي گذشته ديگر پاسخگو نيست و لذا به ترامپ گرايش پيدا کرده اند. دموکراتها از 8 سال پيش تا کنون توانستند کاخ سفيد را در اختيار بگيرند و جمهوريخواهان احساس مي کنند که الان آنها هستند که بايد به کاخ سفيد راه پيدا کنند اما واقعيت اين است جمهوريخواهان که اکنون مجلس سنا و مجلس نمايندگان را در اختيار دارند، خيلي بعيد به نظر مي رسد که بتوانند رياست جمهوري را هم در اختيار بگيرند. در تاريخ 200 سال گذشته آمريکا موارد محدودي بوده است که يک حزب بتواند همزمان کاخ سفيد ، مجلس نمايندگان و مجلس سنا را در اختيار داشته باشد. شرايط امروز آمريکا اقتضا مي کند براي اولين بار در طول تاريخ اين کشور يک زن به قدرت برسد و همه چيز براي به قدرت رسيدن هيلاري کلينتون آماده است. وي شانس اول را دارد هم در برابر ترامپ يا هر کانديداي ديگري که جمهوريخواهان وارد ميدان  کنند. موقعيت کلينتون موقعيت مناسبي است اما اين به معناي اين نيست که الزاما کلينتون فرد مناسبي براي ايران است. کلينتون مواضع تندي در قبال ايران دارد اما قطعا درباره برجام حداقل مسير اوباما را با سخت گيري بيشتري ادامه خواهد داد.

وي با بيان اينکه اميدوارم اوباما در ماه هاي پاياني رياست خود برجام را عملياتي کند، گفت: آمريکا اکنون در شرايط فرصت قرار دارد و اگر اين فرصت را از دست دهد، مشخص نيست که در دوره کلينتون بتواند اين را تکرار کرد. هرچند هيلاري کلينتون دموکرات است اما بيشتر به گرايش راست حزب دموکرات تعلق دارد نه گرايش ليبرال حزب مانند اوباما. البته در ايران اين نگاه حاکم است که سگ زرد برادر شغال است و آنها فرقي باهم ندارند در حالي که واقعيت اينگونه نيست. همه روساي جمهوري آمريکا منافع ملي اين کشور را دنبال مي کنند اما هر رئيس جمهوري تاکتيک هاي متفاوتي را براي دستيابي به اين منافع اتخاذ مي کند. بوش پسر بسيار متفاوت با اوباما بود و هيلاري کلينتون هم قاعدتا تندتراز اوباما عمل خواهد کرد. در نظام انتخاباتي آمريکا مجموعه عوامل متشکل از افکار عمومي،احزاب و پول با هم تاثيرگذار است. لابي ها پول هاي هنگفتي خرج مي کنند تا براي کانديداي مورد نظر خود يک چهره مثبت بسازند.

بهشتي پور با انتقاد از ديدگاه تاثيرپذيري انتخابات رياست جمهور ايران از انتخابات آمريکا گفت: يکي از فاجعه ها اين است که در تحليل هاي سياسي داخل ايران، تصور مي کنند که مردم ايران منتظرند ببينند چه کسي رئيس جمهور آمريکا مي شود تا متناسب با رئيس جمهور آمريکا، رئيس جمهور خود را انتخاب کنند. اين تحليل مبنا ندارد. در ايران رئيس جمهور بر اساس معادلات ديگري انتخاب مي شود و ربطي به رئيس جمهور آينده آمريکا ندارد. مولفه هاي تعيين رئيس جمهور در ايران متفاوت است .ما يک کشور مستقل هستيم و طرح اينگونه تحليل از سوي جناح هاي  سياسي داخل ايران با اين هدف صورت مي گيرد تا فردي را متهم به سازش در برابر آمريکا و ديگري را متهم به اقدامات آنارشيستي و غيرقابل پيش بيني کنند. مردم ايران به طور مستقل تصميم مي گيرند و رئيس جمهور خود را متناسب با شرايط کشور، شعاري که مطرح مي کند ، شرايط اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي کشور ،برنامه اي که رئيس جمهور ارائه مي دهد و حمايت هايي که از کانديداي رئيس جمهور مي شود، انتخاب مي کنند. در آمريکا هم رئيس جمهور بر اساس مناسباتي که بيان کردم تعيين مي شود و اين دو موضوع بر هم تاثيرگذار نيستند. طرح تاثيرپذيري انتخابات رياست جمهوري ايران از انتخابات آمريکا، بهره برداري تبليغاتي در داخل ايران است. حداقل 9 دوره رياست جمهوري آمريکا را دنبال کردم و اينگونه نبوده است که مردم ايران متناسب با رئيس جمهور آمريکا، رئيس جمهور کشور خود را انتخاب کنند. 

 برچسب ها: ترامپ - کلينتون - اوباما - ايران - انتخابات رياست جمهوري - حزب جمهوريخواه - دموکرات - بهشتي پور